کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



متغیر

 

 

 

پایگاه اطلاعاتی فائو/ سازمان شیلات ایران

 

میزان ارزش صادرات میگوی ایران

 

 

 

www.tradingeconomics.com

 

میزان ارزش کل صادرات ایران در هرسال

 

 

 

پایگاه اطلاعاتی فائو

 

میزان ارزش کل صادرات میگو در جهان در هر سال

 

 

 

www.tradingeconomics.com

 

میزان کل صادرات جهان برای هر سال
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

جدول ۳-۱ منابع جمع آوری داده های متغیرهای شاخص بالاسا
هر‌یک از داده‌های بالا به طور مستقیم از منابع اطلاعاتی اشاره شده جمع‌ آوری خواهند شد اما به دلیل اینکه میزان ارزش صادراتی میگوی ایران در هر کیلوگرم که از تقسیم کل ارزش دلاری به میزان حجم ارسال شده بدست می‌آید، در برخی از سال‌ها اختلاف زیادی با میانگین قیمت جهانی دارد و این فاصله قیمتی به هیچ عنوان توجیه منطقی نداشته و به دلایلی به طور عمدی پایین گزارش شده است، به ناچار ارزش صادرات میگو از حاصل ضرب میانگین قیمت جهانی و میزان حجم صادر شده در هر سال بدست آمده تا بتواند نتایج مناسب‌تری در مدل حاصل گردد.
گام سوم تجزیه‌وتحلیل داده ها
همانطور که در فصل اول اشاره شد ما قصد داریم در مرحله اول به بررسی مزیت نسبی میگوی ایران نسبت به دیگر تولید‌کنندگان و صادر کنندگان می‌پردازیم.
بتابراین ابتدا با بهره گرفتن از چهار متغیر ۱- میزان صادرات میگوی ایران در هر سال ۲ – میزان کل صادرات ایران در هرسال ۳- میزان کل صادرات میگو در جهان در هر سال ۴- میزان کل صادرات جهان مزیت نسبی آشکار بالاسا برای هر سال محاسبه می‌گردد تا مشخص شود مقدار آن در هر سال چه میزان بوده و نسبت به سال های قبل چه تغییری داشته است.
شاخص مزیت نسبی آشکار بالاسا[۳۲] به صورت زیر تعریف می‌گردد:
RCA =
: ارزش صادرات کالای مورد نظر i از کشور j
: ارزش کل صادرات کشور مورد مطالعه
: ارزش صادرات کالای مورد نظر i در سطح جهانی
: ارزش کل صادرات جهانی
شاخص مزیت نسبی آشکار شده، مقادیری بین صفر و بی نهایت را می‌تواند اختیار کند. مقادیر بیشتر از یک بیانگر وجود مزیت نسبی است و تغییرات این شاخص طی زمان می‌تواند بیانگر تغییر جایگاه مزیت نسبی تلقی گردد.
۳-۳-۲ مرحله دوم شناسایی عوامل موثر بر مزیت نسبی صادراتی
گام اول جامعه آماری مورد بررسی
در مرحله دوم جهت شناسایی عوامل موثر بر مدل از دو الگو کمک گرفته شده است.۱- عواملی که در مقالات مورد مطالعه مورد بررسی قرار گرفته است. ۲- عواملی که از طریق مصاحبه با کارشناسان این صنعت تاثیرگذار گذار تشخیص داده شده‌اند.
بنابراین جامعه آماری مورد بررسی در این مرحله مقالاتی است که در این تحقیقات مورد بررسی قرار گرفته است و جهت انجام مصاحبه نیز افرادی که در این صنعت فعالیت دارند و به حوزه صادرات میگو در بازارهای جهانی مشرف هستند در نظر گرفته می‌شوند.
گام دوم روش جمع آوری داده‌ها
همانطور که در گام اول به آن اشاره شد جمع‌ آوری داده‌های وابسته از طریق مقالات مشابه که عمدتا مزیت نسبی کالای مورد مطالعه خود را با متغیرهای تولید و ارزش پولی وابسته می‌دانند مورد بررسی قرار گرفته است.
اما جهت بررسی دقیق تر این موضوع مصاحبه‌هایی با کارشناسانی که در این صنعت فعالیت می‌کنند و به حوزه صادرات میگو اشراف دارند با مضمون این پرسش که چه عواملی در مزیت صادراتی ایران و افزایش آن موثر است انجام شد که در مجموع نکات زیر جمع‌ آوری گردید:

 

 

  • تقریبا تمامی کارشناسانی که با آنها مصاحبه صورت پذیرفت افزایش امکانات، زیر ساخت‌ها، سرمایه‌گذاری، نقدینگی، بهداشت و استانداردهای جهانی را لازمه افزایش تولید دانستند که این عوامل علاوه بر افزایش تولید، باعث کاهش بهای تمام شده و در نتیجه افزایش صادرات میگو خواهد گشت.

 

 

 

  • برخی از کارشناسان، افزایش تولید دیگر کشورها را باعث کاهش قیمت جهانی این محصول و در نتیجه تمایل خریداران به خرید میگو با قیمت پایین‌تر دانستند که به علت کاهش قیمت جذابیت‌های سرمایه گذاری و تولید بیشتر را تحت تاثیر شدید خود قرار داد .

 

 

 

  • پس از این موارد عامل اصلی که به آن اشاره شده نقش تکنولوژی در فرآوری این کالا بسیار تاثیر گذار بوده که متاسفانه صنایع داخلی در بخش ارزش افزوده بر روی میگو چندان موفق عمل نکرده و حتی در بسته‌بندی آن هم دچار ضعف بسیاری هستیم.

 

 

 

  • نرخ ارز عامل دیگری بود که در صحبت‌های برخی از کارشناسان به چشم می‌خورد، آنها این نکته را بیان می‌کردند که اگرچه افزایش نرخ دلار باعث کسب درآمد بیشتر در فروش خواهد شد اما به علت اینکه غذای میگو سهم زیادی از هزینه تولید این کالا را تشکیل داده و از منابع خارجی تامین می‌گردد باعث ناتوانی در خرید غذای میگو و در نتیجه کاهش تولید خواهد شد.

