کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

distance from tehran to armenia


جستجو


 



پیاده سازی کارت امتیازی متوازن یک تغییر عمده است و طبیعی است که با مشکلاتی همچون موارد زیر روبرو گردد:
ـ احساس تهدید از بین رفتن امنیت شغلی
ـ عادت کارکنان به روش های قبلی
ـ عدم تمایل کارکنان به انجام کار اضافی( جمع آوری داده ها، ایجاد روش های جدید و …)
ـ عدم پشتیبانی پیوسته و یکپارچه از سوی مدیریت
ـ کوتاهی در مرتبط ساختن کارت امتیازی متوازن به سیستم گزارش دهی
ـ مقاومت در برابر شفاف سازی
راهکار بسیار مناسبی که مدیران می توانند برای مدیریت تغییر به هنگام پیاده سازی کارت امتیازی متوازن اتخاذ نماید ، مشارکت دادن افراد گوناگون از واحدهای مختلف سازمانی و در سیستم های گوناگون است تا احساس پذیرش بهترین در کارکنان نسبت به رویکرد ارزیابی جدید ایجاد شود(ملکی فر و شالچی فرد، ۱۳۸۴، ص ۶۷).
پایان نامه - مقاله - پروژه
علیرغم محدودیت های ذکر شده ایراداتی نیز بر مدل کارت امتیازی متوازن متصور است که برخی از آن ها عبارتند از:

 

    1. مدل کارت امتیازی متوازن تنها یک مدل مفهومی است به راحتی قابل تبدیل به یک مدل اندازه گیری نمی باشد.

 

    1. ارتباط متقابل میان حوزه ها بوضوح قابل مشاهده نیست.

 

    1. یک رویکرد جامع به سازمان ندارد بلکه در چهار حوزه کلان به کار می آید.

 

    1. تنها بر نتایج متمرکز است.

 

    1. اساساً بر اندازه گیری عملکرد بالا به پائین متمرکز است.

 

    1. نقش جامعه را در تعریف محیطی که سازمان در آن کار می کند در نظر نمی گیرد (مجیبی، ۱۳۸۴، ص ۶۶) .

 

۲-۳٫تاریخچه سازمان تامین اجتماعی
۲-۳-۱٫ تحولات جهانی نظام رفاه و تامین اجتماعی
با وقوع انقلاب صنعتی (در حدود سال ۱۸۷۰) و اختراع ماشین بخار دگرگونی قابل توجهی در وضع اقتصادی بشر پدید آمد . اهمیت این اختراع ،جانشین کردن بازوی مکانیکی و ماشین با بازوی انسانی بود . که موجبات چند برابرکردن کارایی و بهره وری در تولید را فراهم میساخت که ثمرات آن بیشتر نصیب صاحبان بازوی مکانیکی و ماشینی میگردید تا صاحبان بازوی انسانی . در فرآیندی این گونه ،طبقات غنی و فقیر شکل گرفت که اغنیا را صاحبان بازوی مکانیکی و ماشینی و فقرا را صاحبان بازوی انسانی تشکیل می داد.
فقرو بدبختی طبقه کارگر و اختلاف فاحش بین آنها با سرمایه گذاران و تاجران باعث شد که هر روز تضاد در جامعه صنعتی تشدید گردد. دستاورد اولیه انقلاب صنعتی حاکی از بی توجهی به وضعیت کارکنان بود که سرانجام به تعارض و درگیری ،اعتصاب، از بین بردن ماشین آلات، عدم احساس تعلق خاطر کارگران،کاهش تولید و افزایش ضایعات … منجر گردید و تداوم چنین وضعیتی ضرورت تامین اجتماعی را باعث شد . که انجام اصلاحات در قرار دادهای کار ،توجه به سطح دستمزد ها ،چگونگی حمایت و صیانت از نیروی کار ،از جمله دستاورد های آن است . رفته رفته توجه به مسائل معیشتی و تامینی کارکنان به مقوله ملی تبدیل گردید و دولت ها به وضع قوانین پرداخته و راهبردهای لازم در ارتباط با اصلاح دستمزدها ،حمایت بازنشستگی ،اوقات بیکاری پرداختند. با شکل یافتن نظامات تامین اجتماعی ،امور مربوط به مراقبت های پزشکی و بهداشتی و درمان ،بیکاری ،از کارافتادگی ،بازنشستگی و… به تدریج از شکل جزایر پراکنده ، اختیاری،غیر پایدار و غیر فراگیر در ساختارها و کارکردهای مختلف در منظومه ای به هم پیوسته ،پایدار و منسجم به نام “نظام تامین اجتماعی “گرد آوری و به یک مقوله ملی ، جهانی و توسعه ای تبدیل شد(معاونت امور اقتصادی و برنامه ریزی ،۱۳۸۰،ص۶۸).
۲-۳-۲٫ نظام تامین اجتماعی
نظام تامین اجتماعی که اغلب در برگیرنده و یا مترادف با مفاهیم و واژه هایی نظیررفاه اجتماعی ، بیمه های اجتماعی ،خدمات اجتماعی است به مجموعه ای از اقدامات همگانی و تدابیر دولت اطلاق میشود که برای مقابله با تنگناهای اقتصادی و اجتماعی و رویارویی افراد جامعه (به طور مشخص نیروی کار)به کار گرفته میشود. این نظام پدیده ای است که با رشد اقتصادی ،عدالت اجتماعی ،کرامت انسان و سرافرازی ملی پیوستگی کامل دارد(ایمانی ،۱۳۷۸،ص۹).
نظام تامیناجتماعی درکشورهای مختلف مشتمل برسه گروه راهبردهای بیمهای ،حمایتی وامدادی است اما با بررسی و مطالعه تاریخی– اجتماعی کم و بیش روشن میشود که در کشورهای مختلف هرچه بر میزان رشد اقتصادی و صنعتی ،شکل گیری اتحادیه های کارگری و کارفرمایی به طور کلی پیشرفت اجتماعی ،گسترش طبقه متوسط و قدرت گرفتن نهادهای مدنی ، افزوده شده وجه حمایتی تامین اجتماعی تدریجا به طور نسبی کاهش یافته و توجه عمده به راهبرد های بیمه ای معطوف شده است(موسسه عالی پژوهش تامین اجتماعی ،۱۳۷۸،ص۱۰) .
۲-۳-۳٫نظام تامین اجتماعی در ایران
تامین اجتماعی به عنوان یک تقاضای اجتماعی در کشورمان طی هفتاد سال اخیر شکل گرفته وضمن اینکه تا سال ۱۳۵۴ با عنوان بیمه تامین اجتماعی شناخته می شده است.از سال ۱۳۵۵ تامین اجتماعی به مفهوم گسترده و پوشش دهنده تمام آحاد جامعه بوجود آمد که نشان دهنده نیاز و خواست جامعه مبنی بر گسترش بیمه های اجتماعی است با این حال آمارهای سال ۱۳۸۲نشان میدهند که کل افراد تحت پوشش نظامات بازنشستگی و تامین اجتماعی در کشور به حدود ۴۲تا۴۳میلیون نفر ،یعنی حدود ۶۳درصد کل جمعیت کشور را شامل می گردد. با گسترش جامعه شهری کشور از ۲۵۰شهر در سال ۱۳۵۷به حدود ۹۵۰شهر در سال ۱۳۸۲ و ایجاد تقاضاهای جدید اجتماعی سبب گردید تا افراد تحت پوشش نظامات تامین اجتماعی به ۷۶درصد افزایش یابد . امروزه در حدود ۹۶درصد جمعیت کشور به نوعی تحت پوشش تامین اجتماعی از نوع خدمات در مانی قرار گرفتهاند، مطالعات نشان میدهد که در میان کشور های در حال توسعه ایران موقعیتی ممتاز و حتی پیشرو دارد (دفتر قوانین و مقررات معاونت و امور مجلس سازمان تامین اجتماعی ،۱۳۸۴،ص۲۵-۲۴).
به طور کلی ۲۹ دستگاه اجرایی در نظام تامین اجتماعی مشغول ارائه خدمات هستند.نزدیک به ۵۹%از جمعیت کل کشور در صندوق بازنشستگی عضویت دارند . بنا به اعلام سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور ۹۶درصد جمعیت از خدمات درمانی برخوردار هستند. صرف نظر از کفایت ومقبولیت یا نوع خدماتی که ارائه میشود ۵/۱ میلیون نفر از خدمات حمایتی و در قلمرو حمایتی از خدمات نظام تامین اجتماعی برخوردارند(دفتر قوانین و مقررات معاونت حقوقی و امور مجلس سازمان تامین اجتماعی ،۱۳۸۱،ص۱۸).
۲-۳-۴٫معرفی سازمان تامین اجتماعی
سازمان تامین اجتماعی بر پایه اصلاح قانون تشکیل سازمان تامین اجتماعی(مصوب تیرماه ۱۳۵۸)از تغییر نام صندوق تامین اجتماعی و به منظور اجرا و تعمیم و گسترش انواع بیمه اجتماعی و همچنین جمع آوری وجوه و درآمدهای موضوع قانون تامین اجتماعی و سرمایهگذاری و بهرهبرداری از محل وجوه و ذخایر تشکیل شد . این سازمان از سال پی ریزی (۱۳۳۲)تا سال ۱۳۵۸چند بارتغییر نام داده است؛ این تغییر نام پیوسته با گسترش و تکمیل وظایف و دامنه فعالیت های آن همراه بوده است. وارکان چهارگانه آن عبارتد از: شورای عالی تامین اجتماعی ،هیات مدیره ،مدیر عامل وهیات نظارت(مریدی ریا،۱۳۷۸،ص۱۷۵) . افراد زیر پوشش حمایتهای سازمان تامین اجتماعی به استثنای مشمولان نظام حمایتی خاص عبارتند از :افرادی که به هر عنوان در مقابل مزد یا حقوق کار میکنند ،صاحبان حرف ومشاغل آزاد و نیز دریافتکنندگان مستمریهای بازنشستگی ،از کار افتادگی و بازماندگی (معاونت امور اقتصادی و برنامه ریزی ،۱۳۸۰،ص۱۷) .
درآمدهای سازمان تامین اجتماعی طبق ماده ۲۸ قانون تامین اجتماعی (مصوب ۱۳۵۴)شامل درآمد های حاصل از وصول حق بیمه معادل ۳۰درصد دستمزد بیمه شده، که از این مقدار ۲۰درصد دستمزد سهم کارفرما ،۷ درصد سهم بیمه شده و ۳درصد باقی مانده سهم دولتی می باشد علاوه بر آن ،۳درصد نیز بابت بیمه بیکاری از بیمهشدگان مشمول قانون کار دریافت میشود.(که پرداخت آن برعهده کارفرما میباشد) درآمد های حاصل از سرمایه گذاری و درآمد های حاصل از خسارت و جرایم نقدی و نیز بخشی از درآمد های سازمان را تامین می نماید(معاونت امور اقتصادی و برنامه ریزی ،۱۳۸۰ص۱۸) .
با تصویب قانون الزام درسال ۱۳۶۸ تعهدات بند الف و ب ماده ۳ قانون تأمین اجتماعی مصوب تیرماه ۱۳۵۴ (الف. حوادث و بیماریها /ب. بارداری)بر عهده سازمان نهاده شد. و از آن زمان تاکنون، سازمان تأمین اجتماعی راساً به تولید و تأمین درمان برای بیمه شدگان پرداخته، به طوری که در حال حاضر این سازمان دومین ارائه دهنده خدمات درمانی در مقیاس کمی در سطح کشور است. منابع بخش درمان شامل ۹ درصد از ماخذ محاسبه حق بیمه در ماده ۲۸ قانون تأمین اجتماعی ، هدایا و درآمدهای اختصاصی بخش درمان در ازای خدمات ارائه شده به غیر بیمه شدگان می باشد(معاونت امور اقتصادی و برنامه ریزی ، ۱۳۸۰، ص ۱۸) .
۲-۴٫ واکاوی ادبیات پژوهشی در جهان
۱٫در سال ۱۹۸۷، تحقیقی توسط انجمن ملی حسابداران آمریکا (NAA )و موسسه‌ی CAM-I نشان داد که ۶۰% از مجموع ۲۶۰ مدیر مالی و ۶۴ مدیر اجرایی شرکتهای آمریکایی از سیستم ارزیابی عملکرد شرکت ناراضی هستند ونارسایی سنجشهای مالی صرف بیش از پیش نمایان گردید.چراکه در عصر اقتصاد مبتنی بر دانش، فعالیت های ارزش آفرین سازمان ها فقط متکی به دارایی های مشهود آنها نیست. امروزه دانش و قابلیت کارکنان، روابط با مشتریان و تامینکنندگان، کیفیت محصولات و خدمات، فناوری اطلاعات و فرهنگ سازمانی، دارایی هایی به مراتب ارزشمندتر از دارایی های فیزیکی است و توانمندی سازمان ها در به کارگیری این دارائیهای نامشهود، قدرت اصلی ارزش آفرینی آنها را رقم می زند و معیارهای مبتنی بر شاخص های مالی توانایی ارزیابی این دارائیهای نامشهود و انعکاس تاثیر آنها بر موفقیت سازمان ها را ندارد . از سوی دیگر شاخصهای مالی نشان دهنده ی رویدادهای تاریخی و گذشته اند، و خلاصه ای از فعالیت های سازمان را در دوره های گذشته ارائه می دهند.
۲٫در اوایل دهه ی ۱۹۹۰ ، رابرت کاپلان استاد دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد به اتفاق دیوید نورتن که در آن زمان مدیر یک شرکت تحقیقاتی وابسته به موسسه‌ی مشاوره‌ای KPMG بود، طرح تحقیقاتی را به منظور بررسی علل موفقیت دوازده شرکت برتر آمریکایی و مطالعه روش های ارزیابی عملکرد در این شرکت ها انجام دادند که حاصل این مطالعه در نشریه Harvard Business Review به چاپ رسید. در این مقاله کاپلان و نورتون اعلام کردند که برای انجام یک ارزیابی کامل از عملکرد سازمان می بایست این عملکرد از چهار زاویه یا منظر مورد ارزیابی قرارگیرد: منظر مالی ، منظر مشتری ، منظر فرآیندهای داخلی ، و منظر یادگیری و رشد. تحقیقات کاپلان و نورتون بیانگر این واقعیت بود که شرکت های فوق، در هر یک از این چهار منظر، اهداف خود را تعیین و برای ارزیابی موفقیت در این اهداف در هر منظر، شاخص هایی انتخاب کرده و اهداف کمی هر یک از این شاخصها را برای دوره های ارزیابی مورد نظر تعیین می‌کنند، سپس اقدامات و ابتکارات اجرایی جهت تحقق این اهداف را برنامه ریزی و به مورد اجرا می گذارند. کاپلان و نورتون متوجه شدند که بین اهداف و شاخص های این چهار منظر نوعی رابطه‌ی علت و معلولی وجود دارد که آنها را به یکدیگر ارتباط می دهد. برای کسب دستاوردهای مالی (در منظر مالی) می بایست برای مشتریان خود ارزش آفرینی کنیم (منظر مشتری) و این کار عملی نخواهد بود مگر این که در فرآیندهای عملیاتی خود برتری یابیم و آن ها را با خواسته های مشتریانمان منطبق سازیم(منظر فرآیندهای داخلی) وکسب برتری عملیاتی و ایجاد فرآیندهای ارزش آفرین، امکان پذیر نیست مگر این که فضای کاری مناسب را برای کارکنان ایجاد و نوآوری ، خلاقیت ، یادگیری و رشد را در سازمان تقویت کنیم(منظر یادگیری و رشد). کاپلان و نورتون این روش ارزیابی عملکرد را روش ارزیابی متوازن (Balanced Scorecard) نامیده‌اند.

