کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو


 



  • هنر تابلوها و طراحی ها

 

طرح در تابلوهایی که مسلمانان به هنگام حرکت به جبهه با خود حمل می کردند رجزهایی که می خواندند همه اثرات خاصی بر مسلمانان و تقویت روحیه آنان داشت که در غزوات صدر اسلام و در قیام امام حسین (ع) استفاده می شد(حائری شیرازی،۱۳۶۲،ص۱۱).

 

  • قصه

 

یکی از ارمغان هنری قرآن نقل قصه و داستانهای گذشتگان می باشد که پند عبرت و حکمت ها را به خردمندان ارائه می کند که قصه ها می توانند مبنای سناریو و نگارش فیلمنامه ها باشند(مطهری الهامی،۱۳۸۹). پس قصه خواه در قالب داستان و خواه در قالب فیلم و تئاتر از هنرهای قابل توجه در اسلام نیز می باشد البته چیستی محتوای قصه و فیلم بحث مستقلی است که در اینجا بدان پرداخته نمی شود.

 

  • موسیقی

 

موسیقی نزد دانشمندان اسلامی به عنوان یک علم، هنر و یک فن به حساب می آید گرچه عیاشان و تبهکاران هر عصر و زمانی از این هنر سوء استفاده می کردند و متأسفانه سوءاستفاده همین بی خردان و بی هنران باعث می شد که دانشمندان اسلامی علم خود را در فن موسیقی کتمان کنند و مطالبی هم که اظهار می کردند خیلی جزئی و محدود باشد(حسین زاده،۱۳۸۳).
موسیقی از هنرهائیست که دو پهلوست از یک طرف مثبت و سازنده و از جهت دیگر منفی و مخرب می باشد. در صورت استفاده درست تأثیرات مثبتی بر روح و روان آدمی می گذارد تأثیراتی از قبیل افزایش قدرت ادراک، محاسبه، تسکین و تحذیر روح مریض برای عمل جراحی روی بدن مریض، افزایش حرکات بدنی معلولان و غیره دارد. احکام شرعی در مورد موسیقی و هر آهنگ دیگر بستگی به نوع تأثیر آن از حیث مثبت یا منفی در مستمعین دارد و مشکل عمده در بیان احکام شرعی آهنگها در تشخیص آثار آن بر مستمعین است و احکام اسلام[۲۳] در مورد آهنگها مربوط به نحوه استفاده مردم از این آهنگها می باشد به عبارت دیگر اگر موسیقی به نحو صحیح و با اصول علمی و اخلاقی مورد استفاده قرار گیرد همیشه مفید و تأثیرات مثبت خواهد داشت اما اگر به صورت فله ای بر مبنای هوس بازی و جهت تهییج و ترویج شهوانی مورد استفاده قرار گیرد به حکم عقل، علم و شرع مقبوح و مذموم است(حسین زاده،۱۳۸۳،ص۲۷۶). پس موسیقی به عنوان یکی از هنرهای مورد علاقه مردم در صورت استفاده درست ازنظر اسلام نیز مورد تأیید می باشد و می توان از تأثیرات سازنده آن که بدانها اشاره گردید بهره گرفت.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
برخی نکات قابل توجه در زیبایی شناسی
زیبایی حقیقتی غیر قابل انکار است اما زیبایی شناسی مصون از خطا نیست به همین سبب هر چیزی که به نظر زیبا تلقی می شود نمی توان زیبا نامید لذا برای تشخیص زیبایی های واقعی از زیبایی های کاذب در این جا نکاتی ارائه می گردد(حسین زاده،۱۳۸۳).

 

  • زیبایی ظاهری و قباحت باطنی: برخی چیزها ظاهر و باطن متفاوتی دارند چه بسا چیزهایی که ظاهری زیبا داشته اما اندرون قبیح دارند و برعکس. حضرت علی (ع) در نامه خود به سلمان می فرماید« ریا به مانند مار است که ظاهری خوشایند، زیبا و نرم دارد و باطنش سم کشنده است پس هر آنچه که از امور دنیوی تو را به شگفت آورد از آن اعراض کن(نهج البلاغه، نامه۶۸).

 

خداوند در سوره انعام آیه ۱۳۷ می فرماید « این چنین شیاطین به عدۀ کثیری از مشرکین کشتن فرزندانشان را زیبا جلوه می دادند».

 

  • زیبایی نسبی است. زیبایی امر مطلق نیست و وقتی راجع به زیبایی از افراد سوال بپرسیم پاسخ ها یکسان نخواهد بود و برای علم زیبایی نمی توان قواعد عمومی وضع کرد که شامل تمام زیبایی ها گردد زیرا اولاً خود زیبایی ها نسبت به یکدیگر متفاوت هستند ثانیاً برخی چیزها در واقع زیبا نیستند بلکه با توجه به جهات دیگر زیبا هستند مثلاً یک نقاشی کودکانه و ابتدایی زیبا نیست اما با توجه به سطح توان کودکان زیبا تلقی می گردد و ثالثا فرهنگ و عادات و رسوم در این قضاوتها دقیقا مؤثر هستند.

 

  • کجروی در زیبایی شناسی: برخی اوقات اصل با بدل، حقیقت با مجاز و زیبا با نازیبا اشتباه می شوند مثل آنکه کسی آهنگی بنوازد و زیبا نباشد اما خود آن را زیبا پندارد. این اشتباه از سوی افرادی که بدون تفکر دقیق و خردورزی به تشخیص زیبایی ها روی می آورند بیشتر دیده می شود.

 

  • تنوع طلبی یا زیبا خواهی: اگر بپذیریم که تنوع و تجدد جزئی از زیبایی هستند شاید بتوان گفت که تنوع باعث ارضاء حس زیبایی گردد اما این ارضا زودگذر و موقتی است. مثلاً فردی که از دکوراسیون منزل خسته می شود آنرا تغییر می دهد و آن دکور جدید را زیبا می پندارد اما بعد از مدتی از آن هم خسته می شود و برایش زیبایی ندارد و دکورهای جدید متنوع هستند نه زیبا.

 

  • ابزار زیبایی شناسی. یکی از مسائل قابل توجه، ابزار شناخت زیبایی است این ابزار با چیزهایی ماند ذوق، سلیقه، لطافت روح و غیره تعبیر شده است. اما هر چه باشد یک نیروی درونی در انسان است که بدان وسیله انسان به زیبایی پی می برد و این نیرو تحت تأثیر عواملی مانند محیط، شغل، اعتقاد، رسم قبیلگی و غیره قرار می گیرد فردی که با انواع رذایل انس گرفته و روی به لذائذ مبتذل آورده از زیبایی های واقعی بیزار است.

 

  • تأثیر عشق بر زیبایی شناسی: عشق آن نیروی درونی است که عاشق را مسحور و معشوق می کند به طوریکه گاهی قدرت و توان تفکر را از او می گیرد و تمام زشتیهای معشوق را در نظر عاشق زیبا جلوه می کند برای همین عاشق نوعاً در مورد معشوق نمی تواند صحیح قضاوت نماید. البته به غیر از عشق، کینه و بغض هم همین اثر را دارد و اگر آدمی به چیزی و کسی با دیده عداوت و دشمنی بنگرد از دیدن محسنات وی نابینا شده و چه بسا زیبایی ها را زشت تصور نماید.