 

 

گام سوم تجزیه‌وتحلیل داده‌ها
با توجه به بررسی‌های انجام شده متغیرهای تاثیر گذاری که بیشترین نقش را در صادرات محصول خواهند داشت بدست آمد:

 

 

متغیر

 

متغیر

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-08-14] [ 12:25:00 ب.ظ ]




مقامات و افکار عمومی

 

داخل و خارج

 

جوامع خارجی

 

اهداف

 

 

 

رسانه­های نوین

 

رسانه­های جمعی

 

رسانه­های جمعی

 

شیوه ­های متعدد

 

رسانه

 

 

 

* دیپلماسی شهروندی نیز مانند دیپلماسی عمومی، برای دستیابی به اثرات بلندمدت در افکار عمومی جوامع دیگر، طراحی شده است. این نوع دیپلماسی به دنبال ایجاد تصویری مطلوب و مساعد از ارزش­ها، دیدگاه ­ها، فرهنگ و تاریخ ملت­هاست.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
* دیپلماسی شهروندی نیز مانند دیپلماسی عمومی، پیامدهایی طولانی­مدت دربر دارد. دیپلماسی شهروندی برای ایجاد جوی مساعد نسبت به ارزش­ها، دیدگاه ­ها، فرهنگ و تاریخ یک ملت در نزد شهروندان جوامع دیگر طراحی شده است.
* همچنین دیپلماسی شهروندی مستلزم تمایل و اراده­ای قوی است که به طور مشترک، از سوی شهروندان کشورهای مختلف، برای حل اختلافات و رفع سوءتفاهمات و دیدگاه­ های منفی نسبت به یکدیگر مطرح می­ شود.
۵-۲-۱ ارتباط میان عناصر نظری تحقیق
شبکه از نظر کستلز مجموعه‌ای از نقاط اتصال یا گره‌های به‌هم پیوسته است. شبکه­ ها، دارای نقاط اتصال (گره­ها) هستند. این نقاط، از طریق ارتباط به هم می­پیوندند تا شبکه ­های موثری باشند. کستلز معتقد است کارکرد و معنی نقطه اتصال در یک شبکه، به تعامل آن نقطه با سایر نقاط بستگی دارد. اعضای یک شبکه (نقاط اتصال یا گره­ها) که بیشترین ارزش را دارند و یا قدرت یافته­اند، در حقیقت آنهایی هستند که بیشترین کمک را به شبکه می­ کنند تا به اهداف خود دست یابد.
شکل شماره ۵-۳: ارتباط میان شهروندان (گره­ها یا نقاط اتصال) از طریق رسانه­های نوین در جامعه شبکه­ ای
شهروند
ب
شهروند
شهروند
الف
رسانه­­های نوین
شهروند
ت
رسانه­­های نوین
شهروند
ث
شهروند
پ
اعضای فعال در دیپلماسی شهروندی، از طریق رسانه­های نوین با دیگران در ارتباط هستند. البته علاوه بر رسانه­های نوین، ارتباط در دیپلماسی شهروندی می ­تواند با بهره گرفتن از ابزارهای دیگر و به صورت مستقیم نیز انجام گیرد. اما همانگونه در مباحث پیشین گفته شد، کارایی و هزینه کمتر ارتباط از طریق رسانه­های نوین، آنها را به مهمترین ابزار پیشبرد دیپلماسی شهروندی مبدل ساخته است. تعدادی از شهروندان مانند شهروند «الف»، با شهروندان زیاد دیگری در ارتباط است. اما تعدادی دیگر، مانند شهروندان «ب» و «پ» ممکن است روابط محدودتری داشته باشند. لذا بر اساس دیدگاه کستلز، چنین افرادی نقش بیشتر در تامین اهداف دیپلماسی شهروندی دارند.
فضای مجازی شبکه­ ای شده، امکان برقراری ارتباط میان نقاط اتصال را از طریق رسانه­های نوین می­دهد. این در حالی است که در حوزه عمومی رسانه­های جمعی، بحث و گفتگوی عمومی فقط در انحصار گروهی از افراد بوده و شهروندان معمولی فقط دریافت­کننده منفعل اطلاعات بودند. آنان بدون آنکه هیچگونه نقشی در انتخاب و یا ارزیابی موضوعات داشته باشند، هر آنچه را که توسط رسانه­های جمعی از پیش تعیین می­شد و به صورت فیلتر شده به آنان ارائه می­گردید، مصرف می­کردند. اما امروزه، شهروندان با بهره گرفتن از حوزه عمومی نوین در جامعه شبکه­ ای شده، موضوعات مورد علاقه خود را انتخاب و راجع به آن با گروه های شهروندی دیگر گفتگو نماید. موضوعات انتخاب شده در دیپلماسی شهروندی، عمدتا مباحثی را شامل می­ شود که مورد علاقه شهروندان کشورهای مختلف بوده که با طرح آنها، تعارضات موجود، رفع و دستیابی به تفاهم و درک متقابل با یکدیگر امکان­ پذیر می­گردد.
ون­دایک (۲۰۰۶)، با بهره­ گیری از نظرات کستلز، جامعه شبکه­ ای را مجموعه ­ای از شبکه ­های ارتباطی تعریف می­ کند که مهمترین ساختارهای سازمانی در یک جامعه را شکل می­ دهند. در جامعه شبکه­ ای تعداد ساختارهای اجتماعی که در نتیجه برقراری ارتباط میان افراد با بهره گرفتن از شبکه ­های کامپیوتری به وجود آمده، افزایش یافته است. افراد با بهره گرفتن از کامپیوتر، به دنبال اطلاعات، برقراری روابط و شبکه­ ای از تاثیرگذاری­ها هستند. در چنین ساختارهایی قدرت سیاسی و سیاست بیشتر راجع به رابطه میان مردم است تا ویژگی­های خود افراد. این فرایند از کنترل مستقیم دولتی بدور بوده و می ­تواند بر کنش رسمی دولتها نیز تأثیرگذارد. نجفی و نیبلوم (۲۰۰۶) معتقدند که اینترنت تعادل قدرت را در جامعه متاثر ساخته است. پیش از اینترنت دولت بر تامین اطلاعات کنترل داشت اما اینترنت این موقعیت را تغییر داده است و باعث تغییر تعادل قدرت مابین مردم و حکومت شده است؛ چرا که مردم با افزایش اطلاعات می­توانند بر حکومت