 

    1. فریمانسون و لیند در سال ۲۰۰۱ در مقاله ای تحت عنوان” کارت امتیازی متوازن و یادگیری در ارتباطات تجاری” در مجله یادگیری شبکه تجارت تاثیر فراوان کارت امتیازی متوازن را در سازمان های تجاری به تصویر کشیده و در آن به عنوان استراتژی کارآمد در موفقیت شرکت های تجاری یاد نموده اند.

 

    1. لانکومیت در سال ۲۰۰۳ مدل کارت امتیازی متوازن را یکی از معروف ترین سیستم اندازه گیری و سنجش عملکرد در آمریکا و اروپا تلقی نموده است.

 

۵٫ولتر، ووسین و ریچرت در سال ۲۰۱۰ فعالیتهای گروه علمی ممتاز سوخت Tailor – Made را در دانشگاه RWTH Aachen با روش BSC مورد ارزیابی قرار دادند. انگیزه مطالعه این محققین این بود که گروه مذکور متشکل از تخصصهای علمی گوناگونی بود. بنابراین ضرورت مدیریت استراتژیک به منظور برقراری همکاری بین حیطه‌های مختلف علمی در آن گروه ضروری بود. این محققین توانستند با بکارگیری سالانه روش BSC عملکرد کل گروه ممتاز را با شاخصهای اصلی عملکرد شناسایی و مقایسه کنند و در راستای مدیریت استراتژیک گروه ممتاز آنها را مورد تحلیل قرار دهند تا فعالیتهای نوآوری را از طریق مقیاسهای جامع تسهیل سازند. وظایف اصلی، مقیاس هایی چون دسته بندی، رشد و توسعه فردی و اشاعه مدیریت دانش را در بر می گیرد. تحقیق حاضر به مجموعه ای از فعالیت های نمایندگان فعال گروه تکمیلی می پردازد و محور تمرکز آن بر اجرای رویکرد امتیازات متوازن استوار است. کنترل قدیمی باید اصلاح شود تا با نیازهای جدید TMFB تطبیق یابد. رویکرد امتیازات متوازن TMFB، ۴ رویکرد فرعی را شامل می شود. البته، ارقام تنها نقش مهم تری در کنترل شبکه علمی نسبت به رویکرد اولیه کنترل شرکت ها دارند. به علاوه، اجرای رویکرد مذکور در گروه ممتاز با زنجیره تکراری با ۵ مرحله مجسم شده است که با نظر سنجی میان پرسنل گروه (سالیانه) شروع می شود. با گرد آوری پاسخ ها، ارقام محاسبه شده و عملکرد گروه کلی را روشن می سازد. مزیت رویکرد فوق تعریف مقیاس های جامع بعد از تحلیل ارقام و در نتیجه، موفقیت خروجی علمی TMFB است. نظر سنجی شبکه ای تلاش می کند تا همه مقیاس های اجرایی را برای شناسایی مسائل و فرصت ها ارزیابی کند. این نظر سنجی با موفقیت چشمگیری در گروه ممتاز رو به رو شد و نه تنها درصد پرسنل تحقیقی حاضر در آن بالا بود، بلکه مسائل و پیشنهادات با تفسیر نتایج مشخص شد که از آن جمله می توان به ایجاد ارقام محسوس برای TMFB اشاره کرد. به علاوه اکثریت، پاسخ دهندگان معتقدند که در گروه ممتاز، خروجی تحقیق بیش از ۵۰ پروژه فردی بوده است .این امر حاکی از تاثیر هم کوشانی حاصل از ساختار گروه است که بر همکاری بین رشته ای تاکید دارد.تحقیق حاضر به عنوان بخشی از گروه ممتاز TMFB صورت گرفت که توسط دولت فدرال آلمان به منظور ارتقای علم و تحقیق در دانشگاه های آلمان صورت گرفته است.
جدول ۲-۲ :واکاوی ادبیات پژوهشی در جهان

 

ردیف سال محقق یافته ها
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-08-14] [ 01:25:00 ب.ظ ]