 

هنر به چشم عداوت بزرگتر عیب است گل است سعدی و در چشم دشمنان خار است
جمع بندی حوزه زیبایی شناسی
زیبایی شناسی حوزه ای است که به بررسی زیبایی ها اعم از زیبایی های طبیعی و زیبایی های هنری می پردازد صاحبنظران مختلف در تعریف زیبایی و ملاک های زیبایی دیدگاه های متفاوتی داشته اند بطوریکه هنر و زیبایی از منظر فیلسوفان در ۵دیدگاه بازنمایی(قطب برون ذات)، فرانمایی(قطب درون ذات)، ترکیبی از بازنمایی و فرانمایی، دیدگاه فرمالیسم یا شکل گرایی و تعریف چند ساحتی برای هنر دسته بندی می گردد. در خصوص انواع زیبایی ها نیز هر کدام از فیلسوفان و اندیشمندان دیدگاه های متفاوتی داشته که بدانها اشاره شد و عمدتاً زیبایی های محسوس و زیبایی های معقول یا معنوی در این دسته بندی ها وجود داشت که زیبایی های معقول و معنوی در بین دیدگاه های اندیشمندان اسلامی نمود بیشتری داشت.
زیبایی شناسی و هنر علیرغم مرتبط بودن تفاوت هایی با هم دارند. زیبایی شناسی حوزه ای گسترده تر از هنر بوده که علاوه بر زیبایی های هنر، زیبایی های طبیعی را مورد کاوش قرار می دهد و هنر نیز علاوه بر زیبایی شناسی مقوله های دیگری نظیر تاریخ هنر،نقد هنر، تولید هنری و غیره را در برمی گیرد این تفکیک در نظر برخی فیلسوفان نمود بیشتری داشت برای مثال افلاطون بین زیبایی و هنر فاصله می انداخت اما ارسطو این فاصله را از بین می برد و بیشتر راجع به موضوع هنر بحث نموده است.
در اسلام هنر به عنوان یکی از راه های ترویج فرهنگ دین همواره مورد توجه بوده و می باشد و از انواع هنرها از قبیل شعر، قصه، طراحی و غیره جهت انتقال پیام دین استفاده شده است از بین این اشکال هنری، موسیقی به خاطر دو پهلو بودن(در خدمت تلطیف روح و یا در خدمت شهوت رانی) و سوء استفاده های احتمالی، کمتر مورد توجه بوده و اظهارنظرهای جزئی از سوی اندیشمندان مسلمان در مورد آن ارائه شده است.

هنر و زیبایی شناسی در برنامه درسی
تربیت و زیبایی شناسی و هنر
فوشی(۱۹۷۴)در توصیف ابعاد وجودی انسان به شش جنبۀ ذهنی، هیجانی، اجتماعی، معنوی، جسمی و زیبایی شناسی می پردازد و از آموزش و پرورش یا تربیتی که همه جانبه به این شش جنبه می پردازد تحت عنوان آموزش و پرورش انسانگرایانه[۲۴] از آن دفاع می کند و انسانی بودن تربیت را مستلزم توجه به ابعاد مذکور می داند. یکی از این ابعاد که موضوع بحث را نیز تشکیل می دهد حوزه زیبایی شناسی است. این حوزه با هنر علیرغم برخی تفاوتها که قبلاً بدانها اشاره شده است ارتباط تنگاتنگ دارد. آموزش و پرورش یا تربیت و به تبع آن برنامه درسی جهت پرداختن به تمام ابعاد وجودی انسان لازم است زیبایی شناسی و هنر را نیز مورد توجه قرار دهد تا زیبایی شناسی و هنر به برنامه‌های درسی ورود پیدا کند.
در ادبیات آموزش و پرورش و مطالعات برنامه درسی، هنر و زیبایی شناسی اغلب در کنار هم مورد بحث قرار گرفته و می گیرند به طوری که می توان گفت هر جا یکی از این دو مطرح می گردد از دیگری نیز سخن به میان می آید. اگر تربیت را «فراهم کردن زمینه ها برای شکوفا کردن و به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه انسان به منظور حرکت تکاملی او به سوی هدف مطلوب منطبق بر اصولی معین و برنامه منظم و سنجیده »(ابراهیم زاده،۱۳۸۳،ص۵۳)تعریف نماییم هنر و زیبایی شناسی چگونه در آن مطرح می شود به عبارت دیگر تربیت در برابر زیبایی شناسی و هنر چه موضع گیری هایی اتخاذ می کند؟
اسمیت[۲۵](۲۰۰۸) بیان می کند ارتباط بین زیبایی شناسی و تربیت در دو حیطه قابل طرح است زیبایی شناسی تربیتی[۲۶] به عنوان آموزش هنر و زیبایی شناسی تربیتی به عنوان دامنه ای از فعالیتهای غیر هنری که از نگاه زیباشناختی و هنر قابل فهم هستند. به عبارت دیگر دو برداشت بین زیبایی شناسی و تربیت به شرح زیر مستتر است:
الف) در برداشت اول می توان زیبایی شناسی تربیتی را فراهم نمودن زمینه شکوفایی استعدادهای بالقوه فرد در زمینه هنر دانست که معطوف به پرورش هنرمند می باشد طوریکه فرد در زمینه های هنری قادر به ایفای نقش و انجام کارهای هنری می باشد. این برداشت را می توان در کنار بحث های تربیت سیاسی، تربیت اجتماعی و… دید که فرد برخوردار از تربیت سیاسی و اجتماعی در بسترهای سیاسی و اجتماعی نقش آفرینی می کند و فرد برخوردار از تربیت هنری نیز در عرصه های مختلف هنری فعالیت می کند. یا آنچه که در آموزش رشته های علمی مانند ریاضی، فیزیک، جامعه شناسی و… اتفاق می افتد در آموزش هنر نیز صدق نموده و همانند سایر دیسیپلین ها، موضوعاتی در آن مورد بحث و تدریس قرار می گیرد. تعریف های زیر به این مفهوم تربیت هنری اشاره دارند:
«تربیت هنری شامل آموزش اساسی حواس و رشد آگاهی متعالی تجارب بصری،آفرینش و فهم اشکال نمادین بصری و نیز رشد رویکرد آگاهانه نسبت به تصورات بصری در نقاشی،مجسمه سازی، هنرهای تزئینی و آموزش کاربرد اعمال قضاوت نقادانه تجارب بصری می باشد »(هاوس من،۱۹۷۱، به نقل از مهرمحمدی و امینی،۱۳۸۰).
آیزنر تربیت هنری را آموزش تاریخ هنر،زیباشناسی،تولید هنری و نقد هنری ذکر می کند(مهرمحمدی،۱۳۸۳).
اسمیت(۲۰۰۸) آموزش هنرها را شامل هنرهای نمایشی، هنرهای بصری و همچنین زیرحوزهای مختلف آنها می داند.
ب) برداشت دوم از تربیت هنری پرداختن به تربیت با بهره گرفتن از هنر و زیبایی شناسی می باشد که در اینصورت تربیت هنری عبارت است از فراهم کردن زمینه شکوفایی استعداد های بالقوه فرد با بهره گرفتن از هنر و زیبایی شناسی و قابلیت های آنها . این بهره گیری از هنر و زیبایی شناسی نسبت به برداشت دیسیپلینی گسترده تر می باشد زیرا در آن برداشت، مقصود از تربیت هنری صرفاً پرورش افراد هنرمند که به خلق آثار هنری بپردازد نیست بلکه به لحاظ قابلیتهائی که هنر برای تربیت همه جانبه فرد دارد به آن پرداخته می شود یا به لحاظ تأثیر آموزش هنر در آموزش حوزه های یادگیری دیگر و پیامدهای تربیتی و روان شناختی که آموزش هنر و زیبایی شناسی بدنبال دارد از تربیت مبتنی بر هنر و زیبایی شناسی سخن بمیان می آید. تمنائی فر،امینی و یزدانی در تحقیقی(۱۳۹۰)پیامدهای تربیتی آموزش هنر را شامل رشد فکری، خلاقیت و اخلاقی، پیشرفت تحصیلی، شکل گیری هویت فرهنگی و تربیت کودکان استثنایی دانسته و برای پیامدهای روانشناختی نیز مواردی مانند افزایش عزت نفس، احساس شایستگی، رشد هیجانی و اجتماعی، تخلیه هیجانی، تعدیل عواطف واحساسات و آشکارسازی انگیزه های درونی را برشمرده اند
ازنظر چاپمن(۱۹۷۱،به نقل از مهرمحمدی و امینی،۱۳۸۰) امروزه با توجه به مقتضیات تمدن جدید، تربیت هنری و زیباشناسی یکی از کاربردهای مهم نظام آموزشی است چرا که دانش آموزان از این طریق چگونه دیدن، شنیدن، حرکت کردن، برقراری ارتباط و احساس کردن را یاد می گیرند.
هربرت رید(به نقل از آیزنر،۲۰۰۵) بیان می کند هدف تربیت بایستی تربیت و آماده ساختن فرد به عنوان یک هنرمند در نظر گرفته شود منظور از هنرمند لزوماً نقاشان، شاعران و نمایشنامه نویسان نیست بلکه منظور افرادی است که ایده ها، احساسات، مهارتها و تخیل خود را جهت تولید و خلق آثار چنان پرورش می دهند که آن آثار بدون توجه به قلمرو و حیطه آن متناسب، ماهرانه و خلاقانه می باشد. مهرمحمدی(۱۳۹۰) نیز این برداشت را با عبارت تربیت از مجرای هنر معرفی می کند.
برنامه درسی و زیبایی شناسی و هنر
همانطور که در تعریف تربیت به برنامه منسجم و منظم اشاره گردید فرایند تربیتی تنها با برنامه به جریان می افتد که به این برنامه به اصطلاح برنامه درسی گفته می شود وقتی به محتوای رسمی و غیررسمی، فرایند محتوا، آموزش های آشکار و پنهان که به وسیله آنها فراگیر تحت هدایت مدرسه دانش لازم را به دست می آورد مهارتها را کسب می کند و گرایشها، قدرشناسی ها و ارزشها را در خود تغییر می دهد برنامه درسی اطلاق می گردد (ملکی،۱۳۸۳،ص۲۸) می توان برنامه درسی را قلب جریان تربیتی دانست که این برنامه درسی می تواند رسمی یا غیر رسمی باشد و فرایند تربیتی بدون برنامه درسی قابل تصور نیست براین اساس دو نوع ارتباطی که بین تربیت و هنر و زیبایی شناسی ذکر کردیم میان برنامه درسی و آنها نیز قابل طرح است:
برنامه درسیِ هنر و زیبایی شناسی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-08-14] [ 01:33:00 ب.ظ ]