نظارت داشته باشند. آنها همچنین بیان می­ کنند که رسانه­های کنترل شده توسط حکومت نیز درباره انتخاب اخبار و گزارش­های خود (با توجه به این واقعیت که مردم به صورت نامحدودی از طریق اینترنت به اطلاعات دسترسی دارند) از اینترنت متاثر شده ­اند. بنابراین به نظر آنها محتوا و استفاده از اینترنت، باعث کاهش سانسور در رسانه­های زیر کنترل حکومت خواهد شد. تولید، انتشار و دریافت اطلاعات (سیاسی)، مرتبط با فعالیت­های دیپلماسی شهروندی، شهروندان را قادر می­سازد مشارکت بیشتری در سیاست خارجی داشته باشند. آنها اقدامات مختلفی را در سطح گسترده بسیج می­ کنند و مقامات دولتی را مجبور می­سازند به خواسته­هایشان در خصوص بسیاری از مسائل حوزه سیاست خارجی توجه بیشتری داشته باشند. انجام این اقدامات تنها در صورتی امکان­ پذیر است که شهروندان در شبکه­ ای از پیوند­های تعاملی، به تعبیر کستلز مانند گره­هایی به هم متصل شوند تا بتوانند بر جامعه تأثیرگذار بوده و باعث ایجاد تغییرات گردند.
در ایران با توجه به محدودیت­های موجود برای دستیابی شهروندان به ابزارهای مشارکت سیاسی و ابراز آزادانه عقاید و نظرات خود، اینترنت و فن­آوریهایی که بر پایه آن شکل گرفته­اند، بسیار مورد توجه شهروندان ایرانی قرار گرفته است. استقبال قابل توجه شهروندان از رسانه­های نوین، به ویژه ناشی از ویژگی­های آنها در مرتبط ساختن افراد با یکدیگر و طرح مسائل و موضوعات مختلفی است که کمتر در رسانه­های جمعی به طور شفاف مورد بحث قرار می­گیرند. این مباحث اغلب در حوزه مسائل سیاسی واقع شده ­اند و دسترسی شهروندان از طریق رسانه­های جمعی به آنها میسر نیست. در مطالعه بیات (۱۳۹۲) انگیزه­ های کاربران ایرانی در استفاده از فیس­بوک، انگیزه­ های گسترش فضای ارتباطی، پویایی سیاسی، و فعالیت مدنی و نیز کسب اطلاعات و سایر انگیزه­ ها به ترتیب بیشترین عمومیت را داشته است. این در حالی است که شهروندان با بهره گرفتن از رسانه­های نوین می­توانند علاوه بر آگاهی از چنین مباحثی، به مشارکت و ارائه دیدگاه ها و انجام فعالیت­های موثر اقدام نمایند. در فضای مجازی، کنترل و فیلترینگ مباحث توسط اقلیتی از افراد که منافع سیاسی و اقتصادی­شان در گرو انجام این کار است، عامل بازدارنده­ای برای ممانعت از فعالیت شهروندان نخواهد بود. به این ترتیب، می­توان تشکیل حوزه عمومی مجازی را به عنوان ضرورتی اجتناب­ناپذیر برای دسترسی به بسیاری از حقوق شهروندی تلقی نمود.
شکل ۵-۴: فعالیتهای شهروندان در چهارچوب دیپلماسی شهروندی در فضای مجازی
فعالیتهای چهارگانه بالا، بر اساس ادبیات مربوط به این موضوع در برقراری ارتباط با شهروندان سایر کشورها تعیین شده است. این فعالیتها، مبتنی بر وظایفی است که شهروندان کشورهای مختلف باید در جهت پیشبرد و اجرای دیپلماسی شهروندی به انجام برسانند. شهروندان زمانی می­توانند در دیپلماسی شهروندی موثر واقع شوند که شناخت کامل و دقیقی از تاریخ، فرهنگ و منافع کشورشان و همچنین تحولات بین ­المللی داشته باشند. هرچه آگاهی شهروندان در این زمینه بیشتر باشد، به عنوان شهروند دیپلمات، بهتر می­توانند به پیشبرد دیپلماسی شهروندی کمک کنند.
با توجه به موانع و محدودیتهای موجود بر سر راه فعالیت کاربران ایرانی در اینترنت و استفاده از رسانه­های نوین، فعالیت آنان در این عرصه (و یا توجه به این عرصه)، چشمگیر اما قابل انتظار به شمار می­رود. در پژوهشی که بر روی فضای وبلاگستان ایران توسط جان کلی[۳۹۲] و بوروس اتلینگ[۳۹۳]با روش تحلیل محتوا در سال ۲۰۰۸ انجام شد، محققان دریافتند که وبلاگستان ایرانی یک شبکه گفتمانی گسترده است که هم از نظر موضوعات مورد بحث و هم از نظر طیف­های گوناگون وبلاگ­نویسان، از غنای ویژه­ای برخوردار است. به عقیده آنان وبلاگستان ایرانی یک شبکه گفتمانی است که هم به لحاظ موضوعات مورد بحث و هم از نظر طیفهای مختلف وبلاگ­نویسان از غنای خاصی برخوردار است. در ابتدا این باور وجود داشت که وبلاگ­نویسان، همگی جوانان دموکراتی هستند که منتقد نظام حاکم­اند؛ ولی بحثها و گفتگوهایی که دربرگیرنده موضوعات مختلفی از جمله سیاست، حقوق بشر، ادبیات، مذهب و فرهنگ عامه می­ شود، به وفور در آنجا ارائه و مطرح می­گردد. (سیدعلوی، ۱۳۹۱، ص ۱۲۹) بر همین اساس و با توجه به غنای چنین حوزه­ هایی در فضای مجازی، فعالیت زیاد پاسخگویان در این حوزه دیپلماسی شهروندی تایید و تاکیدی است بر آنچه تاکنون یافت شده است. ضمن آنکه توسعه استفاده از شبکه اینترنت، در دوره کوتاه فعالیت آن هم در دنیا و هم در ایران، بسیار چشمگیر بوده است. بر مبنای آخرین آمار ارائه شده در سایت «اینترنت ورد استیتز»[۳۹۴] در تاریخ ۳۰ ژوئن ۲۰۱۲، مشخص گردید که ایران در بین ۲۰ کشور دارای بیشترین تعداد کاربران اینترنت، رتبه ۱۳ را داراست و نسبت کاربران اینترنت در این کشور به کل جمعیت آن ۵۳ درصد است. دسترسی این تعداد از شهروندان ایرانی به فضای مجازی و امکان برقراری ارتباط از طریق شبکه ­های اجتماعی، ­وبلاگها و تالارهای گفتگو، مسئولان را ناچار به پذیرش حقایقی راجع به دیپلماسی شهروندی خواهد ساخت. لذا مناسب­تر به نظر می­رسد که دولتمردان در واکنش مثبت، به موقع و سنجیده به چنین فعالیتهایی، جهت بهره ­برداری از این پتانسیل عظیم شهروندی، اقدامات و برنامه ­های مناسبی را اتخاذ نماید و بدون اینکه درصدد کنترل این فعالیتها باشد، نقش نظارت بر آنها را برای خود حفظ کند. این استراتژی قطعا می ­تواند نسبت به واکنشهای دیرهنگام سلطه­جویانه، نتایج بهتری دربر داشته باشد.