حال باید دید مفسرین و محققین در توجیه این تعبیر چه تدابیری اندیشیده اند و چه نظراتی را بیان کرده اند. نظریات مفسرین را می توان به شش بخش تقسیم کرد.
۱) سبع المثانی را به سوره ی حمد تفسیر کرده اند و در توجیه این نظر دلایل زیر را بیان کرده اند :
- سوره حمد دارای هفت آیه است.
- برخی از واژگان در این سوره دوبار تکرار شده است همانند: رحمن، رحیم، ایاک، صراط، علیهم.
-محتوای آیاتش دو به دو است همانند : (الرحمن، الرحیم)، (ایاک نعبد، ایاک نستعین)
-هفت باب علم در سوره ی حمد خلاصه می شود.
-این سوره از هفت حرف (تا، جیم، خا، زای، شین، ظا، فا) خالی است.
-از دو بخش (نیمی از آن حمد و ثنای خدا، نیمی دعا و تقاضای بندگان) تشکیل شده است.
-در هر نماز دو مرتبه قرائت می شود.
-دو مرتبه بر پیامبر(ص) نازل شده است.
-در این سوره کفار به دو قسم ( مغضوب علیهم ، ضآلین) تقسیم شده اند.
-در نماز همراه با سوره ای دیگر قرائت می شود.
-این سوره مشتمل بر ثنای الهی است.
-خداوند متعال این سوره را برای این امت استثنا کرده است.
پایان نامه
-عالم به یک اعتبار هفت است و این که آن مراتب به اعتبار نزول و صعود تکرار گردد و هر عالم دو قسمت می- گردد و این که قرآن صورت تدوینی آن مراتب است و سوره ی فاتحه الکتاب مختصر قرآن بوده و همه ی قرآن در سوره جمع شده است. (طباطبایی، ۱۳۷۴ : ۱۲/۲۸۲-۲۸۱؛مدرسی، ۱۳۷۷ : ۵/۳۹۸ ؛محقق، ۱۳۶۴ : ۱ /۲۲۶-۲۲۵؛سیوطی، ۱۳۸۴ :۱/۱۹۱-۱۹۰؛مکارم شیرازی، ۱۳۷۴ : ۱۱/ ۱۲۹؛سید قطب، ۱۴۱۲ :۴/۲۱۵۳؛طیب، ۱۳۷۸: ۸/۷۰؛آلوسی، ۱۴۱۵ : ۷ /۳۲۲؛فخررازی، ۱۴۲۰ : ۱۹ /۱۶۰-۱۵۹؛زمخشری، ۱۴۰۷ :۲ / ۵۸۷؛طبرسی، ۱۳۶۰ : ۱۳ / ۲۱۴-۲۱۳ ؛امین، ۱۳۶۱ : ۷ /۱۵۲ ؛طوسی، بی تا : ۶ /۲۵۳-۲۵۲؛گنابادی، ۱۳۷۲ : ۸ / ۷۷ ؛ابن جوزی، ۱۴۰۷ : ۴ / ۴۱۳ )
۲)سُور طوال : هفت سوره ی بلند قرآن است که این هفت سوره را عبارتند از : (بقره، آل عمران، نساء، مائده، انعام، اعراف، انفال و توبه) علت اینکه این سوره ها را مثانی نامیده اند این است که اخبار و عبرت ها در این سوره
ها دو به دو آمده است.( طبرسی، ۱۳۶۰ : ۱۳ / ۲۱۴-۲۱۳ ؛امین، ۱۳۶۱ : ۷ /۱۵۲ ؛آلوسی، ۱۴۱۵ : ۷ /۳۲۲؛فخررازی، ۱۴۲۰ : ۱۹ /۱۶۰-۱۵۹؛زمخشری، ۱۴۰۷ :۲ / ۵۸۷؛طوسی، بی تا : ۶ /۲۵۳-۲۵۲؛ابن جوزی، ۱۴۰۷ : ۴ / ۴۱۴ )
۳)سُورحوامیم‌ : هفت سوره ای که با «حم» آغاز می گردند عبارتند از : (مؤمن، فصلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه، احقاف ).(آلوسی، ۱۴۱۵ : ۷ /۳۲۲؛زمخشری، ۱۴۰۷ :۲ / ۵۸۷)
۴)هفت صحیفه ای که بر انبیاء پیشین نازل شده است به این دلیل که این کتاب ها شامل ثنای الهی است و یا در این کتاب ها موعظه ها به صورت مکرر وجود دارد و قرآن هم جزئی از آن ها است. (آلوسی، ۱۴۱۵ : ۷ /۳۲۲؛زمخشری، ۱۴۰۷ :۲ / ۵۸۷)
۵)محتویات هفتگانه ی قرآن کریم : قرآن مشتمل بر هفت نوع از علوم است که عبارتند از : توحید، نبوت، معاد، قضاء، قدر، احوال عالم، قصص، تکالیف. یا اینکه قرآن مشتمل بر هفت امر است : امر، نهی / بشارت، انذار / ضرب امثال / تعدد نعم/ اخبار الأمم یا امر، نهی / خبر و استخبار / نداء / قسم / امثال. (ابن جوزی، ۱۴۰۷ : ۴ / ۴۱۴ ؛آلوسی، ۱۴۱۵ : ۷ /۳۲۲؛فخر رازی، ۱۴۲۰ : ۱۹ / ۱۶۰-۱۵۹)
۳-۲-۱-۱-۷ نقدآرای مفسرین
مفسرین و محققین « سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی» را به سوره ی حمد تفسیر کرده اند زیرا سبع در لغت به معنای هفت است و سوره ی حمد دارای هفت آیه است.این نظر تأمل بیشتری را می طلبد زیرا که شماره گذاری دقیق آیات قرآن نسبت به محتوای قرآن کریم امری ثانوی است .(ربین،۱۳۷۹ : ۲۵)به ویژه اینکه در شماره گذاری آیات قرآن نیز اختلاف اقوالی دیده می شود و مکتب های مختلف کوفی، مکی، مدنی، بصری، شامی هر یک عددی را برگزیده اند(رامیار،۱۳۸۵ :۵۷۰) و در مورد سوره ی فاتحه الکتاب اگر چه به مذهب شیعه « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» یکی از آیات سوره ی حمد محسوب می شود ولی عامه « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» را خارج از آن می دانند و آخرین آیه را « غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِم‏» شمرده اند.(طیب، ۱۳۷۸ :۸/۷۰) بنابراین اگر چه در روایات از سوره حمد تعبیر به «مثانی» شده است چه بسا دلایل و حکمت هایی والاتر از تصور انسان خواهد داشت و نباید تنها به نگاهی سطحی و ظاهری به سوره اکتفاء نمود.
با توجه به اینکه در چینش و تنظیم سوره ها بدین کیفیتی که اکنون در قرآن کریم است اختلاف نظر وجود دارد و گروهی این چینش را توفیقی دانسته اند ولی جمهور علماء از اجتهاد یاران رسول خدا (ص) در این زمینه یاد کرده و دلائلی ارائه کرده اند از جمله اینکه : مصاحف صحابه قبل از اینکه عثمان قرآن را تدوین کند
در ترتیب سوره ها با همدیگر اختلاف زیادی داشتندو اگر این ترتیب توفیقی بود و از جانب رسول خدا (ص) رسیده بود آنان چنین اختلاف و دگرگونی را روا نمی داشتند و دیگر اینکه به نقل از ابن اشته : عثمان فرمان داد که سور طوال را پی در پی قرار دهند و سور انفال و توبه را جزء سبع طوال قرار دهند و آن ها را با « بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏» از همدیگر جدا کنند. (رامیار، ۱۳۸۵ :۵۹۸ ) بنابر توضیحات فوق تفسیر« سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی» به سبع طوال و یا تفسیر آن به سور حوامیم و مثانی در صورتی قابل قبول است که مبتنی بر ترتیب و چینش ثابت توفیقی سوره ها صورت پذیرفته باشد. مضاف بر آن چه بیان شد سوره ی حجر جزء سور مکی است و سور طوال جزء سور مدنی است و انطباق این تعبیر بر سور طوال را مشکل می سازد و از دیگر سو علامه طباطبایی معتقدند: « با بودن این همه روایات دیگر نباید اعتنایی به گفته ی بعضی کرد که گفته اند : مقصود از آن هفت سوره ی طولانی است و آن بعضی دیگر که گفته اند : مراد از آن «حم» هفتگانه و یا صحیفه ای است که بر پیامبران نازل شده است.»(طباطبایی، ۱۳۷۴ :۱۲/۲۸۲-۲۸۱ )
۳-۲-۱-۱-۸ دیدگاه مستشرقین در حوزه ی «مثانی»
علی رغم تلاش محققین و پژوهشگران مسلمان در حوزه ی دست یابی به معنای « مثانی» محققین و پژوهشگران غیر مسلمان نیز درباره ی این تعبیر توجیهاتی را بیان کرده اند و این تعبیر را جزء واژگان وام گرفته از زبان های دیگر برشمرده اند. تمامی این تلاش ها و توجیهات بیانگر اهمیت معنای « مثانی» است. این تعبیر به قدری مبهم و رازناک است که حتی مستشرقین درصدد دست یابی به معنای آن برآمده اند .
گایگر « مثانی» را کوششی در ارائه ی مَشنای عبری شمرده است که مجموعه ای از روایات شفاهی است و برای خود در نزد یهودیان جایی در کنار تورات باز نموده است.البته ادبیات شفاهی مفهومی نزدیک تر به واقع است و با نظریه ی مطرح شده در این پژوهش قابل انطباق است. نلدکه نظریه ی گایگر را اصلاح کرده است به این ترتیب که حدس زده واژه از آرامی گرفته شده است.(جفری، ۱۳۷۲ : ۳۷۲-۳۷۱ ) ریچارد بل در تأیید این نظریه می گوید : بعضی محققان اروپایی به این نظریه گرایش دارند که این واژه عربی از کلمه ی « مَشنای» عبری اخذ شده است، یا به احتمال بیشتر از کلمه ی سریانی یا عبری-آرامی « مَثنیتا» شریعت شفاهی یهود که کلاً « مَشنا» نام دارد و این کلمه ممکن است قابل اطلاق به هر جزء خاصی از آن هم باشد اما عقیده ی اکثریت طرفداران، این معنی است که مراد از « مثانی» داستان های دارای مکافات الهی است. چه بر این مبنا که مثانی به معنای «مکرارات» و چه بر این مبنا که «مَشنا» به معنای داستان است.
در این جا باید در دفاع از این نظریه که مثانی را باید به معنای «داستان های دارای مکافات الهی » گرفت که در اصل هفت داستان عمده وجود داشته است و وجود داستان های کوچک تر یا کوتاهتر دقیقاً هماهنگ با تعبیر«سبع من المثانی» است که البته تمامی آن ها نیست. داستان های دارای مکافات الهی نیز در خور وصفی است که در سوره ی زمر آمده است زیرا مکافات یا مجازات باعث خوف و خشیت می شود حال آنکه نجات یا رستگاری پیامبران و پیروان آن ها چه بسا دل ها را نرم گرداند.(بل، ۱۳۸۲ : ۴۰۲ )
۳-۲-۱-۱-۹ نقد آرای مستشرقین
با توجه به اینکه در آیه ی شریفه ی ۲۳ سوره ی زمر به صراحت «مثانی» به همه ی قرآن اطلاق شده است و از سویی داستان هایی که در آن ها به عذاب اشاره شده بیش از هفت داستان است و از سوی دیگر تمام داستان های قرآن حائز اهمیت هستند بنابر این گزینش هفت داستان از مجموع داستان های قرآن صحیح نیست و در توجیه این نظریه مبنای محکم و دلایل روشن وجود ندارد (جعفری، ۱۳۸۰ :۹۷-۹۶)
۳-۲-۱-۱-۱۰دو لایه بودن مثانی
بعد از این بررسی با در نظر گرفتن معنای لغوی « مثانی » و با تو جه به سیاق آیه ی ۲۳ سوره زمر و سبب نزول آیه ی ۸۷ سوره حجر وجه دیگری به نظر می رسد که به عنوان یک دیدگاه مطرح می شود که شاید نیاز به تأملات بیشتری داشته باشد .
قرآن کریم حقیقت واحد است که در راستای هدایت انسان نازل شده است. گر چه الفاظ و سیاهه ی قرآن متکثر به نظر می رسند ولی هر چه به باطن و سر منشاء آن نزدیک شوند وحدت و یکپارچگی آن مشهودتر ست. بنابراین اصل در قرآن پیوستگی ، اطلاق و وحدت است و به تعبیر خود قرآن احکام و یکپارچگی در مقابل، آن چه از کثرت و تفصیل در آن دیده می شود، فرع و طفیل نزول است. «کِتابٌ أُحْکِمَتْ آیاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ »(هود/۱) با این همه این قرآن نزول یافته و تفصیل یافته حکایت گر و در ارتباط با آن اصل و بهره مند از آن اطلاق و احکام است و با تعمیق در آن و بالا رفتن از رشته ی هدایت آن و رسیدن و نز دیک شدن به آن اصل این پیوستگی مشهود و مشهودتر می شود تا جایی که همه ی آن یک امر واحد خواهد شد. (مطیع،‌۱۳۷۹ : ۱۱۷-۱۱۵)
در آیه ی شریفه ی ۲۳ زمر در معرفی قرآن از تعبیر جدید «مثانی» استفاده شده است با توجه به معنای لغوی واژه ی مثانی که به معنای «انعطاف و برگرداندن » است و چون هر عطف کردنی ارتباط چیزی به چیز