 

 

Bernschütz,2011: 22-28))
در ادامه به تحقیق یازونگ[۱۳۹] (۲۰۱۰) باید اشاره کرد که توسعه و تکامل IMC را به پنج مرحله به شرح ذیل تقسیم می کند:
مرحله اول: در سال ۱۹۸۹ که انجمن آژانس های تبلیغاتی آمریکا تعریف خود را از IMC ارائه کرد که عبارتست از یک برنامه ریزی تزایفی که از عناصر و ابزارهای ترفیعی گوناگون استفاده می کند. در این مرحله روی تزایف و سینرژی حاصل از بکارگیری ابزارهای مختلف ارتباطی تأکید شده است.
مرحله دوم: در سال ۱۹۹۱ با تعریفی که شولتز از IMC ارائه کرد که تأکید بیشتر بر مشتری و مصرف کننده متمرکز می شود آغاز شد.
مرحله سوم: از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۴ آنجا که دانکن تعریف خود را از IMC مطرح نمود که محور IMC ارزش برند و روابط مشتری است.
مرحله چهارم: در سال ۱۹۹۸ شولتز و شولتز در تعریف IMC بازنگری نموده و عنوان کردند که IMC یک فرایند تجاری استراتژیک که برای ارتباطات برند با تمامی مصرف کنندگان بکار گرفته شده ، میباشد .
پایان نامه - مقاله - پروژه
مرحله پنجم: در ابتدای قرن ۲۱ دو محقق لی جوان گدا و شولتز در سال ۲۰۰۷ بحث جدیدی را مطرح کردند و آن عبارت بود از ترکیب IMC و ارتباطات هم پیوند برند ( Yi Zong, 2010) .
در نمودار۹-۲ سیر تکاملی تحقیقات در مورد IMC آمده است :
نمودار۹-۲ سیر تکاملی تحقیقات در مورد IMC ) Kliatchko, 2008: 139)
در انتهای این قسمت سیر تکامل IMC را به سیر تکامل بازاریابی پیوند زده که از ۴P مکارتی آغاز و به ارزش ویژه برند ختم می شود.

 

 

جدول ۲۰-۲ فرایند توسعه بازاریابی و ارتباطات هم پیوند بازاریابی[۱۴۰]

 

 

 

۴P

 

مکارتی[۱۴۱] ۱۹۶۴

 

تولید، قیمت، توزیع، ترفیع

 

 

 

۴C

 

لوتربورن [۱۴۲]۱۹۹۱

 

مصرف کننده، هزینه رضایتبخشی، متقاعد کردن برای خرید، ارتباطات

 

 

 

۴V

 

لو[۱۴۳] ۱۹۹۴

 

تغییرپذیری – ارزش- تنوع – جنبش

 

 

 

IMC

 

معاصر

 

بازاریابی مستقیم+ ایجاد یک تصویر کلی از شرکت IMC =
+ تبلیغات+ روابط عمومی+ پیشبرد فروش+ رویدادها+شاخص رضایت مصرف کننده+ ارزش ویژه برند

 

 

 

منبع: (ying – chuLu,2010:6)
با مرور مبانی نظری در بحث تکامل IMC نهایتاً به این مطلب می رسیم که هدف از بکارگیری و ترکیب عناصر و ابزارهای مختلف ارتباطی دستیابی به رضایت مصرف کننده و به دنبال آن ایجاد و خلق ارزش ویژه برند می باشد.
۳-۶-۱-۲-اهمیت و جایگاه IMC
اکنون بعد از بررسی تعاریف و سیر تکامل و تحول ارتباطات هم پیوند بازاریابی نقطه نظرات محققین مختلف در خصوص اهمیت و جایگاه IMC را مد نظر قرار می دهیم. گام نخست در ایجاد برند برای هر کسب و کاری فراهم سازی بستری مطمئن در برقراری ارتباط مؤثر با مشتریان است و موضوع ارتباط با مشتری در مقوله بازاریابی همواره از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. در این فرایند ارتباطات هم پیوند بازاریابی از مهم ترین سنگ بناهای برقراری ارتباط با مشتری ارزیابی می شود چرا که ترکیب متناسب و بهره مندی هوشمندانه در ارتباطات بازاریابی منجر به ایجاد برند در بازار خواهد شد. امروزه کسب و کارهای موفق دنیا به این نتیجه رسیده اند که برای دستیابی به موفقیت باید بتوان با مشتریان روابط بلند مدت برقرار کرد چرا که وجود روابط بلند مدت، پایه و اساس شکل گیری برند خواهد بود. ضمن برقراری ارتباط با مشتریان جدید، باید بتوان در حفظ مشتریان فعلی نیز از ابزارهای ارتباطات هم پیوند بازاریابی بهره کافی برد به عبارت دیگر برای حفظ و نگهداری مشتریان فعلی تنها راه، برقراری ارتباط مؤثر و بلند مدت با آنان است که از طریق ابزارهای هم پیوند ارتباطات بازاریابی محقق می شود. (اخلاصی،۱۳۹۱/۲۴-۲۳).
در حقیقت دو عامل مهم، عملکرد محصول و ارتباطات هم پیوند بازاریابی عامل ایجاد برند هستند. به طوری که کیفیت بالای محصول در نبود IMC و پیام مناسب به تنهائی نمی تواند ایجاد برند کند. . (اخلاصی،۱۳۹۱: ۲۵). ساخت برند با ساخت کسب و کار است زیرا تعداد مشتریانی که به سراغ شرکت می آیند و خرید می کنند و میزان وفاداری ایشان در گرو موفقیتی است که برند شرکت در بازار کسب کرده است و این مهم حاصل نمی شود مگر با وجود ارتباطات مؤثر با مشتریان که باعث ترغیب مشتریان به خرید از شرکت می شود. (اخلاصی،۱۳۹۱: ۲۷). مرور مبانی نظری در این حوزه حاکی از وجود همبستگی بین فرآیندهای IMC ، مشتری، برند و عملکرد کسب و کار می باشد.) Duncan and Mulhern, 2004)
مرور تعاریف گوناگون IMC حاکی از آن است از سازمانهائی که به خوبی فرآیندهای IMC را بکار می گیرند، از ظرفیت بالاتری برای دستیابی به اهداف برنامه های تبلیغاتی مستقیم و غیر مستقیم برخوردارند .Duncan and Mulhern, 2004; Kliatchko, 2005).)که البته این اهداف شامل افزایش آگاهی برند، افزایش نگرش مثبت به برند ، ترجیح برند، تمایل بالاتر به عمل برند و سهولت خرید می شود(Swain, 2004; Rossiter and Bellman, 2005) در همین ارتباط مادهوارم و همکارانش[۱۴۴] (۲۰۰۵) بیان نمودند که ارتباطات بازاریابی مؤثر باعث شکل گیری آگاهی برند و یک تصویر مثبت از برند می شود. این محققان بطور مؤثری بحث کردند که استراتژی IMC اساسی است برای توسعه استراتژیک برند سازمان و اینکه IMC ارتباط بین استراتژی هویت برند شرکت و ارزش ویژه برند از دیدگاه مشتریانش که عبارتست از آگاهی برند و تصویر برند است را مستحکم می سازد.
به هر حال اهمیت و جایگاه IMC را باید در نحوه تأثیرگذاری آن بر برندسازی و ارزش ویژه برند دانست به این ترتیب که اگر یکی از مهمترین اهداف سازمانها دستیابی و ارتقاء ارزش ویژه برند باشد ارتباطات هم پیوند بازاریابی مهمترین عنصر و ابزرای است که سازمانها را در دستیابی به این هدف کمک می کند. به عبارت دیگر اهمیت و جایگاه IMC را باید مرتبط دانست با اهمیت و جایگاه بحث برندسازی و ارزش ویژه برند در سازمانها. تحقیقات صورت گرفته در این خصوص حاکی از آن است که برندسازی و ارتقاء ارزش ویژه برند با توجه به تأثیری که بر عملکرد مالی و غیر مالی سازمانها و ارتقاء جایگاه کسب و کار دارد به عنوان یکی از مهمترین اهداف آنان قلمداد شده و بر این اساس برنامه های IMC که یکی از مهمترین عناصر تأثیرگذار بر برندسازی و ارزش ویژه برند است از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است.
۴-۶-۱-۲-اهداف IMC