منظور از بازیگران سیاست بین ­المللی، آنانی هستند که مؤلفه­ های قدرت را در اختیار دارند. هر بازیگری با اعمال مؤلفه­ های قدرت می ­تواند به گونه ­ای عمل کند که رفتار بازیگر دیگر را تغییر دهد؛ او را وادار به انجام کاری کند یا مانع او از انجام کاری شود. اصلی­ترین این بازیگران، پس از معاهدات وستفالی، ملت-کشورها هستند. دسته دوم بازیگران بین ­المللی، سازمان­های بین ­المللی غیردولتی هستند. گروه سوم بازیگران بین­الملل، شرکت­های چندملیتی هستند که اگر چه از لحاظ نیروی انسانی کم تعدادند، اما از منابع مالی خوبی برخوردارند و بالاخره آخرین گروه بازیگران بین ­المللی، سازمان­های تروریستی هستند. عصر اطلاعات با اهمیت فزاینده­ای نقش بازیگران بین ­المللی را در صحنه­های بین ­المللی، از دوره­ های پیشین متمایز ساخته است.
شکل شماره ۵-۵: بازیگران عرصه سیاست خارجی
در نظام متحول جهانی، ضمن قبول این واقعیت، که دنیا هنوز به طور عمده متعلق به نظام ملت– کشورهاست، بر این نکته نیز تاکید می­ شود که چالش­های فراسوی جامعه بشری آنقدر پیچیده و درهم تنیده­اند که در توان بازیگری منحصر به فرد ملت–کشورها نیست تا با آنها مقابله کنند؛ بنابراین جامعه مدنی جهانی خواستار آن است که در مسائل بین ­المللی نقش ایفا کند و در زمینه ­های گوناگون مؤثر افتد. لذا شهروندان، با دستیابی به تکنولوژی های نوین ارتباطی و اطلاعاتی، می­توانند از این پس در عرصه روابط بین الملل، در کنار سایر بازیگران قرار گیرند. دیپلماسی شهروندی، فعالیت­هایی در زمینه ­های تبادل اطلاعات، آموزش و فرهنگ با هدف آشنایی بیشتر شهروندان به ویژه، شهروندان درگیر اختلاف و به منظور حسن­تفاهم و دستیابی به دیدگاه ها و ارزش­های مشترک میان آنان است تا به این وسیله، بتوان علاوه بر ایجاد تصویری مطلوب از کشور متبوع خود در افکار عمومی، در نهایت بتوان بر جهت­گیری­های سیاسی سایر کشورها نسبت به یکدیگر تاثیرگذار باشد.
آنچه که در شکلهای قبل ارائه گردید، در تشریح فرایند تاثیرگذاری دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی در شکل زیر مورد استفاده قرار گرفته است.
شکل شماره ۵-۶: فرایند تاثیرگذاری دیپلماسی شهروندی بر سیاست خارجی
شکلگیری حوزه عمومی مجازی، استفاده از کنش ارتباطی جهت رسیدن به وضعیت کلامی ایده­آل
ارائه تصویر مثبت و مطلوب از کشور،
مشارکت در فعالیتهای صلح­طلبانه و حل تعارضات،
حسن تفاهم و دستیابی به ارزشها و دیدگاه های مشترک،
تبادل و تسهیم اطلاعات
ارتقا جایگاه و منزلت بین ­المللی کشورها در سلسله مراتب جهانی،
برقرار روابط میان دولتها،
تامین اهداف و منافع ملی،
تامین صلح و امنیت ملی و بین ­المللی
برقراری ارتباط میان شهروندان کشورهای مختلف با بهره گرفتن از رسانه های نوین
برقراری ارتباط میان شهروندان با بهره گرفتن از رسانه­های نوین، به شکل­ گیری حوزه عمومی می­انجامد. حوزه عمومی، فضایی است که در آن افراد در شرایط مساوی با یکدیگر به گفتگو می­پردازند. در دیپلماسی شهروندی، شهروندان کشورهای مختلف در شرایطی کاملا مشابه با شرایط حوزه عمومی باید به ایفای نقش بپردازند. رفتار شهروندان در جریان گفتگوها عمدتا بر مبنای کنش ارتباطی است. شهروندان دیپلمات برای بدست­آوردن تفاهم و توافق تنها باید از استدلال منطقی و قانع کننده استفاده نمایند. در کنش ارتباطی میان شهروندان کشورهای مختلف، آنان سعی می­ کنند از طریق گفتگوی مستدل، راههایی برای رسیدن به توافق و رفع تعارض انتخاب کنند. همچنین شهروندان باید بتوانند در فضایی عاری از هر گونه اجبار، فشار و سلطه، به صورت آزادانه و آگاهانه به انجام فعالیت­های خود در چهارچوب دیپلماسی شهروندی بپردازند؛ یعنی در درون وضعیتی که هابرماس از آن به عنوان «وضعیت کلامی ایده­آل» یاد می­ کند. شهروندان فعال در دیپلماسی شهروندی عمدتا افرادی هستند که به منظور تاثیرگذاری بر سیاست خارجی کشور خود و یا سایر کشورها با یکدیگر ارتباط برقرار نموده و مسائل مختلفی به ویژه مسائل مورد اختلاف را با یکدیگر مورد بحث و گفتگو قرار می­ دهند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:24:00 ب.ظ ]