دیگر را در پی دارد لاجرم دربردارنده دو رکن است. با این توضیح قرآن کریم مثانی است زیرا معارف و مواعظ اش به سمت حقایق ثابت و معارف الهی موجود در لوح محفوظ انعطاف دارند و مطالب هدایت بخش آن از جهان مادی و دنیوی به سمت ملأ أعلی انعطاف می یابند و محتوای هدایت بخش و جان فزایش روح انسان را از عوالم مادی به سوی عوالم روحانی و حقایق معنوی سوق می دهد . (مصطفوی، ۱۳۶۰ : ۲/ ۳۵-۳۴ ) بنابراین قرآن کریم دارای دو مرتبه و یا به تعبیر مناسب تر دارای دو نمود و جایگاه معطوف به یکدیگر است، نمودی در قالب کتاب خواندنی قرآن، به زبان عربی به گونه ای که آیات و حقایق قرآنی در لفافه ی حروف و کلمات پیچیده شده تا ظرف وجودی انسان تاب شنیدن آن را داشته باشد و بتواند آن را درک نماید.( امین، ۱۳۶۱ :۱۲ /۲۴۲-۲۴۱ )آیه ی شریفه ی «إِنَّا جَعَلْناهُ قُرْآناً عَرَبِیًّا لَعَلَّکُمْ تَعْقِلُونَ » (زخرف/۳) گواه این مطلب است که حقیقت قرآن در ام الکتاب با تبدیل و جعل آن به صورت عبارات عربی موجود پدیدار شده است و با ذکر امثال و شواهد درک حقایق را برای انسان تا حدودی میسر ساخته است تا راهنمای انسان باشد و انسان متذکر گردد .« وَ لَقَدْ یَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّکْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّکِرٍ »(قمر/۳۲) به عنوان نمونه : اگر قرآن کریم سرانجام پرهیزگاران را ذکر کرده است مثال هایی از پاداش ایشان نزد خداوند و پیروزی آنان در دنیا را آورده است و اگر یکی از صفات پرهیزگاران را یاد کرده است آن را با شواهدی از زندگی پیامبران (ع) همتا ساخته بنابراین یکی از روش های قرآن برای تقرب ذهن و فهم عامه بشر نسبت به آن حقایق والا این است که از هر چیزی مثلی زده است و آن مثل همتا آوردن برای هر حقیقتی است که در قرآن یاد شده است. چنانچه به منظور درک انسان از حقیقت بهشت می فرماید : «مَثَلُ الْجَنَّهِ الَّتِی وُعِدَ الْمُتَّقُونَ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ أُکُلُها دائِمٌ وَ ظِلُّها تِلْکَ عُقْبَى الَّذِینَ اتَّقَوْا»(رعد/۳۵) (مدرسی، ۱۳۷۷ :۱۱/۴۶۰)
نمود دیگر قرآن کریم در ام الکتاب و نزد خدای رحمان و به دور از دسترس مردمان و حقیقتی متعالی و حکیمانه است. البته قرآن نازل شده به زبان عربی، نسخه ی دیگری از همان حقیقت است که به تمام و کمال نازل شده است. بنابراین قرآن عربی و قرآن موجود در ام الکتاب هر دو یک حقیقت اند لیکن در دو شکل و نمود . بر اساس آیات « إِنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ »، «فِی کِتابٍ مَکْنُونٍ »،« لا یَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ »(واقعه/۷۹-۷۷) از سویی تنها گروهی از مردم که به نسخه ی موجود در ام الکتاب دسترسی دارند اهل بیت(ع) اهل بیت اند زیرا که جزء مطهرون هستند ودر قرآن کریم تنهایک خاندان معرفی شده که در بالاترین درجه ی طهارت قرار دارند و آن ها اهل بیت گرامی رسول خدا(ص) هستند.« إِنَّما یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیراً »(احزاب/۳۳)پس آنها هستند که با نسخه ی اصلی قرآن کریم که در ام الکتاب است در تماس هستند. از دیگر
سوی در برخی از روایات که از طریق اهل بیت نقل شده «مثانی » به ائمه (ع) تفسیر شده است مانند : «عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِی سَلَّامٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع )قَالَ‏ نَحْنُ الْمَثَانِی الَّتِی أَعْطَاهَا اللَّهُ نَبِیَّنَا (ص) وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ نَتَقَلَّبُ فِی الْأَرْضِ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ عَرَفَنَا مَنْ عَرَفَنَا وَ مَنْ جَهِلَنَا فَأَمَامَهُ الْیَقِینُ‏ »(بابویه قمی، ۱۳۹۸ :۱۵۱-۱۵۰) یا « عَنْ أَبِی سَلَّامٍ النَّخَّاسِ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) قَالَ‏ نَحْنُ الْمَثَانِی الَّذِی أَعْطَاهُ اللَّهُ نَبِیَّنَا مُحَمَّداً (ص) وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ نَتَقَلَّبُ فِی الْأَرْضِ بَیْنَ أَظْهُرِکُمْ وَ نَحْنُ عَیْنُ اللَّهِ فِی خَلْقِهِ وَ یَدُهُ الْمَبْسُوطَهُ بِالرَّحْمَهِ عَلَى عِبَادِهِ عَرَفَنَا مَنْ عَرَفَنَا وَ جَهِلَنَا مَنْ جَهِلَنَا وَ إِمَامَهَ الْمُتَّقِین» (کلینی، ۱۳۶۲ : ۱/۱۴۳) مجلسی در توجیه این روایات چینین بیان کرده است : ائمه ی بزرگوار دارای دو وجه هستند یکی جنبه ی تقدس و روحانیت و ارتباط خاص با خداوند و دیگری ارتباط با مردم به واسطه ی بشر بودنشان است. (مجلسی، بی تا:۲۴/۱۱۵-۱۱۴)
چنانچه دانش هرمنوتیک بیان می کندکه هر متنی به خودی خود و به مثابه ی یک متن[۱۸] برای خود گویایی دارد و می توان آن را فهم، نقد و تفسیر کرد، بی آنکه به آفریننده ی آن اثر نظر داشت زیرا متن برای خود گویایی دارد و فهم نیز برای خود راهکارهایی دارد که به کمک آن می توان فهمی روشمند و دانش مدار از متن داشت. از سوی دیگر، همان متن یا اثر را می توان به عنوان آفریده ی دستان خلاق و فکر هدفداری در نظر گرفت و به آن به مثابه ی یک اثر[۱۹] نگریست که طبیعتاً در چنین نگرشی ، حضور مؤثر در متن و اثر خود را نشان می دهد و متن به عنوان اثری تألیف شده توسط او خود را می نماید و تفسیر می شود.(مطیع، ۱۳۸۱ : ۳۲)
بنابراین گذشته از معصومین که بر تمامی پهنه ی ژرفای دریای بیکران قرآن احاطه دارند برای دیگران نیز در محدوده ی ظرف وجودی شان این امکان وجود دارد که خدای سبحان چشم دلشان را بر پرتویی از انوار نورانی قرآن بگشایند و قلبشان را با القاء حقایقی از رحمت قرآن آکنده از نور و سرور گردانند.(میرباقری، ۱۳۸۵ :۲۴۷-۲۵۶) بنابراین مؤمنین صاحب دل و حقیقت جوی که قلوبشان تا اندازه ای به نور جمال حق تعالی روشن گردیده زمانی که از خلال آیات قرآن کریم به بعضی از اسرار کلام الله و حقیقت الهی واقف می گردند به صاحبان آن نفوس لرزشی دست می دهد و پوست بدنشان به لرزه در می افتد زیرا با حقایقی بزرگتر از گنجایش وجودی خود مواجه گشته اند .« تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُم‏»(زمر/۲۳) و این خوفی مبارک و سبب بیداری و آغاز حرکت الهی آن ها است .مگر نه این است که اگر حقایق والای قرآن برکوه نازل گردد کوه با تمام ستبری واستواری خود که زبان زد عام و خاص است تاب وتحمل نخواهد آورد و متلاشی خواهد شد .« لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى‏ جَبَلٍ لَرَأَیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ
»(حشر/۲۱) به راستی کوه به سبب حروف و صفحات قرآن نمی شکافد بلکه در اثر مضامین و حقایق والای الهی تاب نخواهد آورد. وقتی جمادی که به مراتب از انسان پست تر باشد در برابر حقایق قرآن خاشع گردد و متلاشی گردد البته انسانی که اشرف مخلوقات و به درجات از جماد بالاتر است اولی و احق باشد که از کلام الهی متأثر گردد.(حسینی شاه عبدالعظیمی، ۱۳۶۳ : ۱۳/۱۱۳)پس از اینکه خوف سراسر وجود مؤمنین را فرا گرفت خداوند متعال آن ها را به روح خود تأیید می نماید و سکون و آرامش حقیقی و وصف ناپذیری قلوب شان را فرا می گیرد.« ثُمَّ تَلِینُ جُلُودُهُمْ وَ قُلُوبُهُمْ إِلى‏ ذِکْرِ اللَّه‏»[۲۰](زمر/۲۳)خداوند همیشه یار و یاور مؤمنان راستین است.
چنانچه در سوره ی حجر همان گونه که در سبب نزول بیان شد زمانی که مؤمنان با دیدن هفت قافله تجاری از بُصری و اذرعات متأثر شدند آنگاه خداوند در تسلّی خاطر مؤمنان می فرماید :« وَ لَقَدْ آتَیْناکَ سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی وَ الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ »(حجر/۸۷) و مؤمنین را متوجه این مطلب می سازد که این کتاب آسمانی، سرمایه ی عظیم و بزرگ و موهبتی بی نظیر است که در اختیار شما قرار داده شده است برنامه ی جاودانی که اگر انسان در زندگی دنیوی اش به کارگیرد سعادت دنیوی و اخروی اش تضمین خواهد شد و چه سرمایه ای عظیم تر از قرآن کریم که در برابر آن بزرگترین و فاخرترین سرمایه های دنیوی کوچک و خرد می شوند.(مکارم شیرازی،۱۳۷۴ : ۱۱/۱۱۳) و این چنین مؤمنین آرامش می یابند و دل گرم می شوند .
بنابراین خداوند متعال در آیه ی شریفه ی ۸۷ سوره ی حجر از تعبیر « سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی» در برابر هفت قافله تجاری استفاده نموده است تا عظمت و وسعت قرآن و کثرت لایه های معنایی هدایت بخش آن را به مؤمنین یاد آور شود . چنان چه رسول خدا (ص) فرمودند : « إنَّ لِلقُرآنِ ظَهراً و بَطناً و لِبَطنه بَطناً إلی سَبعَهِ أبطُنٍ»(احسایی، ۱۴۰۵ : ۴/۱۰۷) ظاهری ترین لایه ی معنایی به صورت قرآن موجود نازل شده است تا برای عموم مردم قابل درک باشد و باطنی ترین لایه ی معنایی درلو ح محفوظ است.
لازم به ذکر است «سبع» اگر چه در لغت عرب به معنای «هفت» است ولی در زبان و فرهنگ عرب عدد هفت بیانگر تکثیر و تعدد است حتی در زبان قرآن کریم نیز نظیر دارد چنانچه عدد هفت و هفتاد برای تکثیر استعمال شده است مانند : آیات « وَ لَوْ أَنَّ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَهٍ أَقْلامٌ وَ الْبَحْرُ یَمُدُّهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَهُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ »(لقمان/۲۷) ، « اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّهً فَلَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ کَفَرُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ »(توبه/۸۰) زیرا این گونه نیست که اگر بیش از
هفت دریا مرکب شوند کلمات خدا پایان می پذیرد بلکه کلمات او نامحدود است و این گونه نیست که اگر پیامبر بیش از هفتاد بار برای مشرکان استغفار کند خدا آن ها را خواهد بخشید. بنابراین شاید بتوان گفت در آیه شریفه ی ۸۷ سوره ی حجر «سبع» بیانگر تکثیر و عظمت است و عدد موضوعیت ندارد.(جعفری، ۱۳۸۰ :۹۵-۹۴) قرآن کریم متنی چند لایه و ذومراتب است. هر لایه ی معنایی، مقدمه ی شناخت و معرفت لایه ی معنایی بعدی است . لایه های عمیق و بالایی آن وحدت و بسط دارند در حالیکه لایه های پایینی و سطحی آن کثرت و لفظ و آن چه مهم است پیوستگی همه ی این لایه ها با هم است.(مطیع، ۱۳۸۷ : ۴۸) و حاصل بسیاری از نظرات در لایه های معنایی عمیق تر و بالاتر قابل کشف است. این لایه های معنایی با لایه ها و مراتب کمال انسان و همچنین با مراتب هستی تناظر دارد، یعنی اینکه قرآن به هیچ وجه کتاب علمی صرف نیست که بتوان بدون در نظر گرفتن مراتب وجودی آن را کشف کرد و بسیاری از فهم های قرآنی زمانی حاصل می شود که رشد معنوی و درونی برای مخاطبین حاصل شده باشد و در سایه ی رشدشان ساحت و لایه های قرآن را نظاره و نظرات آن را کشف کنند. (همان، ۱۳۸۷ : ۹۶)
حال ممکن است در بیان این دیدگاه مسئله ای مطرح شودکه تبیین «سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی» به کل قرآن باعث عطف شیء علی نفسه در آیه ی مذکور گردد چون در آیه ی مورد بحث« الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ» به« سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی» عطف شده است. در حل این مسئله برخی این گونه پاسخ داده اند : مفعول آتَیتاک جامع این دو صفت « مثانی» و «عظم» است در واقع خداوند می فرماید ما به تو چیزی دادیم که این دو صفت را دارا است.(زمخشری، ۱۴۰۷ :۲ /۵۸۸) برخی دیگر نیز عبارت « الْقُرْآنَ الْعَظِیمَ» را وصفی ستایش آمیز تلقی کرده اند که آن را متفاوت از « سَبْعاً مِنَ الْمَثانِی» می سازد پس عطف این دو را جایز می دانند.(ابن جوزی ، ۱۴۰۷ :۴ / ۴۱۶ )