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:33:00 ب.ظ ]




به ترتیب اولویت، اثرگذاری فرضیات یک تا شش بر تمایل واردکنندگان، به استفاده از روش پرداخت اعتبار اسنادی به قرار زیر است:
فرضیه ششم: آشنایی وارد کنندگان با مکانیزم پرداخت به روش اعتبار اسنادی موجب افزایش تمایل واردکنندگان به استفاده از این روش در بیع بین المللی کالا می شود .
فرضیه چهارم: حمایت و استقبال بانک ها به استفاده از روش اعتبار اسنادی موجب افزایش تمایل واردکنندگان به استفاده از این روش پرداخت در بیع بین الملل می شود.
فرضیه پنجم: پایین بودن هزینه های استفاده از مکانیزم اعتبار اسنادی موجب تمایل وارد کنندگان به استفاده از این روش پرداخت در بیع بین المللی کالا می شود .
فرضیه سوم: حمایت قوانین بین الملل از روش پرداخت اعتبار اسنادی در صورت بروز مشکلات ، موجب تمایل واردکنندگان به استفاده از روش اعتبار اسنادی می شود .
فرضیه دوم: استفاده از روش پرداخت اعتبار اسنادی موجب افزایش توان خریدار با بهره گرفتن از تسهیلات اعتباری بانک ها در پرداخت های مدت دار می شود .
فرضیه اول: استفاده از روش پرداخت اعتبار اسنادی موجب کاهش ریسک واردکننده در دریافت کالای مغایر با شرایط قرارداد می گردد.