انحراف معیار

 

 

 

لرگ

 

۳۴/۷

 

۰۹/۰

 

۱۹/۰

 

۰۵/۰

 

۴۸

 

۱۳/۵

 

۳۳/۳۰

 

۴۰/۲

 

۳۳/۲۱

 

۶۶/۴

 

۹۵/۱

 

۵۳/۰

 

۱۹/۱

 

۰۷/۰

 

 

 

شاهد

 

۳۵/۷

 

۱۴/۰

 

۳۱/۰

 

۰۷/۰

 

۳۳/۴۵

 

۰۴/۵

 

۶۷/۳۱

 

۴۰/۲

 

۲۳

 

۶۴/۲

 

۲۳/۳

 

۷۴/۰

 

۱۸/۱

 

۰۶/۰

 

 

 

فصل پنجم
بحث و نتیجه گیری
۵-۱ بحث و نتیجه ­گیری
گونه لرگ (Pterocarya Fraxinifolia ) مستقر در دره لارت از توابع شهرستان بدره استان ایلام در “۱۹ ‘۱۶ ◦۳۳ تا “۳۱ ‘۱۶ ◦۳۳ درجه عرض شمالی و ” ۲۳ ‘۰۲ ◦۴۷ تا “۲۹ ‘۰۲ ◦۴۷ درجه طول شرقی با حداکثر ۱۳۶۰ متر و حداقل ۱۱۰۰ متر ارتفاع از سطح دریا قرار گرفته است. درحالیکه تاکنون رویشگاه اصلی این گونه جنوب غربی آسیا شامل جنگلهای شمال ایران، ترکیه، کردستان عراق، منطقه قفقاز و آناتولی توسط Browicz(1982) گزارش شده است. ابراهیمی‌و همکاران (۱۳۸۳) گسترش لرگ در جنگلهای شمال ایران (منطقه واز) را در عرضهای جغرافیایی بالاتر (۳۶ درجه شمالی) با بارندگی‌های بیشتر (۱۱۰۰ میلیمتر) و ۲۷روز یخبندان گزارش داده­اند. آخانی و سلیمیان (۱۳۸۲) در مطالعه توده‌های منحصر بفرد لرگ موجود در کوه‌های زاگرس مرکزی- ایران، محدوده جغرافیایی این توده را ۳۳ درجه و ۱۱ دقیقه و ۰۵ ثانیه عرض شمالی و ۴۹ درجه و ۱۱ دقیقه و ۳۸ ثانیه طول شرقی با ارتفاع ۱۷۳۱ متر از سطح دریا مطرح کرده است. شیخ الاسلامی‌و احمدی (۱۳۸۶) در بررسی رویشگاه­های لرگ در ماشلک نوشهر، محدوده‌های جغرافیایی لرگ را در دو رویشگاه بطور مجزا و به ترتیب ۵۱ درجه و ۲۸ دقیقه و ۳۰ ثانیه طول شرقی و ۳۶ درجه و ۳۰ دقیقه و ۲۸ ثانیه عرض شمالی با ۶۵۰ متر ارتفاع از سطح دریا (رویشگاه ۱) و ۵۱ درجه و ۳۱ دقیقه و ۳۲ ثانیه طول شرقی و ۳۶ درجه و ۳۲ دقیقه و ۰۶ ثانیه عرض شمالی با ۴۵۰ متر ارتفاع از سطح دریا (رویشگاه ۲) گزارش داده­اند، که این نتایج با نتایج سهرابی و همکاران (۱۳۸۶ و ۱۳۹۰) در بررسی جنگلشناسی توده لرگ در لرستان با محدوده جغرافیایی ۳۳ درجه و ۱۲ دقیقه عرض شمالی و ۴۹ درجه و ۱۲ دقیقه طول شرقی با ارتفاع ۱۶۳۰ متر از سطح دریا، به لحاظ محدوده جغرافیایی تقریبا همخوانی دارد. این دو رویشگاه هر دو در غرب کشور واقع هستند.
در مطالعه حاضر متوسط بارندگی بلند مدت سالانه ۲/۳۹۹ میلیمتر، متوسط دمای بلند مدت سالانه ۲/۲۱ درجه سانتیگراد، میانگین رطوبت نسبی بلند مدت سالانه ۴۵% ، تعداد روزهای یخبندان سالیانه ۲۳ روز و اقلیم منطقه نیمه خشک تعیین گردید. در حالیکه در مطالعات شیخ الاسلامی‌و احمدی (۱۳۸۶) در نوشهر، متوسط بارندگی سالانه در منطقه ۱۳۰۰ میلیمتر و متوسط دمای سالانه ۵/۱۲ درجه سانتیگراد و اقلیم منطقه خیلی مرطوب با زمستان­های معتدل تا خنک بیان شده است. این میزان در مطالعات ابراهیمی‌و همکاران در منطقه واز مازندران (۱۳۸۳)، جهت میانگین بارندگی سالانه ۸۴۰ میلیمتر، متوسط دمای سالانه ۸/۱۵ درجه سانتیگراد، تعداد روزهای یخبندان ۲۷ روز و میانگین رطوبت نسبی سالانه حدود ۷۹ % تعیین گردیده است. در تحقیقات سهرابی و همکاران (۱۳۸۶) در منطقه الیگودرز استان لرستان، متوسط بارندگی سالانه ۶۸۴ میلیمتر، متوسط دمای سالانه ۳/۱۳ درجه سانتیگراد (حداکثر دما ۵/۲۹ درجه سانتیگراد در تیر ماه، حداقل دما صفر درجه سانتیگراد در دی ماه)، تعداد روزهای یخبندان ۹۱ روز، بیشترین بارشها در نیمه دوم سال و در اسفند ماه و اقلیم نیمه مرطوب سرد گزارش شده است. با مقایسه این نتایج و نتایج مطالعه حاضر، بلحاظ اقلیم این مناطق تشابهی یافت نشد. نکته مهم وجه تشابه مطالعات سهرابی و همکاران (۱۳۸۶) با مطالعه حاضر، ریزش حداکثر بارش ها در نیمه دوم سال می‌باشد.
برای مطالعه حاضر در ایلام، بافت خاک رسی لومی‌تا شنی رسی لوم، pH از ۱۵/۷ تا ۴/۷ (میانگین pH 34/7) و مواد آلی در منطقه از ۲۶/۱ تا ۹۴/۳ % ( میانگین کربن آلی ۹۵/۱ %) بدست آمده است. این در حالیست که در مطالعات شیخ الاسلامی‌و احمدی (۱۳۸۶)، بافت خاک منطقه رسی لومی‌تا رسی شنی و pH را در نوسان از اسیدی ضعیف تا قلیایی مطرح کرده ­اند. این اندازه ­گیری­ها برای مطالعات ابراهیمی‌و همکاران در منطقه واز مازندران (۱۳۸۳) برای بافت خاک، رسی مرطوب عمیق، pH را از ۸/۵ تا ۹/۷ و میزان کربن آلی را از ۳/۱% تا ۵/۳% گزارش داده­اند. بافت خاک در تحقیقات سهرابی و همکاران در لرستان (۱۳۸۶) لوم رسی، pH 5/7 تا ۶/۷ و کربن آلی از ۱/۲ تا ۹/۲ مطرح شده است.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
چنانچه از نتایج برمی­آید، بین مطالعه حاضر و مطالعه شیخ الاسلامی‌و احمدی (۱۳۸۶) و همچنین سهرابی و همکاران (۱۳۸۶)، بلحاظ بافت خاک همخوانی وجود دارد. این تشابه و همخوانی تا حدودی در خصوص pH نیز صادق است. اما شباهت بیشتر در pH ، بین مطالعه حاضر و سهرابی و همکاران (۱۳۸۶) مشاهده می‌شود که دلیل آن احتمالا به سبب تشابه در موقعیت جغرافیایی و در امتداد رشته کوه زاگرس بودن این دو منطقه باشد. در خصوص مقایسه کربن آلی در مناطق تحت مطالعه، به وضوح همخوانی و تشابه بین مطالعه حاضر و مطالعه ابراهیمی‌و همکاران در منطقه واز مازندران (۱۳۸۳) دیده می­ شود. شیخ الاسلامی‌(۱۳۸۶) در مطالعات خود در ماشلک نوشهر وجود سنگریزه ها و قلوه سنگها را در خاک این رویشگاه عنوان کرده که باعث تسریع نفوذپذیری و بهبود شرایط خاک رویشگاه میشود که با شرایط خاک رویشگاه لرگ در دره لارت همخوانی دارد. وجه اشتراک و همخوانی دیگر مطالعات شیخ الاسلامی‌با دره لارت حضور توده‌های لرگ در حاشیه رودها و مجاورت آب‌های دائمی‌است.
همچنین نکته قابل تاکید و نقطه اشتراک اصلی دیگر در مورد رویشگاه در مطالعات ابراهیمی‌و همکاران (۱۳۸۳)، سهرابی (۱۳۸۷) و مطالعه حاضر، حضور و جریان آب دائمی‌در محل استقرار پایه‌های لرگ است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:24:00 ب.ظ ]