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:24:00 ب.ظ ]




درکلینیک مسمومیت با ترکیبات ارگانوفسفره غالباً با میزان مهار استیل­کولین­استراز[۳] سنجش می­ شود (Ricceri et al., 2003; Jamson et al., 2007). یکی از تاثیرات این مهار، تحریک بیش از حد سیناپس­های کولینرژیک و سیستم عصبی پاراسمپاتیک است که نشانه­ های آن شامل تنگ شدن مجاری هوایی، تعریق، ترشح بزاق، بی اشتهایی، انقباضات شکمی، استفراغ، بی اختیاری مدفوع و افزایش ادرار می­باشد. همچنین ارگانوفسفره­ها باعث ایجاد تیک­های ماهیچه­ای و انقباضات کوچک و غیر­ارادی عضلات در زیر پوست می­شوند. این تاثیرات، ماهیچه­های تنفسی را نیز درگیر می­ کنند. ترکیبات ارگانوفسفره قادرند بر روی سیستم عصبی مرکزی نیز تاثیر بگذارند که نتیجه آن، اضطراب، تخریب حافظه، نقص در سخن گفتن، تشنج و کما می­باشد .(Dubois, 1971)ارگانوفسفره­های مختلف تاثیرات سمی متفاوتی بر روی سیستم عصبی دارند، بعضی از ارگانوفسفره­ها ازجمله کورپیریفاس تاثیرات سمی بیشتری روی سیستم عصبی دارند،در حالیکه سمیت برخی دیگر مانند پاراتیون بیشتر سیستمیک است(Timofeeva et al., 2008).ترکیبات ارگانوفسفره به­ دلیل اثرات مخرب طولانی­مدت بر مغز درصورت مجاورت در دوران جنینی و کودکی از نظر پزشکی مورد توجه هستند . (Ricceriet al., 2003)اثرات سمی ارگانوفسفره­ها روی مغز در حال تکوین بیشتر است که یکی از دلایل آن مصرف بالای اکسیژن و کمبود آنتی­اکسیدان در مغز در حال تکوین می­باشد (Slotkin et al., 2008) به عنوان مثال LD50 ترکیب کورپیریفاس در نوزادان موش صحرایی ۱۰۰ برابر کمتر از بالغین است (Jameson et al.,2007). مطالعات مختلف نشان داده­اند برخی از ارگانوفسفره­ها در غلظت­هایی که مسمومیت سیستمیک را به دنبال ندارند، به­طورخاص مغز نابالغ را هدف قرار داده و اختلالات رفتاری دراز مدت را باعث می­شوند (Ricceri et al., 2003,2006;Eskenazi et al., 1999) کورپیریفاس و نه متابولیت فعال آن (کورپیریفاس[۴] اکسان) سنتز DNA را مهار کرده و باعث کاهش تعداد سلول­ها و اختلال در فعالیت سیناپسی می­ شود.بنابراین عجیب نیست که کورپیریفاس در غلظت­هایی که مهار استیل­کولین­استراز پایین­تر از حد لازم برای ایجاد مسمویت سیستمیک است، اختلالات رفتاری دراز مدت را باعث می­ شود (Crumpton et al., 2000; Levin et al., 2007; Jameson et al., 2007; Terry et al., 2007; Johnson et al., 2009).
دانلود پایان نامه
۱-۲) صرع
تعریفی که توسط اتحادیه بین ­المللی مقابله با صرع (ILAE)[5] و دفتر بین المللی صرع (IBE)[6] برای تشنج ارائه و پذیرفته شده است بدین گونه است که تشنج­های صرعی[۷] در اثر شلیک بیش از حد و غیر طبیعی سیگنال­های الکتریکی در مغز ایجاد می­شوند و اثرات شدیدی روی سلامت و کیفیت زندگی فرد دارند. تقریباً ۵ میلیون نفر در جهان از این بیماری رنج می­برند و صرع دومین اختلال عصبی شایع بعد از سکته مغزی است(Fisher et al., 2005; Zainuddin et al., 2012; Wu et al., 2012)انواع مختلف تشنج ممکن است به دخالت نواحی مختلف مغز مرتبط باشد (Chang and Lowenstein., 2003). تشنج­های صرعی ، انسان­ها را در تمام سنین تحت تاثیر قرار می دهد و در اثرضایعه مغزی یا ضربه به سر رخ می­ دهند.(Baxendale et al., 2012) عوامل دیگر ایجادکننده­ی این بیماری عبارتند از استعمال بی رویه داروها، عفونت و نواقص ژنتیکی (Rall and sheifer,1991). تغییر در سیستم­های نوروترنسمیتری مختلف به­ ویژه گلوتامات، آسپارتات و گابا در ایجاد صرع نقش دارند .(Pinto et al ., 2005)بااین حال شواهدی مبنی بر نقض تاثیر انحصاری سیناپس­ها در بروز صرع وجود دارد: برخی سلول­های ایزوله کشت داده شده بی­مهر­گان و مهره­داران قادر به تولید فعالیت صرعی هستند .(Speckmann and Caspers, 1973, Segal, 1991) همچنین مهار انتقال سیناپسی با غلظت بالای منیزیم و غلظت پایین کلسیم در مواردی قادر به مهار فعالیت صرعی نیست (Biksonetal., 1999). داروهای سنتزی با اثر بر زیرساختارهای سلولی دخیل در عملکرد سیناپس­ها و کانال­های یونی از فعالیت صرعی در کانون صرع و گسترش آن به سایر نواحی جلوگیری کرده و باعث مهار تشنج می­شوند (Bialer and white, 2010).
۱-۳) طبقه ­بندی صرع
طبقه ­بندی تشنج­های صرعی بر اساس بیان بالینی تشنج و تصویر الکتروانسفالوگرام در طول و بین تشنج­ها به­دست آمده است. تشنج­های صرعی به ۲ دسته جزئی و عمومی تقسیم ­بندی می­شوند . تشنج­های جزئی شامل تخلیه­های الکتریکی غیر طبیعی در ناحیه­ای موضعی از مغز می باشد. این تخلیه­ها ممکن است موضعی باقی بمانند یا به سایر بخش­های مغز گسترش یابند و باعث ایجاد تشنج­های فراگیر ثانویه[۸] شوند. تشنج جزئی به ۲ گروه تقسیم می­ شود: تشنج ساده[۹] که هوشیاری تحت تاثیر قرار نمی­گیرد. در تشنج پیچیده[۱۰]،حمله در هر دو نیمکره مغز به­ طور همزمان شروع می­ شود و هوشیاری تحت تاثیر قرار می­گیرد. تشنج­های عمومی شامل تشنج­های غایب[۱۱]، میوکلونیک[۱۲] و تونیک-کلونیک[۱۳] می باشند (Morimoto et al., 2004).
۱-۴) کیندلینگ[۱۴]
یکی از مدل­های رایج القاء صرع، کیندلینگ است. کیندلینگ توسط ۲ روش ایجاد می­ شود: ۱- کیندلینگ الکتریکی[۱۵] که با تحریکات زیرآستانه مکرر در مناطق خاصی از مغز القاء می­ شود. ۲- کیندلینگ شیمیایی[۱۶] که با تجویز مکرر غلظت­های زیرآستانه ترکیبات صرع­زا بروز می­ کند (Dhir., 2012). کیندلینگ سبب توسعه تشنج، اختلالات رفتاری، آسیب نورونی و سرانجام مرگ نورونی می­ شود. کیندلینگ با پنتیلن تترازول[۱۷] یکی از رایج ترین شیوه ­ها برای تشدید فعالیت تشنجی است .(Pavlova et al., 2004) تشنج­های صرعی تاثیر قابل توجهی بر ساختار مغز دارند. اولین تغییرات ساختاری مرتبط با تشنج­های مکرر و مرگ انتخابی سلول ها در ساختارهاEpiloptogenic و عمدتاًً در هیپوکامپ است (Naseer et al., 2009). تحقیقات نشان داده اند که به­دنبال تشنج چه به شکل طبیعی و چه با القاء کیندلینگ، مدارهای نورونی دچار اختلال می­گردند و معمولا سبب نقص در یادگیری می­شوند(Grecksch et al., 1991; Drapeau et al., 2003)
۱-۵) یادگیری و حافظه
یادگیری فرایندی است که به واسطه آن از دنیای اطراف اطلاعات کسب می­ شود. حافظه مکانیسمی برای کدبندی، ذخیره­سازی و فراخوانی دوباره اطلاعات ذخیره شده است. دو نوع حافظه داریم:
۱- حافظه ناخودآگاه[۱۸] یا مستحکم: شامل یادگیری حرکتی و مهارت­ های ادراکی است (پس از تشکیل این نوع حافظه امکان تغییر در آن بسیار اندک است). حافظه ناخودآگاه شامل انواع ارتباطی[۱۹] و غیرارتباطی[۲۰] است. حافظه ناخودآگاه ارتباطی پس از یادگیری خصوصیات یک محرک تشکیل می­ شود که شامل ۲ نوع شرطی شدن کلاسیک[۲۱] و شرطی شدن عامل[۲۲] می­باشد. شرطی شدن عامل شامل انواع شرطی شدن احترازی غیر­فعال[۲۳] و شرطی شدن احترازی فعال[۲۴] می­باشد. نوع غیرارتباطی شامل عادت کردن و حساس شدن می­باشد و پس از یادگیری ارتباط بین دو محرک یا یک محرک و یک رفتار تشکیل می­ شود.
۲- حافظه خودآگاه[۲۵]: به­ صورت آگاهانه فراخوانی می­ شود و از تعداد زیادی قطعه حافظه­ای تشکیل شده که بیشتر در قشرهای ارتباطی مغز ذخیره می­گردند. این نوع خود شامل حافظه حادثه­ای و حافظه معنایی می­باشد و دارای انعطاف پذیری بالایی است. حافظه حادثه­ای[۲۶] مربوط به وقایع و تجربیات گذشته فرد است. حافظه معنایی مربوط به حقایق اشیاء ، نام­ها و مکان­ها می­باشد(Mclell and et al., 1995 ; Milner et al., 1998). حافظه فضایی[۲۷] جزئی از حافظه خودآگاه است که در کسب و کاربرد اطلاعات مکانی نقش دارد. حافظه کاری (کوتاه مدت) یکی از انواع حافظه فضایی می­باشد و در زمانی که حیوان در حال انجام عمل می­باشد حفظ می­ شود و پس از آن به دلیل مورد نیاز نبودن اطلاعات از بین می­رود (Optize et al., 1997).
فصل دوم
۲- مروری بر تحقیقات پیشین
۲-۱) ویژگی­ها و مکانیسم تاثیر ترکیبات ارگانوفسفره
ترکیبات ارگانوفسفره حلالیت بالایی در چربی دارند و به­آسانی از غشاء­های زیستی عبور می کنند (Vale, 1998). جذب پوستی آهسته است، با این حال تماس طولانی­مدت می ­تواند منجر به مسمومیت حاد شود که وجود حلال در فرمولاسیون محصول آن را تشدید می­ کند(Phillips, 2001) این ترکیبات در بافت چربی، کبد و کلیه انباشته می­شوند(Vale, 1998; Kwong, 2002) ویژگی مشترک ترکیبات ارگانوفسفره مهار قوی کربوکسیل­استرهیدرولازها[۲۸] از جمله استیل­کولین­استراز[۲۹] (موجود در بافت عصبی و اریتروسیت­ها) و بوتیریل­کولین­استراز [۳۰](پزودوکولین استراز) است. استیل­کولین­استراز موجب تجزیه استیل­کولین در سیناپس­های کولینرژیک بوده و مهار غالباً برگشت ناپذیر آن توسط ارگانوفسفره­ها موجب تجمع استیل کولین و فعالیت شدید و کنترل نشده سیناپس­های کولینرژیک می­ شود. تحریک مداوم رسپتورهای موسکارینی و نیکوتینی استیل­کولین موجب ایجاد علایم ناشی از مسمومیت حاد با ارگانوفسفره­ها می­ شود (Ward and Mundy, 1995; Rocha et al., 1996; O malley 1997; Fryer et al., 2004) همه ارگانوفسفره­ها در غلظت­های بالا سبب مهار استیل­کولین­استراز می شوند (Bushnel et al., 1993; Samsam et al., 2005)، اما غلظت­های پایین ترکیبات ارگانوفسفره که قادر به مهار استیل­کولین­استراز نیستند، مکانیسم­های دیگری برای ایجاد سمیت در سیستم عصبی دارند که این مکانیسم­ها از ترکیبی تا ترکیب دیگر متفاوت است (Aldridge et al., 2005). شدت سمیت ارگانوفسفره­ها بستگی به این دارد که تا چه اندازه قادرند مکانیسم­های غیروابسته به استیل­کولین را فعال کنند (Timofeeva et al., 2008). از تاثیرات غیر کولینرژیک ارگانوفسفره­ها می­توان به تاثیر روی فاکتورهای رونویسی و تمایز سلول، آسیب به DNA و مکانیسم­های درگیر در آکسوژنز[۳۱]، سیناپتوژنز[۳۲] و عملکرد سیناپسی که باعث اختلال در تکوین سیستم عصبی می­شوند اشاره کرد .(Crumpton et al., 2000)
۲-۲) اثرات بیولوژیک کورپیریفاس
مطالعه مدل­های حیوانی و شواهد کلینیکی نشان داده است که کورپیریفاس از طریق مهار کولین­استراز و مکانیسم­های غیر­کولینرژیک مغز در حال رشد را تحت تاثیر قرار داده و منجر به نقایص نورونی و رفتاری می­ شود .(Pope et al., 1999; Barone et al., 2000) کورپیریفاس سبب مداخله در رونویسی و تمایز سلول­های نورونی و اختلال در تکوین سیناپس­ها و عملکرد آن­ها می­ شود(Dam et al., 1999; Crumpton et al., 2000; Slotkin, 2004; Casida and Quistad, 2004) کورپیریفاس بر پروتئین­های ساختار نورونی (Garcia et al., 2003) ، تعدیل طولانی­مدت فعالیت سیناپسی در سیستم عصبی مرکزی و محیطی (Aldridge et al., 2004; Meyeretol., 2004)، ویژگی­های ساختاری از جمله ضخامت کورتکس(Byers et al ., 2005) ، عملکردهای شناختی (Levin et al., 2002; Aldridge et al., 2005 a) و فعالیت­های حرکتی (Dam et al., 2000) تاثیر می­ گذارد.
۲-۳) تاثیر وابسته به زمان و وابسته به جنس ترکیبات ارگانوفسفره
اگر تیمار با ارگانوفسفره همزمان با تکوین ناحیه خاصی از مغز باشد، آن ناحیه تحت تاثیر قرار می­گیرد در حالیکه اگر قبل و یا بعد از تیمار تکوین پیدا کنند، دستخوش تغییر نمی­شوند و یا تغییرات کمی را نشان می­ دهند. تزریق غلظت ۱ میلی­گرم بر کیلوگرم کورپیریفاس به نوزادان موش صحرایی در روزهای ۴-۱پس از تولد و ارزیابی فعالیت استیل­کولین­ترانسفراز در نواحی هیپوکامپ[۳۳]، مغز میانی[۳۴]، استریاتوم[۳۵]، ساقه­ی مغز[۳۶] و کورتکس در دوران بلوغ، نشان داده است که کورپیریفاس در همه نواحی مغزی به­ طور مشخصی باعث کاهش فعالیت استیل­کولین­ترانسفراز می­ شود. این تاثیر البته وابسته به زمان تزریق، جنس و ناحیه مغزی است(Slotkin et al., 2001) بسته به اینکه قرار گرفتن در معرض ارگانوفسفره­ها در چه دوره ای از تکوین مغز باشد ممکن است اثرات آن در دو جنس نر و ماده متفاوت باشد به طوریکه اگر تیمار با ارگانوفسفره­ها قبل از دوران تمایز جنسی در مغز باشد، تفاوت­های وابسته به جنس در تاثیرات نهایی آن­ها ایجاد نمی شود در حالیکه اگر تیمار در دوران وقوع تمایز جنسی در مغز باشد، تاثیرات متفاوتی در اثر تیمار با یک ترکیب ارگانوفسفره در دو جنس ظاهر می­ شود، در بعضی موارد نیز این تاثیرات در دو جنس یکسان بوده ولی در یک جنس بارزتر است (Aldridge et al., 2005) تاثیر وابسته به جنس کورپیریفاس در استریاتوم نیز دیده شده است به­طوریکه کاهش مارکرهای کولینرژیک[۳۷] در ماده­هایی که در روزهای ۴- ۱پس از تولد تیمار شده اند، شدیدتر بوده است. بیشترین اثر کاهشی مارکرهای کولینرژیک در اثر مجاورت با کورپیریفاس در هیپوکامپ و کمترین اثر در قشر مغز است (Slotkin et al., 2001; Levin et al., 2001).