فصل پنجم
نتیجه گیری و
پیشنهادات
۵-۱- مقدمه
هر تحقیق به منظور شناخت پیرامون مسئله‌ای طرح‌ریزی شده و بسته به نوع هدف، در‌ پی کسب دانش پیرامون آن مسئله است تا بتواند روشی برای حل آن مشکل یا راهکاری برای بهتر شدن روش‌های انجام یک کار ارائه کند.(سرمد و همکاران، ۱۳۸۶، ص۳۱-۳۳) این پژوهش به دنبال آن بوده است که یکی از روش های جدید مدیریت را در مورد خرید و فروش بین المللی کالا مورد سنجش قرار دهد و عوامل موثر بر تمایل واردکنندگان به استفاده از روش اعتبار اسنادی را بررسی کند، تا بدین وسیله واردکنندگان بتوانند ضمن استفاده از نتایج و پیشنهادهای این پژوهش با اطمینان خاطر بیشتر و همچنین با از بین بردن بعد مسافت که موجب عدم اطمینان در طرفین بیع می شود، گامهای مؤثرتری را در تخصیص بهینه منابع و رشد اقتصادی کشورها بردارند. بنابراین می‌توان هدف متعالی‌تر این تحقیق را بررسی عوامل موثر بر تمایل واردکنندگان به استفاده از روش پرداخت اعتباراسنادی در بیع بین المللی کالا دانست و این خود، می‌تواند پاسخ بخشی از سؤالات علمی را برای ما آشکارتر کند. در این فصل، ابتدا به صورت خلاصه، آنچه در این تحقیق انجام شد، ارائه گردیده است. پس از آن از یافته‌های تحقیق به نتیجه‌گیری پرداخته، روش‌هایی جهت تحلیل عمیق‌تر فرایندهای رفتاری واردکنندگان ارائه شده است. تحلیل عمیق‌تر یافته‌های این تحقیق، مطمئناً با کاربرد آنها در عالم واقع، به نتیجه‌های غنی‌تری منتهی خواهد شد.
پایان نامه - مقاله - پروژه
در انتهای این فصل به تشریح محدودیتهای پژوهش و پیشنهادهایی برای مدیران اجرایی پرداخته می‌شود و سپس به ارائه‌ توصیه‌هایی برای محققان آتی پرداخته خواهد شد.
۵-۲- خلاصه و نتیجه گیری
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر تمایل واردکنندگان به استفاده از روش پرداخت اعتبار اسنادی در خرید بین المللی به گردآوری و بررسی نظرهای نمونه ای شامل ۱۵۰ نفر از واردکنندگان عضو اتاق بازرگانی پرداخته است که با فرایند های سفارش های خارجی آشنایی داشته باشند. برای دستیابی به هدف مذکور فرضیاتی تدوین شد که عبارتند از:
۱- استفاده از روش پرداخت اعتبار اسنادی موجب کاهش ریسک واردکننده در دریافت کالای مغایر با شرایط قرارداد می گردد.
۲- استفاده از روش پرداخت اعتبار اسنادی موجب افزایش توان خریدار با بهره گرفتن از تسهیلات اعتباری بانک ها در پرداخت های مدت دار می شود .
۳- حمایت قوانین بین الملل از روش پرداخت اعتبار اسنادی در صورت بروز مشکلات ، موجب تمایل واردکنندگان به استفاده از روش پرداخت اعتبار اسنادی می شود .
۴- حمایت و استقبال بانک ها به استفاده از روش اعتبار اسنادی موجب افزایش تمایل وارد کنندگان به استفاده از این روش پرداخت در بیع بین الملل می شود .
۵- پایین بودن هزینه های استفاده از مکانیزم اعتبار اسنادی موجب تمایل وارد کنندگان به استفاده از این روش پرداخت در بیع بین المللی کالا می شود .
۶- آشنایی وارد کنندگان با مکانیزم پرداخت به روش اعتبار اسنادی موجب افزایش تمایل واردکنندگان به استفاده از این روش در بیع بین المللی کالا می شود .
این پژوهش از نوع کاربردی است و از جانب دیگر این پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی است که با ابزار پرسشنامه به گردآوری داده ها پرداخته است. پس از گردآوری داده ها وتحلیل یافته های آن، فرضیات اول تا پنجم تحقیق پاسخی کمتر از حد متوسط (یعنی ۳) کسب کرده اند که نشان می دهد استفاده از روش پرداخت اعتبار اسنادی، بنا به نظر پاسخ دهندگان، به اندازه زیادی، باعث کاهش ریسک واردکننده در دریافت کالای مغایر با شرایط قرارداد نمی شود. همچنین می توان اظهار کرد که از نظر واردکنندگان، استفاده از روش پرداخت اعتبار اسنادی به اندازه زیادی، موجب افزایش توان خریدار با بهره گرفتن از تسهیلات اعتباری بانک ها در پرداخت های مدت دار نمی شود. حمایت قوانین بین الملل از روش پرداخت اعتبار اسنادی در صورت بروز مشکلات، نیز به اندازه زیادی، موجب تمایل واردکنندگان به استفاده از روش اعتبار اسنادی نمی شود.
از نظر واردکنندگان، حمایت و استقبال بانک ها به استفاده از روش اعتبار اسنادی در سطح چندان زیادی، موجب افزایش تمایل وارد کنندگان به استفاده از این روش پرداخت در بیع بین الملل
نمی شود. بنا به نظر پاسخ دهندگان، پایین بودن هزینه های استفاده از مکانیزم اعتبار اسنادی نیز در سطح چندان زیادی، موجب تمایل وارد کنندگان به استفاده از این روش پرداخت در بیع بین المللی کالا نمی شود. پس از تحلیل داده های مربوط به فرضیه ششم تحقیق، مشخص شد که تعداد پاسخ های بیش از حد متوسط (یعنی ۳) بیشتر هستند که نشان می دهد از نظر واردکنندگان، آشنایی واردکنندگان با مکانیزم پرداخت به روش اعتبار اسنادی به اندازه زیادی، موجب افزایش تمایل واردکنندگان به استفاده از این روش در بیع بین المللی کالا می شود.
۵-۳- استنباط از یافته های تحقیق: یافتههایی که این پژوهش در بر داشت، نتایج قابل توجهی در بر دارد که در این قسمت، این نتایج و استنباط از آنها ارائه میشود. همچنین نتایج این تحقیق، تشابهات و تفاوتهایی با تحقیقات پیشین دارد که لازم است توسط محقق بررسی شوند و دلایل این تشابهات و تفاوتها بیان گردد.
۱-علیرغم کارکردهایی که در تجارت بین المللی برای سازمانهای بازرسی در نظر گرفته شده است، متاسفانه این کارکردها اطمینان لازم را در بازرگانان ایرانی ایجاد نمیکند که آنان اطمینان داشته باشند که کالاهایی مطابق با شرایط مندرج در قرارداد دریافت میکنند. با توجه به این که بانکها با ملاحظه گزارش سازمانهای بازرسی کننده، وجوه تعهد شده توسط مشتری را به بانک کارگزار فروشنده تحویل میدهند، طبیعتاً باید طبق گزارش سازمان بازرسی کننده، کالا مطابق با شرایط مندرج در قرارداد باشد و این روش باعث میشود که ریسک ناشی از عدم تطابق کالا با شرایط مندرج در قرارداد از بین برود. با توجه به این که پاسخهای اکثر افراد، حاکی از عدم کاهش ریسک واردکنندگان بوده است، میتوان دلایلی برای این مسئله متصور شد.
اول این که واردکنندگان ایرانی به نقش سازمانهای بازرسی کننده آگاهی ندارند و نمیدانند که وظیفه آنان اطمینان دادن به مشتری در خصوص صحت محصول مطابق با شرایط قرارداد است.
دوم، واردکنندگان ایرانی، در خصوص انجام صحیح کارها توسط بانک اطمینان نداشتهاند که پاسخ کمتر از متوسط به این سوال دادهاند که با توجه به کمترین میانگین در پاسخ به سوال سوم پرسشنامه (اطمینان خاطر از دریافت کالای سفارش داده شده به خاطر حضور بانک ها، میانگین : ۱٫۹) ، میتوان گفت که ، حضور بانکها در فرآیندهای انجام کار، باعث ایجاد اطمینان از روش اعتبار اسنادی نزد بازرگانان نشده است.
۲-بازرگانان معتقدند که اعتبار اسنادی باعث افزایش توان خریدار با بهره گرفتن از تسهیلات بانکی نمیشود. عدم تحقق این مسئله ابتدا مربوط به عدم ارائه تسهیلات اعتباری مدتدار توسط بانکها است. به عبارت دیگر بانکها به ندرت برای روش اعتبار اسنادی، هزینه میکنند و تسهیلات اعتباری به بازرگانان ارائه نمیدهند. در مقام دوم، این مسئله به دلیل آن است که بانکها در روش اعتبار اسنادی، سیاستهای اعتباری مشخصی ندارند و این مسئله باعث میشود که بازرگانان تفاوت قابل توجهی بین اعتبار اسنادی و سایر روش های پرداخت، ملاحظه نکنند. چرایی این مسئله به وضوح به عملکرد
بانکها بازمیگردد و میتوان آنان را در عدم رونق استفاده از روش های نوین بازرگانی، قاصر دانست.
۳-اعتماد بازرگانان به حمایت قوانین بینالملل در صورت بروز مشکل، در حد کمی است و میتوان گفت که پاسخدهندگان اعتماد چندانی به این که قوانین بین المللی از آنها حمایت خواهند کرد، ندارند.که به دلایلی ممکن است باعث انتخاب گزینه کم به این عامل شده باشد. اول این که بازرگانان در گذشته در صورت بروز مشکلاتی نتوانستهاند به حل مشکل خود بپردازند. دوم این که بازرگانان به دلیل مشکلات اداری و بوروکراسی دست و پاگیر در مورد سازمانهای بین المللی، نسبت به کسب حمایت از طریق سازمانهای بین المللی اطمینان ندارند. بخشی از این رویه های اداری دست و پاگیر به داخل کشور بازمیگردد و بخشی از آن به سازمانهای جهانی در مجموع، روند این کار طولانی میشود و بازرگان عملاً درمییابد که اتکا به این سازمانها به صرفه نیست و در نتیجه در بلند مدت کمتر تمایل به استفاده از این روش دارد.
۴-حمایت و استقبال بانکها از روش اعتبار اسنادی در حد پایینی است و این عدم حمایت از طرف بانکها ممکن است یکی از دلایل کاهش تمایل واردکنندگان به استفاده از این روش باشد.