هر جنبشی دستاوردهایی به همراه دارد. جنبش زنان در موج اول نیز پیامدهای مثبت و منفی به همراه داشت که می توان به عنوان نمونه به موارد زیر اشاره نمود موج اول کوشید تا تفاوت های موجود میان دو جنس را کاهش دهد و به ایجاد تساوی میان حقوق زنان و مردان دست یابد که البته به موفقیت قانونی در ایجاد هویت سیاسی برای زنان همراه بود. از جمله دستاوردهای سیاسی بانوان در این جنبش عبارتست از:
مقاله - پروژه
۱-۳-۱-۱-کسب حق رأی
جنبش زنان در آمریکا و انگلستان در بین سال های ۱۸۸۰ تا ۱۹۲۰ منجر به کسب حق رأی گردید. موج اول، به جنبش حق رأی شناخته شده است.
۱-۳-۱-۲-کنترل موالید و آموزش به خانواده ها
تأکیدی که برخی از فمنیست های رادیکال در دوران مبارزات موج اول بر«کنترل زنان بر جسم خود» داشتند. بر همین اساس خواستار کنترل موالید و تصمیم گیری خود زنان در مورد بچه دار شدن یا نشدن بودند. اما در سال های دهه ۱۹۲۰ جنبه متعارف تری یافت.رهبران این جریان به ویژه مارگرت سنگر بیشتر بر جنبه بهداشتی وپزشکی کنترل موالید تأکید می کردند. آموزش والدین در جهت پرورش«علمی تر»و بهتر کودکان از جمله حوزه های مورد توجه زنان در این دوره بود. «مارگرت سنگر» رسالت خود را در مبارزه برای کنترل زنان بر بدن خود می‌دانست و رهبری جنبش کنترل موالید را بر عهده گرفت.
۱-۳-۱-۳-صلح و خلع سلاح
طی جنگ جهانی اول، برخی از فمنیست ها، زنان را موجوداتی صلح طلب معرفی کردند و به ابعاد مادری توجه ویژه ای نمودند. بر اساس این اندیشه، از آن جا که زنان به عنوان مادر بیش از همه از جنگ لطمه می بینند، به منادیان صلح و دوستی تبدیل می شوند.[۳۹۵]سارا بارد فیلد[۳۹۶]اعتقاد داشت که «صلح جهانی مهم ترین مسأله ای است که زنان باید به آن بپردازند».[۳۹۷] لیلیان کر[۳۹۸]بر آن بود که«ما می توانیم همان گونه که حق رأی را تحمیل کردیم، جنگ را هم با فشار خود از بین ببریم». او عقیده داشت که اساساً جنگ از میان نمی رود «مگر آن که زنان کاری کنند».
۱-۳-۱-۴-اصلاح لباس
زنان قرن نوزدهم بویژه بانوان شهرنشین طبقه متوسط به پیروی از سبک مد زنانه در اروپا و بویژه دربارهای اروپایی، پیراهن‌های تنگ بسیار بلند با دامن‌های متعدد می‌پوشیدند که امکان هر نوع حرکت آزادانه را از آن‌ها سلب می‌کرد. مدل لباس، به‌گونه‌ای بود که اجازه تحرک و تنفس آزاد را به جنس مؤنث نمی‌داد. درنتیجه مانع قدرت عضلات از طریق حرکت می‌شد و عامل «بازتولید» ضعف جسمی زنان تلقی می‌گردید. آنان بر این باور بودندکه لباس در رهایی فیزیکی زنان اهمیت دارد و زنان تا وقتی لباس راحت نپوشند، نمی‌توانند به خوبی کار کنند و جسم خود را سالم نگه دارند و درنتیجه اصلاح لباس زنان یکی از محورهای مورد توجه فمینیسم‏‏ در این دوره بود که در دهه ۱۸۵۰ شکست خورد. اما به واقع ضرورت زندگی مدرن تا حدی این تغییر را ایجاب کرد و در اواخر دهه ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ حرکت به سمت لباس‌های ساده‌تر بوجود آمد. (آدرس؟)
۱-۳-۱-۵-تشکیل احزاب و سازمان های سیاسی
در سال های ۱۹۱۵تا۱۹۳۰ ده ها سازمان حرفه ای برای زنان تأسیس شد که از جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:

 

    •  

 

 

 

        • شکل گیری فدراسیون باشگاه های زنان حرفه ای به نام بین الملل زونتا[۳۹۹]و بین الملل کوتا[۴۰۰]. مهمترین این فدراسیون ها،فدراسیون ملی باشگاه های زنان [۴۰۱]اهل حرفه و تجارت بودند. لنا مدسین فیلیپس[۴۰۲]دبیر کل این فدراسیون، هدف از تشکیل آن را گرد هم آوردن زنانی می دانست که «به شکل انفرادی نفوذ زیادی داشتند اما به عنوان یک طبقه عمل نمی کردند». فدراسیون در نظر داشت «حس همبستگی آن ها را افزایش دهد، به آن ها اجازه دهد به عنوان یک مجموعه کلی عمل کنند، . .تلاش مشترک از سوی آن ها را تضمین کند . . ،ارزش گروه را برای خود آن ها، جماعاتی که با آن ها در ارتباطند و کل جامعه افزایش دهد».[۴۰۳]

       

        • باشگاه های شهری زنان نیز از جمله این گونه تشکیلات بودند.

       

        • کنگره انجمن های اولیا و مربیان که فدراسیونی مرکب از کنگره ملی مادران و انجمن اولیا و مربیان بود، در دهه ۱۹۲۰ رشد چشمگیری یافت.[۴۰۴]

       

        • انجمن ملی زنان رنگین پوستکه در دهه های پس از کسب حق رأی فعال بود.

       

        • سازمان زنان برای اصلاحات ملی در راه منع مشروبات الکلی در اواخر ۱۹۲۰شکل گرفت و به شدت گسترش یافت.

       

        • انجمن زنان جوان مسیحینیز از گروههایی بود که طی دهه ۱۹۲۰ رشد کرد.

       

        • لیگ امریکایی کنترل موالید در زمینه قانونی ساختن کنترل موالید و آموزش عمومی فعالیت می کرد. البته لیگ یک سازمان کاملاً زنانه نبود، اما نود درصد اعضای آن را زنان تشکیل می دادند.[۴۰۵]

       

        • کمیته زنان برای خلع سلاح جهانی در دهه ۱۹۲۰ به رهبری اماولد[۴۰۶] تشکیل شد. زنان با توجه به این که با تجربه جنگ جهانی از تکرار آن در هراس بودند، دست به تشکیل انجمن های داوطلبانه برای پیشگیری از وقوع مجدد جنگ زدند.