۲-۴) تاثیر ارگانوفسفره­ها به ویژه کورپیریفاس در ایجاد افسردگی و نقص حافظه ناشی از تغییر در سیستم­های نوروترنسمیتری
دوره پس از تولد در جوندگان به­خاطر تکوین مسیرهای کولینرژیک در Basal forebrain بسیار حیاتی و مهم است. این مسیرها در میزان تحریک مغز بسیار مهم­اند و مجاورت با کورپیریفاس این تنظیم را مختل کرده (Berger – Sweeney and Hohmann, 1997) و از طریق مداخله در بلوغ مغز سبب اختلالات رفتاری می­ شود (Levin et al., 2001; Aldridge et al., 2005a) کورپیریفاس از طریق تغییر طولانی­مدت در فعالیت سیستم سروتونرژیک[۳۸] و غیر نرمال شدن رشد مسیرهای سروتونرژیک منجر به بروز پرخاشگری در موش­های صحرایی می شود (Bell and hobson, 1994; Aldridge et al., 2004) تزریق کورپیریفاس (۱ میلی­گرم بر کیلوگرم) در روزهای ۴-۱ پس از تولد منجر به اختلال در رشد و تمایز نورونی، تغییر در بیان ژن­های وابسته به سروتونین[۳۹] و افزایش بیان رسپتورهای سروتونینی می­ شود. این تغییرات، تخریب پایانه ­های نورون­های سروتونرژیک در حال رشد را به دنبال دارد که تغییرات آنی و طولانی­مدت از قبیل نقص در رفتارهای وابسته به سروتونین مثل عواطف و احساسات را باعث می­ شود .(Heninger,1997; Roeggea et al., 2008) نشان داده شده است که موش­هایی که در دوران پیش از تولد غلظت­های پایین کورپیریفاس را دریافت کردند الگوهای رفتاری مثل افسردگی را نشان می­ دهند که تغییر در سیستم­های سروتونرژیک و دوپامینرژیک[۴۰] را در این پدیده دخیل دانستند. همچنین ارتباط روشنی بین انسان­هایی که در معرض ارگانوفسفره­ها قرار گرفتند با افسردگی و خودکشی دیده شده است(Aldridge et al., 2005b; London et al., 2005; Lee et al., 2007) این ترکیب در غلظت­های پایین باعث اختلال در رفتار و عملکردهای شناختی (Colborn, 2006)، بیش فعالی حرکتی (Icenogle et al., 2004) و اختلال در حافظه کاری[۴۱] و حافظه مرجع[۴۲] می­ شود . (Levin et al., 2001; Aldridge et al., 2005a)مسمومیت­های حاد و مزمن با ترکیبات ارگانوفسفره منجر به تغییرات طولانی­ مدت در عملکردهای نوروفیزیولوژیک، فرآیندهای شناختی مثل سرعت پردازش اطلاعات، توجه بینایی، توانایی در ادارک بینایی و اختلال در حافظه حل مساله می­ شود(Steenland et al., 1994; Farahat et al., 2003; Roldan- topia et al., 2005, 2006). انسان­هایی که در صنعت و کشاورزی به مدت طولانی در معرض سطوح کم ارگانوفسفره قرار می­گیرند حتی بدون بروز علائم سمیت کولینرژیک، دچار اختلالات طولانی مدت در حافظه، تمرکز، توجه و سرعت آنالیز اطلاعات می­شوند(Gershon and Show, 1961; Metcalf and holmes, 1969; Rauhe et al., 2006). رابطه بین اثر بر حافظه و غلظت کورپیریفاس خطی نبوده و بیشترین تاثیر در غلظت­های پایین بروز کرده با افزایش غلظت به میزان بالاتر از آستانه تشخیص مهار استیل­کولین­استراز ، این تاثیر حذف یا معکوس می­گردد (Levin et al., 2002).
۲-۵) مکانیسم ایجاد صرع
فعالیت تشنجی صرع در اثر عدم تعادل بین فعالیت­های تحریکی و مهاری سیناپسی است (Madsen et al., 2010). صرع معمولا در نتیجه کاهش عوامل مهاری یا افزایش شدید تحریک­پذیری بخشی از شبکه نورونی مغز رخ می­دهد(Stafstrom, 2003, Pinto et al., 2005, Beck and Elger, 2008) صرع غالبا به دنبال افزایش تحریک گلوتاماترژیک[۴۳] یا کاهش مهار گاباارژیک[۴۴] ایجاد می­ شود (Obrenoritch et al., 1996). کاهش مهار گاباارژیک در نتیجه کاهش رهاسازی گابا[۴۵] از پایانه ­های عصبی، کاهش حساسیت رسپتورهای گابا و تغییر در شیب غلظت یونی به­علت تجمع داخل سلولی یون کلر می­باشد (Deyn et al., 1990). گابامهمترین نوروترانسمیتر مهاری در سیستم عصبی مرکزی است (Fritschy and Brunig , 2003). گابا در تکوین اولیه مغز شرکت می­ کند و تعیین کننده مهم عملکرد عصبی- رفتاری است. گابا از گلوتامات توسطL– گلوتامیک­اسید­دکربوکسیلاز[۴۶] سنتز می­ شود (Badaway et al., 2009). سطح گابا و فعالیتL– گلوتامیک­اسید­دکربوکسیلاز در بافتی که کانون صرع است و همچنین در مایع مغزی نخاعی بیماران صرعی کاهش یافته است (De Deyn et al., 1990). رسپتورهای گابا عبارتند از رسپتور­های یونوتروپیک[۴۷] گابا A و گابا C و رسپتورهای متابوتروپیک[۴۸] گابا B. رسپتورهای گابای A کانال دریچه­دار لیگاندی هستند و هنگام باز شدن باعث ورود کلر به سلول و ایجاد پتانسیل سیناپسی مهاری می­شوند (Cavazos and Lum, 2005). رسپتور گابا A به­ صورت پس­سیناپسی روی دندریت[۴۹]­های غشای سوماتیک[۵۰] و بخش اولیه آکسون[۵۱] قرار دارد (Delorenzo et al., 2005). رسپتورهای گابا C کانال یونی دریچه­دار لیگاندی هستند. فعال شدن کانال این رسپتورها نفوذپذیری به یون کلر را افزایش می­دهد. تعدادی از آگونیست­های رسپتور گابا A مثل باکلوفن[۵۲] نمی ­توانند با رسپتور گابا C برهم کنش داشته باشند. این رسپتورها در شبکیه[۵۳]، نخاع[۵۴]، غده هیپوفیز[۵۵] و برجستگی فوقانی یافت می­شوند .(Goodman et al., 2006) رسپتور گابا B از دو زیر واحد گابا B1 و گابا B2 تشکیل شده است (Gassman et al., 2004). رسپتورهای گابا B لینک شده بهG–پروتئین­ها هستند که با افزایش کنداکتانس[۵۶] پتاسیم و مهار ورود کلسیم نورون­ها را هایپرپلاریزه می­ کنند و اثر مهاری آهسته­ای دارند (Delorenzo et al., 2005). گلوتامات مهم­ترین نوروترانسمیتر تحریکی در سیستم عصبی مرکزی است (Cavazos and Lum, 2005). گلوتامات در ترمینال­های پیش­سیناپسی از گلوتامین[۵۷] توسط گلوتامیناز فعال شده با فسفات[۵۸]، همچنین از ۲- اگزوگلوتارات توسط گلوتامات­دهیدروژناز[۵۹]و ۲- اگزوگلوتارات­آمینوترانسفراز[۶۰] سنتز می­ شود (Meldrum et al., 1999) رسپتورهای یونوتروپیک گلوتامات، کانال­های دریچه­دار لیگاندی هستند و شامل انواع NMDA،AMPA و Kainate می­باشند .رسپتورهای AMPAشامل ۷ زیر واحد می­باشند و به کاتیون­های تک ظرفیتی سدیم و پتاسیم نفوذپذیرند و سبب ایجاد پتانسیل­های پس سیناپسی تحریکی سریع می­شوند (Morimoto et al., 2004). رسپتورهای Kainate به کاتیون­های تک ظرفیتی نفوذپذیرند. رسپتورهای NMDA پتانسیل­های پس­سیناپسی تحریکی آهسته و جریان یون کلسیم را میانجی می­ کنند و به سدیم و پتاسیم نیز نفوذپذیرند. این رسپتور از ۷زیر واحد تشکیل شده است (Morimoto et al., 2004 ., Kohr., 2006., Mallon et al., 2004) رسپتورهای متابوتروپیک با پیک­های داخل سلولی ارتباط دارند و دارای N-ترمینال بسیار بزرگ برای اتصال گلوتامات هستند (Kew and Kemp.,2005). کاهش دوپامین در هسته دم دار[۶۱] و افزایش نورآدرنالین[۶۲] در مغز میانی موش­های صحرائی دارای فعالیت صرعی دیده شده است (Hara et al., 1993). شواهدی مبنی بر تداخل عوامل ژنتیکی و محیطی در ایجاد صرع وجود دارد .(Berkovic et al., 2006) بسیاری از اختلالات ژنتیکی در ژن­های کد کننده کانال­های یونی، منجر به عدم تعادل بین انتقال عصبی مهاری و تحریکی ودر نهایت صرع می­گردد. بیشتر سندرم­های صرعی مربوط به اختلال عملکرد کانال­ها هستند(Armijo et al., 2005, Shin and Mc Namara,1994).
۲-۶ (مدل کیندلینگ در مطالعه صرع
کیندلینگ مدلی از تشنج­های پیچیده است. کیندلینگ تحریک­پذیری عصبی را افزایش داده، منجر به توسعه تشنج، آسیب نورونی و اختلالات رفتاری می­ شود و همچنین تا حدی شبیه به اختلالات دیده شده در صرع لوب گیجگاهی[۶۳] در انسان است. کیندلینگ همچنین یک مدل مناسب آزمایشگاهی برای مطالعه مکانیسم­های تغییرات مرتبط با صرع در نظر گرفته می شود McEachern and Shaw, 1999)). در این مدل تحریکات زیر آستانه ای پشت سر هم توسط جریان الکتریکی یا مواد شیمیایی ایجاد می­ شود که منجر به بروز تشنجات می­گردد.(Luthman and Humpel., 1997) کیندلینگ نخستین بار توسط Goddard به­عنوان مدل آزمایشگاهی صرع که با پلاستیسیتی نورونی[۶۴] و افزایش فعالیت تشنجی ارتباط دارد معرفی شد (Da-Silva et al., 1998)، او در این نوع کیندلینگ (کیندلینگ الکتریکی )با قرار دادن الکترود در ساختار لیمبیک، تحریکات الکتریکی ایجاد می­کرد. کیندلینگ شیمیایی توسط ترکیبات شیمیایی صرع زا پیلوکارپین[۶۵]، کاینیک اسید[۶۶] ، پیکروتوکسین[۶۷] و پنتیلن­تترازول ایجاد می­ شود (KOhling, 2002). کیندلینگ ناشی از پنتیلین تترازول اولین بار توسط Mason و Cooper در سال ۱۹۷۲ شرح داده شد که با افزایش تشنج­ها بعد از تزیقات مکرر پنتیلین­تترازول مشخص می­ شود .(Mason and cooper, 1972) پنتیلن­تترازول آنتاگونیست غیر رقابتی گابا است و روی جایگاه پیکروتوکسین گیرنده گابا Aاثرکرده و مانع ورود کلر می­ شود. اثرات پنتیلن­تترازول روی گیرنده گابا A وابسته به غلظت و غیر وابسته به ولتاژ است (Hung et al ., 2001) پنتیلین­تترازول همچنین می ­تواند با تحریک گیرنده NMDA موجب تحریک سیستم عصبی مرکزی و ایجاد تشنج شود (Nevins and Arnolde 1989; Sayyah et al., 2002). افزایش فعالیت انتقال گلوتاماترژیک منجر به تولید رادیکال آزاد[۶۸] می­ شود که نقش مهمی در مرگ نورون­ها در نواحیCA1وCA2 هیپوکامپ موش­های کیندل شده با پنتیلین­تترازول دارد و سبب اختلالات یادگیری می­ شود.(Gupta et al., 2003; Singh et al., 2003) تشنج­های صرعی با افزایش نفوذپذیری به مواد موجود در خون و باز شدن اتصالات محکم بین سلول­های اندوتلیال و عروق مغزی منجر به اختلال در سد خونی- مغزی می­شوند، در نتیجه ماکرومولکول­هایی مثل پروتئین­ها می­توانند از سد خونی-مغزی عبور کنند ((Arican et al., 2006.
۲-۷) ساختارهای مغزی و سیستم­های نوروترنسمیتری دخیل در حافظه
اثرگذارترین سیستم نوروترنسمیتری در یادگیری فضایی ، سیستم کولینرژیک است. بعداز آن گلوتامات، دوپامین، سروتونین، نوراپی­نفرین و گابا به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردارند (Wilson et al., 1995). مطالعات انجام شده روی انسان و حیوان نشان داده است که سیستم کولینرژیک و به­خصوص گیرنده­های موسکارینی استیل­کولین، در حافظه نقش دارند (Bymaster et al., 1993). مطالعات تصویری از فعالیت مغز ، افزایش فعالیت کولینرژیک و کاهش فعالیت آنتی­کولینرژیک[۶۹] را در مناطق زیر قشری مغز مانند تالاموس[۷۰] نشان می­دهد که مناطق هوشیاری و توجه می باشند .(Freo et al., 2002) هسته قاعده­ای با سلول­های درشت[۷۱](NBM) یکی از هسته­های مغز جلویی[۷۲] است که ۹۰ درصد نورون­های این هسته کولینرژیک است.۸۰-۷۰ درصد اعصاب کولینژیک قشر مغز از NBM منشاء گرفته­اند (Houser et al., 1985; Eckenstein et al., 1988;Miranda et al., 2003)اکثر استیل­کولینی که در قشر مغز یافت می­ شود، منشا خارج قشری دارد و قسمت عمده ای از آن توسط نورون­های کولینرژیک NBM به قشر آزاد می­ شود (Kensner et al., 1987). مسیرهای کولینرژیک NBM به آمیگدال و قشر و همچنین NBM به سپتوم و هیپوکامپ در ایجاد حافظه نقش مهمی را ایفاء می­ کند .(Brozhink and Vinogradova.,1988ارتباط عمده هیپوکامپ با قشر انتورینال[۷۳] است که هیپوکامپ را به سایر نواحی قشری متصل می­ کند .(Carew, 2000) همچنین هیپوکامپ با آمیگدال، هیپوتالاموس[۷۴]، عقده­های قاعده­ای[۷۵]، سپتوم[۷۶]، اجسام پستانی[۷۷] و تالاموس ارتباط دارد .(Carew,2000;Bloom,2001) در تقسیم ­بندی جزئی هیپوکامپ به ۴ ناحیه CA1، CA2، CA3 و CA4 تقسیم می­ شود و CA1 و CA3 بزرگترین بخش­های آن هستند .(Carew,2000) مشخص شده که ناحیه CA3 هیپوکامپ نقش مهمی در یادگیری و حافظه فضایی دارد، به طوریکه مهار آوران­های تحریکی به CA3 سبب اختلال در این پدیده می­گردد(Meilandt et al., 2004) . سیستم کولینرژیک در ناحیه CA1 هیپوکامپ و تاثیر آن بر روند حافظه و یادگیری از اهمیت ویژه برخوردار است (Paul et al., 1995). در هیپوکامپ۳ مسیر نورونی عمده وجود دارد :