۵-واردکنندگان نظر بر آن دارند که هزینه های پرداخت از طریق اعتبار اسنادی به گونهای نیست که یک روش کم هزینه به شمار رود. به نظر میرسد دلیل این مسئله، از یک طرف مشکلاتی باشد که افراد با سیستم بانکی دارند و هزینه های زمانی که برای این کار میگذارند و هزینه های نسبی پرداخت به روش های دیگر(نظیر برات و خرید نقدی و …) که احتمالاً کمتر است باعث اظهار نظر پاسخگویان به سوالات مربوط به هزینه های پرداخت از این روش شده است.
قابل توجه است که مشتریان خدمات بانکی، به دلیل ماهیت این خدمت بانکی ممکن است تصورات دیگری از اینگونه خدمات و هزینه های آن داشته باشند. این که مقداری از وجوه را ناچار باشند به صورت ارز در اختیار بانک بگذارند و همچنین طریق محاسبه نرخ تورم در محاسبه نرخ ارز، طولانی بودن زمان انجام کار و تهیه ضمانتنامههای بانکی و نظایر آن هم ممکن است از نظر مشتریان خدمات بانکی (یا واردکنندگان) نوعی هزینه به شمار آیند. به هر حال، مسئله بررسی مشکلات اعتبارات اسنادی به همین سادگی نیست که هزینه را فقط میزان وجوهی که بابت عملیات بانکی پرداخته میشود در نظر بگیریم.
۶-تنها موردی که پاسخ بالاتر از حد متوسط از نظر پاسخدهندگان دریافت کرده است، آن است که میزان آشنایی واردکنندگان با روش اعتبارات اسنادی میتواند باعث افزایش تمایل ایشان به استفاده از این روش شود. این پاسخها نشان میدهد که واردکنندگان، تا حدودی نسبت به کارکردهای اعتبارات اسنادی آشنایی دارند و این آشنایی باعث میشود که دوره های آموزشی در این خصوص و آشنایی آنان با قوانین و مقررات، روش مفیدی به شمار رود که عمدتاً پاسخهایی بیش از حد متوسط دریافت کرده است. اما مشکلات بازرگانان از نظر آگاهی از رویه های انجام کار در بانکها نیست زیرا آنان وجود مراکزی برای مشاوره دادن در خصوص اعتبار اسنادی را عاری از کارکردهای مثبت به شمار آوردهاند و نقش کمرنگی برای آن قائل شدهاند.
۷- با توجه به آزمون های ضریب همبستگی اسپیرمن، عموم فرضیاتی که در این پژوهش تدوین شد با همدیگر رابطه مثبتی داشتند و همه در یک جهت بودند (ضریب همبستگی بین متغیرهای مورد بررسی مثبت بوده و در نتیجه می توان گفت که فرضیات هم جهت با همدیگر بوده اند). این مسئله حاکی از ارتباط تمامی مولفههایی است که در فرضیات این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته بودند. بنابراین میتوان از صحت کار محقق اطمینان حاصل کرد که مولفه های موجود در فرضیات خود را از ابتدا به درستی تدوین کرده است. به ویژه که مولفه های طرح شده در فرضیات، مولفه های سنجش تأثیر عواملی چون کاهش ریسک، افزایش توان خریدار، حمایت قوانین بین الملل و بانک ها و هزینه های استفاده از اعتبارات اسنادی بر میزان تمایل افراد به استفاده از اعتبارات اسنادی بودهاند.
۸-در خصوص متغیرهای مورد بررسی در این پژوهش، باید دقت کرد که وقتی متغیری نمیتواند از توزیع نرمال برخوردار باشد، از آزمونهای آماری وابسته به توزیع نرمال (نظیر آزمون t) نیز نمیتوان برای آن استفاده کرد. این پژوهش، به خوبی نشان داد که متغیرهای مورد بررسی در فرضیه های یکم تا پنجم، هیچکدام از توزیع نرمال پیروی نمیکردند و بنابراین کاربرد آزمون t برای آنها جایز نبود. هرچند که نتایج آزمون t با آزمون دوجملهای یکسان بودند. اما آزمون دوجملهای از این نظر مناسب تشخیص داده شد که متغیرهای مورد بررسی با بهره گرفتن از طیف لیکرت نیز از نوع رتبهای به شمار میرود. آزمون دوجملهای نیز برای متغیرهای رتبهای قابل استفاده است.
۹-گاهی لازم است محققان، تحقیقاتی انجام دهند تا مبنایی برای تحقیقات آینده قرار گیرد. این پژوهش نیز با پرسش ۱۶ سوال، توانست به اندازه گیری تأثیر متغیرهای مطرح شده در فرضیات (نظیر کاهش ریسک، افزایش توان خریدار، حمایت قوانین بین الملل و …) میزان تمایل به استفاده از اعتبار اسنادی بپردازد. در حالی که آزمونهای تحلیل مؤلفه های اصلی(PCA ) نشان دادند که میتوان با تعداد سوالات کمتری به سنجش متغیرهای مربوطه پرداخت. این نتایج میتوانند توصیههایی را برای محققان آتی در نظر داشته باشند که آنان در عوض استفاده از پرسش های زیاد، در زمان گردآوری داده ها صرفه جویی کنند و بتوانند با سوالات کمتر، به هدف خود دست یابند. مثلا در عوض پرسش چهار سوال برای سنجش کاهش ریسک در تمایل واردکنندگان، از یک سوال استفاده کرد.
تجربه نشان داده است وقتی تعداد سوالات کمتری از افراد پرسیده شود، دقت آنان در پاسخ به این سوالات بیشتر خواهد بود. از این رو، نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی(PCA ) میتواند کمک خوبی برای محققان آتی باشد.
۱۰-از نظر مقایسه نتایج تحقیقات گذشته با این پژوهش، میتوان گفت که تحقیق راضیه زارع زردینی نتایجی به دست آورده است که مخالف یافته های این تحقیق هستند. به نظر میرسد دلیل تفاوت این دو پژوهش آن باشد که خانم زارع از دیدگاه واردکنندگان و به صورت پیمایشی به بررسی محاسن و معایب روش های پرداخت در خرید بین المللی نپرداخته است و به صورت واقعی به تحلیل عملکرد در سازمانهای مربوط به پرداخت از طریق اعتبار اسنادی نپرداخته است.
۱۱- با مرور نتایج پژوهش اسماعیل واحدی، به تشابهات قابل توجهی با تحقیق حاضر میتوان دست یافت زیرا پژوهش اسماعیل واحدی به صورت عمیقی به نظرسنجی از واردکنندگان پرداخته است و این دقیقاً یکی از مواردی است که پژوهش حاضر به صورت عملی به آن دست یافته و نشان داده است که آگاهیدهی به افراد، میتواند باعث تمایل بیشتر به استفاده از این روش شود.
از طرف دیگر، الزامات قانونی که اسماعیل واحدی به آنها اشاره کرده است، در پژوهش حاضر به صورت عمیقتری کاویده شدهاند و تحقیق حاضر نشان داده است که الزامات قانونی هم نمیتوانند چندان تمایلی در واردکنندگان نسبت به استفاده از اعتبارات اسنادی به وجود آورند. البته با توجه به مواردی که در پژوهش مذکور بیان شده است، خریداران خارجی نیز تمایل چندانی به استفاده از اعتبار اسنادی ندارند. شاید دلایل عدم تمایل آنان هم مشابه عدم تمایل خریداران ایرانی به استفاده از اعتبار اسنادی باشد.
نکته قابل توجه آن است که در پژوهش آقای واحدی، جنبه دیگری که این پژوهش به آن نپرداخته است، مورد توجه قرار گرفته و بعضی از سوالات طرح شده برای این پژوهش را پاسخ داده است و این مورد همان نظرسنجی از صادرکنندگان بوده است. متاسفانه نتایج نشان دادهاند که صادرکنندگان نیز رضایت خوبی از عملکرد بانکها در خصوص اعتبارات اسنادی ندارند. در هنگام مرور پژوهش مذکور، این پرسش برای محقق مطرح شد که آیا نتایج مذکور در شرایط امروزین برقرار است یا خیر که میتوان اکنون با توجه به نتایج به دست آمده در پژوهش حاضر، بیان کرد که در شرایط امروز نیز رضایت چندانی توسط واردکنندگان از روش اعتبار اسنادی وجود ندارد.
۱۲-در مجموع استنباط میشود که کشور ایران از نظر رشد در بازرگانی خارجی با تهدیدات خرد و کلانی مواجه است که آینده خوبی را برای واردکنندگان ایرانی ایجاد نمیکند. با توجه به نتایج این پژوهش، ممکن است بخشی از این تهدیدات به دلیل مشکلاتی در عملکرد بانک ها باشد زیرا نتیجه تحقیق نشان داد که بانک ها استقبالی از روش مذکور نشان نمیدهند. بخشی از آن نیز به قوانین و بازمیگردد که در فرضیه های این پژوهش مورد کاوش قرار گرفت. از طرف دیگر واردکنندگان نیز از اطلاع و آگاهی خوبی در این خصوص برخوردار نیستند که لازم است به طریق اصولی نسبت به استفاده از این روش، اطمینان یابند.
باید توجه داشت که واردکنندگان ممکن است به دلیل مشکلاتی که با سایر سازمانها دارند، برخی از مشکلات مربوط به گمرک، حمل و نقل، وزارت بازرگانی و سازمانهای تاییدکننده نظیر استاندارد، وزارت بهداشت و … را نیز مربوط به روش اعتبارات اسنادی بدانند. این موضوع، کاملا بر محقق آشکار نیست و به نظر می رسد که یکی از دلایل دستیابی به یافته های تحقیق، این موارد باشد. از این رو باید در محدودیتهای تحقیق به اینها نیز توجه داشت.
۵-۴- محدودیتهای تحقیق
این پژوهش نیز مانند سایر تحقیقات، با محدودیتهایی مواجه بوده است که در تعمیم نتایج باید به آنها دقت داشت. همچنین تحقیقات آتی میتوانند به این محدودیتها، توجه کنند و پژوهش خود را به گونهای تعریف کنند که مفیدتر واقع شود.
الف- محدودیت موضوعی: پژوهش حاضر صرفاً بر واردکنندگان کالاها تمرکز داشته است. در حالی که اعتبارات اسنادی، هم برای واردات و هم برای صادرات میتواند استفاده شود. نتایج به دست آمده در این پژوهش، قابل تعمیم به صادرکنندگان نیستند زیرا ممکن است صادرکنندگان رویه های متفاوتی را در پیش بگیرند که از دید این پژوهش مخفی مانده است. به عنوان مثال، ممکن است صادرکنندگان از استقبال و حمایت بیشتری از طرف سیستم بانکی برخوردار باشند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:33:00 ب.ظ ]