       

        • انجمن صلح زنان و اتحادیه صلح زنان نیمکره غربی و نیز لیگ بین المللی زنان برای آزادی و صلح از دیگر سازمان های فعال در این زمینه است که البته یک سازمان بین المللی و مرکب از اعضای شانزده کشور مختلف بود.[۴۰۷]

       

        • دفتر زنان به رهبری مری اندرسون( ) از نهادهای بسیار فعال در جهت حقوق زنان بود. این دفتر با گروه های کارگری ارتباط داشت و می کوشید سازمان های سنتی زنان را به فعالیت وادارد. این دفتر از آن جا که از تصویر «خانه نشینی» زنان رها نشده بود، به تدریج به عنوان یک نهاد «ضد فمنیستی» شناخته شدند. این در شرایطی بود که اندرسون خود را «فمنیست» می دانست. از آن جا که اصلاحیه حقوق برابر را مانع اعطای امتیازات خاص کاری به زنان شاغل می دید بخش عظیمی از فعالیت آن معطوف به شکست دادن این اصلاحیه بود.[۴۰۸]

       

       

 

۱-۳-۲-پیامد منفی موج اول
دستاوردهای منفی موج اول را می توان در موارد زیر خلاصه نمود:
۱-۳-۲-۱-عدم توجه به موقعیت های متفاوت زنان
در این دوره بیشترین نفوذ با گفتمان فمینیستی و اولویت داشتن رویکرهای خاص آن بود و مسایلی چون بهبود فرایند اجتماعی شدن زنان و رفع تبعیض از آن ها، سخن به میان می‌آمد. اما آن چه نادیده انگاشته می شد، موقعیت‌های متفاوت زنانه از لحاظ تفاوت های قومی یا نژادی آن ها یا فاصله طبقاتی بین آن ها یا تعلقشان به گروه کشورهای توسعه‌یافته یا در حال توسعه بود. بلکه هدف دفاع از موقعیت زن و درخواست مطالبات او به صورت جهان‌ شمول بود تا «مردسالاری» را که یک دشمن مشترک است، از پای در آوردند.
۱-۳-۲-۲-عدم توجه به فطرت زنانه
برخی از رهبران جنبش زنان در قرن نوزدهم بدون توجه به فطرت انسان ها، به برابری در کار و فرصت های شغلی تأکید داشتند و اشتغال زنان را به عنوان بدیلی برای ازدواج می دیدند. مقابل این دیدگاه در میان بسیاری از فمنیست های دهه ۱۹۲۰ انگاره «کار در کنار ازدواج» مطرح بود. بسیاری از زنان شاغل به عنوان الگوهایی موفق از به کارگیری سازش میان کار و ازدواج نام برده می شدند و از سال ۱۹۲۰ به بعد تلاش شد راه ورود زنان به مشاغلی که مردانه تلقی می شد گشوده شود. در سال ۱۹۲۶ طرحی برای تشکیل لشگر خدماتی زنان [۴۰۹] به عنوان یک بخش ارتش همراه با تعلیمات کامل نظامی و تشکیل جوخه ها و یگان هایی تحت فرماندهی افسران ارائه شد که توسط ارتش ایالات متحده رد گردید ولی در سال ۱۹۲۸ زنان پیرو طرح جذب در نیروهای نظامی و داشتن امتیازات مشابه با مردان وارد ارتش شدند. البته این طرح تا اوایل دهه ۱۹۳۰ در میان نهادها و اشخاص مختلف در رفت و آمد بود و سرانجام به حال تعلیق در آمد.[۴۱۰]
بر اساس آن چه گفته شد موج اول تا حدی توانست وضعیت زنان را در رابطه با برخی از مسائل بهبود بخشد. گسترش آموزش و پرورش، شایستگی زنان برای ورود به مشاغل متعدد، قانونی شدن سقط جنین، پرداخت دستمزد برابر به زنان، برخورداری از حقوق مدنی برابر و گسترش امکانات کنترل موالید از جمله نتایج مهم تلاش‌ها در موج اول بود و این موفقیت سبب شد تا برخی از فمینیست‌ها به دنبال قدم برداشتن در گام‌های بعدی باشند، اما اختلاف نظرهایی در بین آن ها ایجاد شد و موجب بروز جدایی گردید. در این قسمت به این نکته اشاره می شود:
سرانجام موج اول(ایجاد شکاف در بین فمینیست ها):
بانوان پس از کسب برخی از حقوق و امتیازات ( مانند کسب حق رأی) خواستار برابری طلبی در سایر زمینه های سیاسی و نیز اجتماعی شدند. برخی از آن ها از این حد نیز گذشته و معتقد بودند باید به مرور زمان از «گفتار برابری» به سمت «گفتار متفاوت» حرکت نمود. بدین روی در بسیاری از مواضع و استدلال هایشان علاوه بر عدم حمایت مردان نسبت به جنس مؤنث و پیشینه ستمی که آن ها را در موقعیت فرودست قرار می داد، به تفاوت های موجود زنان با مردان اشاره نمودند و حس بدبینی نسبت به مردان و برتر بودن جنس مؤنث را القا نمودند. اینان به این عقیده رسیدند که اگر ارزش های موجود در زنان در کل جهان حاکم شود، مشکلات حل خواهد شد و اصلاحات صورت خواهد گرفت و از آن جا که صداقت، عطوفت و سایر فضایل زنانه در جهان قابل تجلیل است، زنان می توانند خواستار موقعیت های اجتماعی و سیاسی باشند.[۴۱۱]مری لیورمور[۴۱۲] در سال ۱۸۹۴ در کتاب در باب سپهر و نفوذ زنان نوشت: زن با تلقی ای که من از او دارم، به عنوان نیمه برتر بشریت- همراه با سرشتی ظریف تر و حساس تر از مرد و با سازمانی پالوده تر و معنوی تر- باید نگهبان اخلاق عمومی باشد. همو این امر را بخشی از رسالت الهی جنس مؤنث می داند و معتقد است که اخلاق عمومی تا حد زیادی چیزی خواهد بود که زن آن را می سازد.[۴۱۳]بدین ترتیب جنبش زنان کم کم از موضع شباهت زن و مرد بر تفاوت های تغییر ناپذیر آن دو تأکید کرد.
البته در کنار گفتار مدرن و تأکید آن بر برابری و آزادی افراد انسانی، گفتار ویکتوریایی[۴۱۴] وجود داشت که بر جایگاه سنتی زنان در خانه و فضایل خاص زنان که نباید به آلودگی های جهان مردان بیالایند، تأکید می کردکه این امر باعث ایجاد شکاف در بین فمنیست ها و نظراتشان گردید.
تعلیق جنبش زنان
جنبش زنان در موج اول موجب شد تا انجمن های بانوان در اصناف و مشاغل و گروه های مختلف اجتماعی بسیار رشد کند. به عنوان مثال سازمان های زنان مرکب از لیگ زنان رأی دهنده، لیگ ملی زنان دانشگاهی امریکا، فدراسیون عمومی باشگاه های زنان، اتحادیه زنان برای منع مشروبات الکلی، دختران انقلاب امریکا و انجمن زنان مسیحی . . ایجاد گردید. این سازمان ها توانستند برای بهبود وضع بانوان به تقلیل ساعت کار آن ها اقدام نمایند و مقرراتی برای بهبود شرایط کار از نظر بهداشتی و حداقل دستمزد و نیز ممنوع ساختن اضافه کار اجباری و شب کاری به تصویب رسانند.[۴۱۵] حضور فعال آن ها در احزاب و سازمان های مختلف با اهداف کوتاه و بلند مدت منجر به کسب تجربه در کارهای سیاسی گردید. احزابی مانند «حزب ملی زنان» به رهبری آلیس پل( ) که ابتدا برای کسب حق رأی به مبارزه پرداخت و بعد از این موفقیت با هدف «حقوق برابر برای زنان» به فعالیت خود ادامه داد.
اما حضور زنان در مشاغل انتخابی کم و بیش محدود باقی ماند و بیشتر جنبه نمادین داشت و کمتر به عنوان یک «زن» وارد سیاست شدند. بدین روی پس از کسب موفقیت در زمینه تصاحب حق رأی و نفوذ در دستگاه های دولتی،فعالیت آن ها تا مدتی به حالت تعلیق درآمد. البته تعلیق به معنای ویرانی و از هم پاشیدن اهداف مدافعان حقوق زن و تعطیلی مطلق فعالیت های فمنیستی نبود، بلکه در این دوره، کمتر اقدامات مستقیم آنان دیده می شد و تا حدی فعالیتشان فروکش کرده بود و تا پس از جنگ جهانی دوم تحرک قابل ملاحظه ای دیده نشد. بدین روی فمنیست ها، سال های ۱۹۲۰ تا ۱۹۵۰ یا ۱۹۶۰ را دوران رکود می دانند. این در حالی است که در طول جنگ جهانی دوم نتایجی به بار آمد که جهانیان را متوجه دو نکته مهم ساخت:
۱-خشونت مردان عامل جنگ های بین المللی است.
۲-دنیا نیازمند به عطوفت و روحیات لطیف است که زنان از آن برخوردارند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:24:00 ب.ظ ]