 

    1. مسیر پرفورانت[۷۸] :فیبرهای ورودی از قشر انتوریال با سلول­های دانه­دار در شکنج دندانه ای سیناپس برقرا می­ کند.

 

    1. مسیر فیبر خزه ای[۷۹] :آکسون سلول­های دانه دار با سلول­های هرمی در ناحیه CA3 سیناپس برقرار می­ کند.

 

    1. مسیر دستجات شافر[۸۰] :در این مسیر آکسون سلول­های هرمی در ناحیه CA3 با سلول های هرمی CA1 سیناپس برقرار می­ کنند . از ناحیه CA1 با قشر انتورینال ارتباط وجود دارد.

 

در حقیقت در هیپوکامپ مداری متشکل از ۳ سیناپس وجود دارد که شامل سیناپس بین آوران­های قشر انتورینال باسلول­های شکنج دندانه­ای[۸۱]، سیناپس بین آکسون سلول­های شکنج دندانه­ای با سلول­های هرمی[۸۲] ناحیه CA3 و سیناپس بین نورون­های هرمی CA3 با سلول­های هرمی CA1 می­باشد، این ۳ مدار به­ طور وسیعی از طریق ثبت داخل سلولی[۸۳] و خارج سلولی مطالعه می­شوند (Carew, 2000; Shephered, 1994). استیل کولین دارای دو گروه گیرنده­های موسکارینی و نیکوتینی است. گیرنده­های موسکارینی دارای ۵ زیر گروه می­باشند (M1-M5). بین سیستم کولینرژیک و سایر سیستم­های نوروترنسمیتری در فرآیندهای حافظه واکنش متقابل وجود دارد (Dunnett et al., 1985; Bymaster et al., 1993) مطالعات پیشنهاد می­ کند که نقش استیل­کولین مخصوص اعمال حافظه نیست اما به­ طور­کلی در توجه و بعضی فرم­های پلاستیسیتی سیناپسی[۸۴] نقش دارد. اسکاپولامین،[۸۵] آنتاگونیست رسپتور M1 موسکارینی است که با مسدود کردن این رسپتور باعث نقص حافظه می­ شود. تمایل اسکاپولامین به باند شدن به رسپتورش در مغز رت­ها در حدود nM1 است. دوزهای بالای اسکاپولامین همچنین رسپتورهای نیکوتینی را بلوک می­ کند. اسکاپولامین به عنوان یک داروی آلکالوئیدی[۸۶] مرجع برای ایجاد فراموشی در انسان و حیوان استفاده می­ شود. وقتی اسکاپولامین با دوز­های بالاتر ازmg/kg 1/0استفاده می­ شود، باعث اختلال در حافظه و یادگیری می­ شود. اسکاپولامین علاوه بر تاثیر بر حافظه و یادگیری روی انواع مختلف رفتار، فعالیت حرکتی، اضطراب[۸۷] و توجه اثر می­ گذارد. اسکاپولامین در درجه اول روی پروسه­های حسی و توجه اثر می­ گذارد. از آنجا که فراموشی ناشی از اسکاپولامین به دلیل مهار سیناپسهای کولینرژیک است، از این ماده به عنوان یک مدل آسیب­های شناختی که در پیری و زوال عقل مشاهده می­ شود استفاده می­گردد. اسکاپولامین پروسه­های درگیر در دریافت و تثبیت حافظه را تخریب می­ کند. (Vader stay et al., 2005) آگونیست­های گیرنده گابا از طریق آزاد­سازی استیل­کولین به حافظه آسیب می­رسانند، در حالیکه آنتاگونیست­های گابا، حافظه را تسهیل می­ کنند (Brioni et al., 1989) کنش متقابل سیستم­های کولینرژیک و سروتونرژیک نقش مهمی در یادگیری و حافظه دارد. سروتونین در اعمال فیزیولوژیک مختلف از جمله حافظه نقش دارد. گیرنده­های سروتونین به ۴ دسته۵-HT1 ، ۵-HT2،۵-HT3 و ۵-HT4تقسیم بندی ­می­شوند. تحریک گیرنده­های ۵-HT در ناحیه CA1 در هیپوکامپ پشتی موش­ها به تشخیص فضایی آن­ها آسیب می­رساند (Mann and Yates, 1983; Wilkinson and Dourish,1997) تحریک گیرنده­های ۵-HT1Aبه حافظه آسیب وارد می­ کند (Stancompiano, 1999). عملکرد سروتونین در حافظه بستگی به این دارد که سروتونین برکدام رسپتور تاثیر داشته باشد (Skirzewski et al., 2010). دوپامین به­عنوان سوبسترای بالقوه در شکل­پذیری سیناپس و مکانیسم­های حافظه معرفی شده است (Jay,2003). برای اولین بار Brozoski به اهمیت دوپامین و نوراپی نفرین در حافظه کاری پی برد. تزریق ۶- هیدروکسی دوپامین[۸۸] به سپتوم باعث کاهش دوپامین و در نتیجه آسیب به حافظه موش­های صحرائی در ماز شعاعی می­ شود (Simon et al., 1986). فعالیت دوپامینرژیک مرتبط با انگیزش[۸۹] است. محروم کردن موش­های صحرایی به مدت ۲۰ ساعت از غذا، منجر به افزایش دوپامین در هسته Accumbans می­ شود. رسپتورهای دوپامینی D1 نقش حیاتی در تاثیر دوپامین بر عملکرد پره فرونتال و حافظه کاری دارد (Lidow et al., 1991; Wilson et al., 1995) تحریک گیرنده­های پیش سیناپسی دوپامین D2 باعث بهبود بازیابی حافظه می­ شود، در­حالیکه غلظت­های بالای آن با تحریک گیرنده­های پس­سیناپسی دوپامینی D2 به بازیابی حافظه آسیب می­زند (Kebabian et al., 1979). مهار رسپتور NMDA گلوتامات با آنتاگونیست غیر رقابتی MK- 801 و آنتاگونسیت رقابتی AP5 مانع از تشکیل LTP (تقویت طولانی مدت) در ناحیه CA1 و شکنج دندانه ای[۹۰] هیپوکامپ می­ شود (Errington, 1987). MK-801 یا دیزوسیلپین آنتاگونیست غیر رقابتی رسپتور NMDA می­باشد. زمانی که کانال­های رسپتور NMDA باز هستند، اجازه می­ دهند یون های کلسیم وارد سلول شوند و در نتیجه نیتریک اکساید ساخته می­ شود. بنابراین، این رسپتورها در انتقال سیناپسی و پتانسیل طولانی مدت نقش دارند. این رسپتورها در حافظه و یادگیری نقش دارند و در هیپوکامپ پشتی هستند. MK-801 از ورود سدیم و کلسیم به داخل سلول و همین طور از خروج پتاسیم جلوگیری می­نماید .MK-801 باعث اختلال یادگیری مهارت های بینایی-فضایی می­ شود. این مهارت ها برای پاسخ های فضایی به اشیا رنگی و مهارت­ های تشخیص بینایی مشکل نیاز هستند.MK-801 موجب تخریب حسی- حرکتی در موش ها می­ شود. این دارو سبب آسیب پایانه های آکسون، میکروگلیا[۹۱]، کورتکس رترواسپلنیال[۹۲]، پیریفرم کورتکس[۹۳]، کورتکس انتورینال، آمیگدال، تنیا تکتی[۹۴] و جیروس دندانه ای تمپورال[۹۵] می­ شود. تزریق دوطرفی MK-801 به تالاموس جلویی مغز موش سبب تشکیل پروتئین شوک حرارتی (HSP 70) در نورون­های پیرامیدال[۹۶] در لایه ۳ کورتکس رترواسپلنیال و آسیب نورون­ها می­گردد. MK-801 به­ صورت حاد و مزمن اثرات مختلفی روی رسپتور دوپامین D1 و D2 دارد و سبب کاهش گلوتامات و دوپامین در کورتکس پره­فرونتال[۹۷] می­گردد. دوزهای پایین MK-801 سبب تحریک حرکتی در موش می­ شود در حالیکه دوز­های بالاتر آن باعث آتاکسی[۹۸]، رفتار­های کلیشه ای و کاتاپسی (جمود عضلات ) می­ شود (lapin and Roqaski, 1995). نیتریک اکسید[۹۹](NO) نیز در حافظه نقش دارد. نیتریک اکسید در فرایند یادگیری فضایی نقش دارد .(Rezayof et al., 2006) در آزمایشی که Bohme با بهره گرفتن از ماز شعاعی هشت بازویی انجام داد، مشاهده کرد که استفاده سیستمیک از مهارگر NOS قادر به بلوک کردن LTP هیپوکامپ است و باعث کاهش یادگیری فضایی می­ شود .مسیر های نورآدرنرژیک نقش مهمی در تنظیم حافظه و یادگیری دارند (Sirvio et al., 1999). تزریق سیستمیک پروپرانولول[۱۰۰] با غلظت ۱۰ mg/kg از طریق آنتاگونیستی بر گیرنده بتا­نورآدرنرژیک[۱۰۱] سبب آسیب حافظه در ماز شعاعی می­ شود (Przybyslawski, 1999). هیستامین[۱۰۲] حافظه را کاهش می­دهد (Eidi et al., 2003) ممکن است در فرایند تثبیت حافظه، سیستم هیستامینرژیک[۱۰۳]با سیستم کولینرژیک ارتباط متقابل داشته باشد، زیرا دیده شده که تحریک گیرنده­های موسکارینی، رهاسازی هیستامین در مغز موش را کاهش می­دهد (Gulat – Murray et al., 1989).
۲-۸(تاثیر صرع بر یادگیری و حافظه
بیماران صرعی اغلب نواقصی را در حافظه و یادگیری از خود نشان می­ دهند (Cavazos and sutula, 1990) تاثیر برخی ترکیبات درکاهش اختلال یادگیری ناشی از کیندلینگ به اثر آنتی­اکسیدانی[۱۰۴] و حذف رادیکال­های آزادنسبت داده شده است(Rauca et al., 1999;Singh et al., 2003) در حیوان بالغ صرع­های شدید باعث آسیب­های نورونی در ناحیه CA1 و CA3 و جیروس دندانی هیپوکامپ می­شوند که سبب جوانه زدن آکسون سلول­های گرانولی در نواحی Supra granular، Fascia dentate، Stratum infropiramidal از ناحیه CA3 شده و در نهایت منجر به نقص طولانی­مدت در یادگیری، حافظه و رفتار می­ شود (Liu et a., 1999). در نتیجه فعالیت با الگوی صرعی و کیندلینگ LTP[105] و [۱۰۶]LTD تشدید می­ شود (Leung and Wu, 2003; Abegg et al., 2004). تغییر در تعادل LTP ممکن است بر شکل­ گیری حافظه تاثیر داشته باشد، بنابراین حیوانات کیندل شده در عملکرد­هایی که به حافظه فضایی احتیاج دارند، توان کمتری در مقایسه با نمونه­های کنترل دارند .(Grecksch, 1991; Robinson et al., 1993) در انسان مبتلا به صرع و در مدل­های صرعی حیوانی، کاهش خارهای دندریتی در نورون­های پیرامیدال هیپوکامپ و سلول­های گرانوله جیروس دندانه­ای دیده شده که این کاهش خارهای دندریتی می ­تواند یک مکانیسم منطقی برای توضیح آسیب یادگیری و حافظه در بیماران مبتلا به صرع باشد. احتمالا مکانیسم­های اکسیتوکسیک فعال شده به وسیله گلوتامات در تغییرات خارهای دندریتی القا شده به وسیله حمله­های صرعی درگیر است (Wong, 2005) همچنین با توجه به نقش اساسی و شناخته شده استیل­کولین در انواع حافظه و یادگیری، تغییر در رهایش استیل­کولین هیپوکامپ در طی روند کیندلینگ می ­تواند در نقص حافظه و یادگیری در حیوانات کیندل شده با پنتیلن تترازول دخیل باشد (Ben-Ari et al., 1981).
۲-۹( هدف
در این مطالعه اثر دریافت غلظت پایین کورپیریفاس در دوره نوزادی بر نقص شناختی ناشی از کیندلینگ شیمیایی با بهره گرفتن از آزمون ماز شعایی می­باشد. همچنین تاثیر پیش­تیمار اسکاپولامین و MK-801 برای تعیین میزان وابستگی عملکرد شناختی به سیستم­های کولینرژیک و گلوتاماترژیک مورد بررسی قرار می­گیرد.
فصل سوم
۳- مواد و روش­ها
۳-۱) مواد مورد استفاده:
کورپیریفاس
DMSO
پنتیلن تترازول
سالین
اسکاپولامین
MK-801
پروپرانولول
الکل

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:24:00 ب.ظ ]