 

 

NNFI

 

Non-Normed Fit Index

 

شاخص نرمال شده برازندگی

 

بین صفر و یک. باید برابر یا بزرگ‌تر از ۹/۰ باشد

 

اگر پارامترهای دیگری به مدل اضافه شوند مقدار آن کم نمی‌شود

 

 

 

NFI

 

Normed Fit Index

 

مقایسه مدل موردنظر با مدل بدون رابطه‌هایش

 

بین صفر و یک. باید برابر یا بزرگ‌تر از ۹/۰ باشد

 

شاخص بنتلر بونت

 

 

 

CFI

 

Comparative Fit Index

 

مقایسه مدل موردنظر با مدل بدون رابطه‌هایش

 

بین صفر و یک. باید برابر یا بزرگ‌تر از ۹/۰ باشد

 

برای حجم گروه نمونه، جریمه قائل می‌شود
پایان نامه - مقاله - پروژه

 

 

 

RMR

 

Root Mean Square Residual

 

واریانس باقیمانده و کوواریانس

 

هر چه به صفر نزدیک‌تر باشد

 

——-

 

 

 

 

۴-۵) تحلیل عاملی تاییدی یا تحلیل مدل اندازه گیری

به رابطه بین متغیرهای مکنون با مشاهده‌گرها را مدل اندازه‌گیری می‌گویند. یک مدل اندازه‌گیری جزئی از مدل معادله ساختاری است که نحوه سنجش یک متغیر پنهان را با بهره گرفتن از دو یا تعداد بیشتری متغیر مشاهده ‌شده تعریف می‌کند. وزن هر یک از متغیرها در تعریف متغیر پنهان پس از ورود داده‌ها و برآورد پارامترها مشخص خواهد شد. درمجموع هر چه واریانس مشترک یک متغیر پنهان با یک متغیر مشاهده‌ شده بیشتر باشد، وزن آن متغیر مشاهده ‌شده در تعریف متغیر پنهان بیشتر خواهد شد. به ‌این ‌ترتیب می‌توان گفت به ازای هر متغیر دارای یک مدل اندازه‌گیری هستیم. با توجه به مدل مورد نظر در این پژوهش، دارای چهار مدل اندازه‌گیری هستیم. در نمودارهای زیر نتایج مدل اندازه‌گیری متغیرهای تحقیق به همراه جدول شاخص‌های برازش مدل آورده شده است که در مجموع روایی پرسشنامه و معادلات اندازه‌گیری تحقیق را مورد بررسی قرار می‌دهند.

۴-۵-۱) سنجش مدل اندازه گیری مدیریت زنجیره تامین داخلی

به منظور سنجش مدیریت زنجیره تامین داخلی از ۱۳ سوال در مقیاس لیکرت با پنج گزینه طراحی گردید. در شکل ۴-۱۰ نتایج حاصل از سنجش مدل اندازه گیری مدیریت زنجیره تامین داخلی به همراه بار عاملی متغیرهای مشاهده شده ی آن در حالت استاندارد نشان داده شده است.

شکل۴-۱۰: مدل اندازه گیری مدیریت زنجیره تامین داخلی
جدول ۴-۹: بار عاملی و شاخص‌های برازندگی مدل اندازه‌گیری مدیریت زنجیره تامین داخلی

 

 

سوال

 

۱

 

۲

 

۳

 

۴

 

۵

 

۶

 

۷

 

۸

 

۹

 

۱۰

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:32:00 ب.ظ ]