- غیر عملی بودن در بسیاری از کاربردها مانند کامپیوترهای پوشیدنی

 

- سادگی

 

 

 

جدول ۲-۲: رویکرد افزونگی
رویکرد دوم برای حل این مسئله، استفاده از روش آزمایش و اشکال­زداییِ[۳۶]کامل برای ساخت سیستم­های قابل اطمینان است. در این روش سطح اطمینان به نحوه­ آزمایش وابسته است و از طرفی دستیابی به قابلیت اطمینان بالا در یک سیستم پیچیده، پرهزینه و دشوار است. از این گذشته، به دلیل ناهمگن بودن گره­های محاسبات فراگیر و باز بودن سیستم، نمی­ توان از قبل سیستم را تست کرد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
رویکرد سوم برای حل این مسئله، ساخت سیستم­های self-healing است. سیستم­های self-healing، به صورت جاسازی شده دارای توانایی­های کشف خطا، شناسایی منبع خطا و ریکاوری اتوماتیک خطا می­باشند [۵۳][۵۴]. این سیستم­ها کنترل عملیات را به صورت خودکار انجام می­ دهند و نیازمند مکانیزم­ های مختلف بازیافت خطا می­باشند. این رویکرد یک گزینه­ی خوب برای اعمال شدن در سیستم­های محاسباتی بزرگ است. در جدول ۲-۳ مزایا، معایب و سابقه پژوهش رویکردهای رایج مسئله­ تحمل­پذیری خطا شرح داده شده است.

 

 

رویکرد

 

مزایا

 

معایب

 

سابقه پژوهش

 

 

 

افزونگی

 

۱- پیاده­سازی ساده
۲- افزایش قابلیت اطمینان بالا
۳- پیچیدگی پایین(تنها نیاز به یک مکانیزم رأی­گیری ساده است.)

 

۱- هزینه­ ساخت(manufacturing) بالا
۲- استفاده بیشتر از منابع (حافظه، انرژی، بهره­وری(از CPU))
۳- مناسب نبودن برای همه شرایط (به طور مثال پوشیدن حسگر بزرگ دشوار است)

 

۱- Hassan Ghasemzadeh و همکاران [۵۵]

 

 

 

آزمایش و اشکال­زدایی

 

۱- مناسب برای سیتم­های نرم­افزاری
۲- سادگی

 

۱- مناسب نبودن برای محاسبات توزیع شده
۲- با توجه به غیرقابل پیش ­بینی بودن سیستم­ها، خطاها همواره خود را نشان نمی­دهند.

 

-

 

 

 

Self-healing

 

۱- با توجه به اینکه wearable computingها برای تست و debug همیشه در دسترس نیستند، این گزینه می ­تواند در دسترس قرار گیرد.

 

۱- طراحی و پیاده­سازی دشوار

 

۱-Themistoklis Bourdenas و همکاران [۵۶]
۲- Byoung Uk Kim و همکاران [۵۷]

 

 

 

جدول ۲-۳: رویکرد­های رایج حل مسئله­ تحمل خطا
با توجه به هم ارز بودن سخت­افزار و نرم­افزار مشخص است که بخشهایی از روش­های فوق می­توانند نرم­افزاری یا سخت­افزاری پیاده شوند. معیارهایی مانند هزینه، سرعت، قابلیت ارتقاع، سازگاری با نسل قبلی و… طراح را در تصمیم ­گیری برای انتخاب سخت­افزار یا نرم­افزار تحت تأثیر قرار می­ دهند.
۲-۵ جنبه­ های مختلف تحمل­پذیری خطا در محاسبات پوشیدنی
شکل ۲-۴ جنبه­ های مختلف تحمل­پذیری خطا در محاسبات پوشیدنی را نشان می­دهد. این دسته­بندی­ها برای ساماندهی ادامه تحقیق و تفکیک موضوعات ارائه شده است. جنبه­ های تحمل­پذیری خطا به دو نوع درون گرهی و برون گرهی تقسیم می­شوند. شبکه ­های حسگر به دو دلیل خرابیهای گره و نقص­های ارتباطی، در برابر خطا آسیب­پذیر هستند.
شکل ۲-۴: جنبه­ های تحمل خطا از نظر معماری یک کامپیوتر پوشیدنی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:23:00 ب.ظ ]