آن­ها برای ده­ها سال در دسترس بوده ­اند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۲-۴- توپولوژی­های منبع تغذیه سوئیچینگ
۲-۴-۱- توپولوژی­های غیرایزوله­
با ظهور صنعت ساخت منبع تغذیه سوئیچینگ اقتصادی در دهه ۱۹۷۰، تئوری و تکنولوژی تبدیل سوئیچینگ به عنوان بخشی از قواعد دانشگاهی الکترونیک قدرت دوباره ملی­شد.
بزرگترین مشارکت در تهیه قواعد توسط R.D. Middlebrook و همکارانش در گروه الکترونیک قدرت در Caltech کالیفرنیای آمریکا صورت پذیرفت. کار اولیه گروه Caltech که در سال ۱۹۷۰ آغاز شده بود، با هدف توسعه مدل­هایی برای سه توپولوژی رگولاتور سوئیچینگ DCبهDC یعنی مبدل­های کاهنده، افزاینده وکاهنده-افزاینده ]۲۲[ که قبلاً در دهه ۱۹۶۰ توسعه یافته بودند، انجام پذیرفت.
از این کار، مدل­سازی و روش تحلیلی با نام میانگین فضای حالت ایجاد شده]۲۳[ میانگین فضای حالت پیش ­بینی تئوری پاسخ فرکانسی مبدل را در پی داشت و بنابراین، فهم بهتری از حلقه فیدبک و معیار پایداری رگولاتور سوئیچینگ را فراهم نمود.
کار بعدی در Caltech، به خصوص بوسیله مبدل کیوک در رساله دکتری­اش، منجر به تولید چهار توپولوژی اساسی مبدل DCبهDC سوئیچینگ گشت که نویسنده آن را به دلیل ساختار متقارن و جریان­های ورودی و خروجی غیر-پالسی، به عنوان توپولوژی بهینه توصیف می­ کند ]۲۴[
توپولوژی بهینه جدید رگولاتور سوئیچینگ DCبه DC اکنون به عنوان مبدل کیوک شناخته می­ شود، که بعد از مخترعش نامگذاری گردید، و خانواده رگولاتورهای سوئیچینگ ایزوله نشده تک سوئیچی را کامل نمود.
خانواده مبدل­های DCبهDC ایزوله­نشده که در شکل ۲-۴ نشان داده شده است می ­تواند به صورت زیر طبقه ­بندی گردد:
مبدل باک (مبدل DCبه DC کاهنده)؛
مبدل بوست (مبدل DCبهDC افزاینده)؛
مبدل باک- بوست (مبدل DCبه DC افزاینده- کاهنده، پلاریته مخالف)؛ و
مبدل کیوک (مبدل DCبهDC افزاینده- کاهنده).
شکل ۲-۴: توپولوژی­های مبدل DCبهDC ایزوله­نشده، a) مبدل کاهنده، b) مبدل افزاینده، c) مبدل کاهنده- افزاینده، d) مبدل کیوک. معادله ولتاژ خروجی در شکل تنها برای حالت جریان پیوسته مبدل معتبر است]۱۱[
۲-۴-۲-توپولوژی­های ایزوله
در بسیاری از کاربردها، ایزولاسیون یک نیاز ضروری در درون مبدل مابین ورودی و خروجی می­باشد. با قرار دادن ترانسفورماتورهای ایزوله در چهار توپولوژی اصلی رگولاتور سوئیچینگ ایزوله­نشده، چهار مبدل DCبهDC سوئیچینگ ایزوله­شده تک­سر[۱۰] زیر بدست می ­آید که در شکل ۲-۵ نشان داده شده است:
مبدل فوروارد[۱۱] (مبدل DC بهDC کاهنده)؛
مبدل بوست ایزوله­شده (مبدل DC بهDC افزاینده)؛
مبدل فلای بک[۱۲] (مبدل DCبهDC افزاینده-کاهنده)؛ و
مبدل کیوک ایزوله (مبدل DCبه DC افزاینده-کاهنده).
شکل ۲-۵: توپولوژی­های مبدل DC بهDC ایزوله­شده، a) مبدل فوروارد b) مبدل بوست ایزوله­شده، c) مبدل فلای بک، d) مبدل کاک ایزوله­شده. N1 تعداد دور سیم­پیچ اولیه و Nتعداد دور سیم­پیچ ثانویه ترانسفورماتور می­باشد]۱۱[
توپولوژی­های DCبهDC کاهنده وکاهنده-افزاینده ایزوله­شده به ترتیب نسبت به مبدل­های فوروارد و فلای بک رایج­تر می­باشند و از نظر تجاری توپولوژی­هایی هستند که بیشتر در تولید منابع تغذیه سوئیچینگ مورد استفاده قرار می­گیرند.
۲-۴-۳- توپولوژی­های چندسوئیچه
مزیت اصلی توپولوژی­های تک سوئیچه این است که ترانزیستور سوئیچ بایستی قادر به بلوکه کردن ولتاژ بالا (دو برابر ولتاژ ورودی DC) مخصوصاً هنگامی که از منبع AC یکسوشده تغذیه می­ کند، باشد. توپولوژی تک­سوئیچه یک راه­حل ایده­آل برای مبدل­های توان بالا نمی ­باشد، زیرا این مبدل­ها نیاز به جریان بالاتر از سطح سوئیچ ترانزیستور دارند. بنابراین گروه دیگری از مبدل­های DCبهDC ایزوله­شده که از بیش از یک سوئیچ استفاده می­ کنند، ارائه شده اند. سه توپولوژی چندسوئیچه این مبدل­ها که در شکل ۲-۶ نشان داده شده ­اند، عبارت­اند از:
شکل ۲-۶-: توپولوژی­های چندسوئیچه DCبهDC، a) مبدل پوش پول۱، b) مبدل نیم-پل ۲، c) مبدل تمام-پل یا تمام موج۳. N1 تعداد دور سیم­پیچ اولیه و Nتعداد دور سیم­پیچ ثانویه ترانسفورماتور می­باشد]۱۲[
مبدل پوش-پول[۱۳]
مبدل نیم-پل[۱۴]
مبدل تمام-پل[۱۵]
این توپولوژی­ها مزیت­ اضافه­تری هم نسبت به مبدل­های DCبهDC نوع فوروارد و فلای بک تک­سر دارند و آن این است تحریک کامل شار هسته ترانسفورماتور به جای تحریک نیمی از شار هسته اتفاق می­افتد. این باعث می­ شود تا این توپولوژی­های چندسوئیچه برای عملکرد در توان بالا مناسب­تر باشند.
۲-۵. مبدل­های DCبهDC رزونانسی
در تمام توپولوژی­های سوئیچینگ، مدت زمان محدود حالت گذرای سوئیچینگ (کلیدزنی)، منجر به پراکندگی توان در مبدل با پالس­ دامنه بالا خواهد شد. این مورد دوباره باعث تنزل بازده مبدل شده و در بدترین حالت ممکن است منجر به صدمه دیدن ترانزیستور در گذر از حالت خاموش شدن گردد. بنابراین، تحقیقاتی بر روی مبدل­های رزونانسی که جایگزین توپولوژی­های سوئیچ­شده هستند و از تلفات سوئیچینگ جلوگیری می­ کنند، انجام شد]۱۵، ۲۲، ۲۳، ۳۰[
این مبدل­ها دارای مدارات تنظیم­کننده­ به عنوان قسمتی از مرحله تبدیل توان می­باشند و ولتاژها و/ یا جریان­های سینوسی که منجر به گذراهای سوئیچینگ ترانزیستور تحت شرایط ایده­آل استرس صفر است را نشان می­ دهند.
اگر جریان در طول حالت گذرا نزدیک به صفر نگه داشته شود، تلفات روشن و خاموش کردن مینیمم خواهد شد. حالت گذرای سوئیچینگ که با جریان کمی اتفاق می­افتد، سوئیچینگ جریان-صفر[۱۶] (ZCS) نامیده می­ شود.
در حالت جایگزینی ولتاژ کم، ولتاژی که بر روی کلید می­افتد در طول گذرای روشن کردن نزدیک به صفر نگه داشته می­ شود. در حالیکه ولتاژ کم است جریان افزایش می­یابد، بنابراین تلفات در طی حالت گذرا نیز ناچیز (کم) می­باشد. این عمل سوئیچینگ ولتاژ-صفر[۱۷] (ZVS) نامیده می­ شود.
در مبدل­های DC بهDC ،می توان از تشدید برای تولید شرایط ZCS و یا ZVS استفاده شود. این روش سوئیچینگ نرم نامیده می­ شود.
۲-۵-۱. توپولوژی های مبدل رزونانسی DCبهDC
مدار شکل ۲-۷ آرایشی را برای مبدل DCبهDC رزونانسی فراهم می­ کند. در این حالت، هم القاگر و هم خازن برای تغییر دادن نحوه کلید زنی اضافه شده ­اند. یک جفت LC مشابه نیز به دیود اضافه شده است. در هر کدام از حالات کلیدزنی نرم، عمل سوئیچ در عبور از صفر[۱۸] شکل موج رزونانسی حلقه ای را قطع می­ کند.
این تکنیک اغلب شبه- رزونانس نامیده می­ شود. مبدل­های نشان­داده شده در شکل ۲-۷ می­توانند مبدل رزونانسی DCبهDC و یا مبدل شبه رزونانسی DCبهDC نامیده شوند. ترکیبی از حالات مختلف، چندین حالت را برای عمل رزونانسی به صورت زیر پیشنهاد می­دهد:
اگر قسمت­ هایی که انتخاب می­شوند یعنی Ct و Ldخیلی کوچک باشند و تاثیر کمی بر روی مدار داشته باشند، Cd و Lt به صورت یک ترکیب سری درمی­آیند. در این حالت، ترانزیستور می ­تواند مزایای عبور از صفر جریان را برای ZCS بگیرد؛
اگر مقادیر Ct و Ld قابل توجه باشند، مادامیکه مقادیر Ct و Ld کوچک باشند ترانزیستور حالت ZVSرا نتیجه می­دهد؛
ممکن است در اصل از هر چهار قسمت برای تامین عمل ZVS و ZCS توامان استفاده کنیم. این تکنیک چندرزونانسی نامیده می­ شود که کمتر رایج می­باشد زیرا بایستی در این حالت برای کنترل مبدل چاره­ای اندیشیده شود.
شکل ۲-۷: قطعات رزونانسی اضافه­شده به مبدل­های DCبهDC عمل کلیدزنی نرم را انجام می­ دهند. این شکل ساختار کلی مبدل رزونانسی است، جایی که می­توانند بوسیله ترکیب مجدد قطعات رزونانسی بدست آیند.]۲۲[
۲-۶- حالت هدایت پیوسته و حالت هدایت ناپیوسته
منبع تغذیه دارای سوئیچ در حالت­های زیر عمل می­ کنند:
حالت هدایت پیوسته[۱۹] (CCM)
حالت هدایت ناپیوسته[۲۰] (DCM).
این قسمت بوسیله معادلات ریاضی نشان می­دهد که چگونه مقدار بحرانی القاگر (Lcritical) را برای سه مبدل DCبهDC ایزوله نشده (کاهنده، بافزاینده و کاهندخ-افزاینده) انتخاب کنیم. این موضوع قبل از تجزیه و تحلیل صورت می­گیرد. در حالت CCM، Lcritical کوچکترین مقدار القاگری است که جریان القاگر در همه زمان­ها بزرگتر از صفر بوده و تحت همه شرایط عملکردی مبدل باشد. برای حالت DCM، Lcritical مقدار القاگری است که جریان القاگر بایستی برای لحظه­ای از زمان به صفر برسد.
حالت DCM با ریپل جریان القاگر بزرگ در مبدل با شرایط عملکردی بار خفیف اتفاق می­افتد و ویژگی­های مبدل DCبهDC به سرعت تغییر می­دهد.
در برخی از کاربردها، نیاز به عملکرد مبدل در حالت CCM است در حالیکه برای برخی کاربردهای دیگر نیاز به حالت DCM داریم. طراح SMPS ها می ­تواند مبدل را برای حالت DCM انتخاب و طراحی کند.
اگرپاسخ سریع فراهم گردد، مبدل هر سیکل را با انرژی ذخیره شده صفر القاگر آغاز می­ کند و فوراً باعث حالت گذرای کامل جریان مبدل می­ شود، ومقدار سلف کوچکترمی شود که هزینه کمتری را در بردارد.
از طرف دیگر، حالت DCM برای مبدل­های SMPS ها نقاط ضعف زیر را به همراه دارد:
مشکلات رگولاسیون (تنظیم) بار. نسبت مبدل به بار وابسته می­ شود، و
نوسان جریان زیاد در القاگر تلفات را در قسمت­ های مغناطیسی افزایش خواهد داد و می ­تواند منجر به اشباع مغناطیسی شود.
هنگام انتخاب مقدار القاگر برای حالت عملکردی داده­ شده، محدودیت­های زیر تعریف می­شوند:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:32:00 ب.ظ ]