- پیتر بلا
در سطح فردی، هومنز و بلاو به فراگردهای مشابهی علاقمندند. اما مفهوم دگرگونی اجتماعی بالو، محدود به کنشهای مشروط است و بستگی به کنشهای مشروط است و بستگی به واکنشهای پاداش دهنده دیگران دارد- کنشهایی که اگر واکنشهای مورد انتظار در پی نداشته باشند، متوقف می شوند. انسانها به دلایل گوناگونی که آنها را به همگروهی اجتماعی سوق می‌دهند، جذب یکدیگر می شوند. همین که نخستین پیوندها برقرار می شوند، پاداشهای متقابلی که این پیوندها برای اعضای گروه به ارمغان می آورند، باعث نگهداشت و تقویت آنها می شوند. موقعیت عکس این قضیه نیز امکان پذیر است و با پاداشهای ناکافی، رشته همگروهی سست یا از هم گسیخته می‌شود. پیتر بلا پاداش هایی را که رد و بدل می شوند درون ذاتی (مانند عشق، محبت و احترام) یا برون ذاتی (مانند پول و کار جسمانی) می داند و معتقد است که چون طرفین همیشه نمی توانند پاداش های برابری به یکدیگر بدهند، تفاوت قدرت در داخل گروه پدیدار می‌شود (ریتزر، ۱۳۷۴ : ۴۳۵).
پایان نامه - مقاله - پروژه
فرد نیازمند کمکهایی است که دیگری قادر است آنها را انجام دهد اما شخص نخست قادر به جبران آن نیست. بلا می نویسد «ممکن است فرد نخست با تشکر و امتنان بخواهد از فرد کمک دهنده دلجویی کند، اما هرگز نتواند در مواقعی که دیگری نیازمند کمک است عملا آن را جبران کند.» بنابراین برخلاف هومنز که تمایل دارد این مبادله را برابر بداند، بلاو به نابرابری طرفین در ایم مبادله و عدم تعادل قدرت در آن تاکید می ورزد به عنوان مثال اگر کسی نیازمند خدمات دیگری باشد اما نتواند آن را به شکل مشخص پاسخ گوید سه راه در پیش دارد: ۱) او ممکن است دیگری را مجبور به این کار کند، ۲) درصدد جلب کمک از دیگری برآید، ۳) راههایی بیابد که بتواند بدون چنان کمکی به کار خود ادامه دهد. اگر به هر رو این سه راه به بن بست بینجامد برای شخص یک راه بیشتر نمی ماند . «او باید خود را تسلیم دیگری کند و از خواستهای دیگری متابعت کند و بنابراین با پذیرش قدرت دیگری و متبعت از آن درصدد جبران کمکهای وی برآید. و بدین ترتیب در فرآیندهای مبادله … منجر به تمایز و تفکیک قدرت می‌شود. (توسلی، ۱۳۷۱: ۴۲۰).
هرچند که در بحث از نظریه مبادله اجتماعی، انسانها به عنوان موجودات خودمدار تلقی می شوند که در کنش متقابل خویش در تلاشند به سودمندترین نتایج دست یابند، با وجود این بلاو اظهار می دارد که مبادله اجتماعی متضمن اعتماد می‌باشد که به عنوان یکی از شریفترین خصایص انسانی در نظر گرفته می‌شود. بلاو معتقد است که مبادله اجتماعی از جهات خاصی از مبادله اقتصادی محض متفاوت است. مهمترین اختلاف بین این دو مربوط به تعهدات نامشخص (unspecified- obligations ) است. در مبادله اقتصادی کمیت های دقیقی که باید مبادله گردد، مشخص می شوند، اما در مبادله اجتماعی تنها این انتظار وجود دارد که اگر شخصی به دیگری محبت و احسان می کند از برخی جهات در آینده برگشت آن احسان و محبت وجود دارد اما ماهیت دقیق آن قید و تصریح نشده است (wiggins 1994، ۱۳۷۵: ۷۴).
مبادله اجتماعی برخلاف مبادله اقتصادی، اعتماد را در میان مردم ایجاد می کند و افراد را در درون گروه ها منسجم می سازد، مبادله اجتماعی تمایل دارد از چیزهای کوچک شروع و به تدریج ظاهر شود. این تمایل از طریق این حقیقت که در مبادله اجتماعی تعهد نمی تواند مشخص و از پیش بسته شود، تقویت می گردد.
به اعتقاد بلاو در مبادله اجتماعی بخاطر اینکه افراد هیچ منبع رسمی در دست ندارند که مبادلات بسط یافته آنها را همراهی کند، ادامه مبادله تنها از طریق رشد موازی اعتماد متقابل ممکن می‌شود، از این رو در فرایند مبادله اجتماعی که ممکن است به شکل منابع مشخص ظاهر شود اعتماد را در رابطه اجتماعی از طریق دوباره جریان یافتن و توسعه تدریجی آنها ایجاد می کند (Wallace ، ۱۹۸۶، به نقل از امیرکافی، ۱۳۷۵: ۷۴).
در واقع بلاو اعتقاد دارد بخاطر اینکه مبادله اجتماعی ماهیتا فاقد دقت در ارزش و فاقد دقت در قیمت است و همچنین زمان مبادله مشخص نیست …. به همین دلیل اعتماد ظاهر می‌شود تا جای ارزش، قیمت، زمان را پراکند (چلبی، امیرکافی، ۱۳۷۴).
شکل۲-۵
انسجام دوستی اعتماد مبادله اجتماعی
اجتماعی
در واقع پیتر بلاو نقش اعتماد را در مبادله اجتماعی آشکار می کند که موجب دوستی و در نتیجه انسجام اجتماعی می‌شود.
- جیمز کلمن
جیمز ساموئل کلمن نظریه پرداز، پژوهشگر و استاد جامعه شناسی در دانشگاههای آمریکا جامعه شناس برجسته نسل خود بود. کلمن با آنکه بر پیوند سطح خرد و کلان تاکید می ورد، اما این کار را در چهارچوب الزامها و اصطلاحات نظریه کنش و کارکردگرایی ساختاری انجام می‌دهد. کلمن می کوشد تا نظریه کنش را به ریشه های خرد آن و تاکید بر کنشگر بازگزداند. او تحلیلش را منحصر به کنش هدفدار می سازد (ریتزر، ۱۳۷۴ : ۶۱۳). کار بزرگ او کتاب نظریه اجتماعی است که حاصل سالها کوشش و تلاش فکری او است. کلمن در این کتاب به ویژه به روابط متقابل میان کنترل کنشگران بر رویدادها و منافعی که آنها در آن رویدادها دارند و مفاهیم ارزش و قدرت ناشی از آن توجه زیادی نشان داده است. همچنین یک یاز مسائل اساسی که در این کتاب مطرح می‌شود نظریه انتخاب عقلانی است که در تبیین رفتارهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و رفتارهای دیگر به کار گرفته می‌شود کلمن فرض اساسی نظریه انتخاب عقلانی را آنگونه در اقتصاد پدید آمده است مطرح می کند، یعنی اینکه افراد آن کنشهایی را انتخاب می‌کنند که با در نظر گرفتن سود و زیان آنها فایده یا سودمندی شان را به حداکثر می رسانند (کلمن، ۱۳۷۷: پیشگفتار مترجم). کلمن بحث خود را در مورد اعتماد یا «روابط اجتماعی» آغاز می کند و در این خصوص تفاوت معاملاتی که کنش اجتماعی را به وجود می آورد با معاملات کلایک بازار کامل را اینگونه توضیح می‌دهد:
یکی از وجوه تفاوت معاملاتی که کنش اجتماعی را بوجود می آورد با معاملات کوچک بازار کامل در نقشی است که زمان بازی می کند. در مدل بازار کامل، معاملات هم بدون هزینه و هم فوری است. اما در دنیای واقعی، معاملات تنها در یک دوره زمانی انجام می‌شود. در برخی موارد این بدان معنا است که تحویل کالاها و خدمات توسط یک طرف، تنها پس از آنکه طرف دیگر آن را تحویل داد، صورت می گیرد. در موارد دیگر به این معناست که تحویل توسط هر دو طرف به تدریج در طول یک دوره زمانی رخ می‌دهد. بالاخره در موارد دیگر بازدهی سرمایه گذاری کنند اما هیچکدام تا مدتی بعد منفعتی دریافت نمی کنند. سرانجام در موارد دیگری کنشگری به طور یکجانبه کنترل بر منابع معینی را به کنشگر دیگر انتقال می‌دهد، با این امید یا انتظار که کنشهای دیگری بهتر از کنشهای خودش، منافعش را تامین کند. با وجود این او فقط مدتی پس از آنکه این انتقال را انجام داد، می‌تواند از درستی آن اطمینان حاصل کند (همان : ۱۴۵)
او سپس واژه «اعتماد» را از کاهش احتمال خطر فوق چنین نتیجه می گیرد:
گاهی ممکن است با بهره گرفتن از قراردادهایی که پشتوانه قانونی دارند، احتمال خطر را کاهش اد، اما به دلایل گوناگون، قراداد همیشه نمی تواند این منظور را برآورده کند، به ویژه در معاملات غیر اقتصادی که ارزش دقیقا محاسبه نمی شود و پول وجود ندارد …. برنامه معمول، صرفا گنجاندن احتمال خطر در تصمیم گیری برای دست زدن یا دست نزدن به کنش است. وارد کردن احتمال خطر در تصمیم را می توان تحت عنوان کلی بررسی کرد. این عنوان می‌تواند با واژه «اعتماد» توصیف شود. وضعیتهای متضمن اعتماد، طبقه های فرعی از وضعیتهایی را در بر می گیرند که متضمن خطر است. در این وضعیتها خطری که فرد می پذیرد، به عملکرد کنشگر دیگری بستگی دارد (همان: ۱۴۶)
در رابطه اعتماد، حداقل دو طرف وجود دارند: اعتماد کننده و امین. من فرض خواهم کرد که هر دو هدفمندند و هدف آنها تامین منافعشان است، صرفنظر از اینکه این منافع چه باشند…. تصمیم اعتماد کننده بالقوه، تقریبا همیشه مسئله برانگیز است تصمیم برای اینکه آیا به امین بالقوه باید اعتماد کرد یا نه؟…
تنها اعتماد کننده بالقوه نیست که تصمیماتش را باید در نظر گرفت. در بسیاری موارد، امین، امکان انتخاب بین حفظ اعتماد یا گسستن اعتماد را دارد (همیشه چنین نیست، گاهی آنچه به آن اعتماد می‌شود تمایل یا قصد امین برای حفظ اعتماد نیست بلکه توانایی انجام چنین چیزی است.) ممکن است امین در بعضی موارد نقض اعتماد را، هنگامی که از نظر مالی یا از جهات دیگر از این کار سود می برد، به نفع خود بداند: بدیهی است، امین ممکن است در کوتاه مدت سود ببرد اما در دراز مدت که –اعتماد کننده، دوباره به او اعتماد نکند- زیان خواهد دید.
همچنین امین ممکن است به کنشهایی دست بزند که آشکارا به این قصد طرح شده اند که اعتماد کننده بالقوه را وادار به اعتماد کنند. در هر حال، من چیز زیادی درباره این کنشها نمی گویم، جز اینکه کنشها، برای آنکه موفقیت آمیز باشد باید برای مبنای درک (شهودی یا آشکار) اساس تصمیم گیری اعتماد کننده بالقوه درباره اینکه اعتماد کند یا نکند صورت گیرد.
در برخی مراحل کنشها ممکن است کنشگر، هم اعتماد کننده و هم امین باشد… در چنین موردی اعتماد کننده امین است با تصمیمی هم در مقام اعتماد کننده و هم در مقام امین مواجه باشد: در مقام اعتماد کننده، با این تصمیم که آیاد اعتماد کند یا اعتماد نکند و در مقام امین با این تصمیم که آیا اعتماد را حفظ کند یا نقض کند. معاملات سه جانبه که یک طرف هم به عنوان اعتماد کننده و هم به عنوان امین عمل می کند، نقش خاصی در نظامهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بازی می کند (همان: ۴-۱۵۲).
بنابر آنچه گفته شد، عوامل موثر بر اعتماد را از نظر کلمن می توان به شکل زیر ترسیم نمود:
شکل ۲-۶
وجود نهادهای اجتماعی پشتیبان (هنجارها و ضمانت اجراها) میزان سود
متقابل بودن رابطه اعتماد طولانی بودن رابطه
تعهدات و انتظارات گستردگی روا
۲-۱۱ اعتماد زناشویی: جانیس آبراهام اسپیرینگ و دکتر مایکل اسپیرینگ
Janis Abrahams Spring and Mikle Spring) )
در بین جستجوهایی که برای یافتن موضوعاتی در مورد اعتماد به همسر به عمل آمد کتابی از دکتر جانیس آبراهام اسپرینگ و دکتر مایکل اسپرینگ پیدا شد که تحت عنوان After the affair منتشر شده بود. این کتاب تحت سرعنوان به فارسی برگردانده شده است: اعتماد در زناشویی، خیانت در زناشویی و پیوند زخم خورده. نویسندگان این کتاب روانشناس بالینی بوده اند و کتاب را به منظور کمک به زن و شوهرها برای دوام پیوند زناشویی شان (د رمواردی حتی پس از خیانت یکی از آنها) نوشته اند علی رغم موارد فوق این کتاب در مواردی در امر این تحقیق راهگشا باشد.
مقدمه کتاب با این سوال شروع می‌شود آیا یک زوج می توانند بر بی وفایی غلبه کنند؟ و پاسخ می‌دهد که: من روانشناس بالینی هستم و بیش از بیست سال است که به رفع بحرانهای زناشویی مشغول هستم. برای همین می توانم با قاطعیت به این سوال جواب مثبت بدهم به شرط آنکه طرفین زناشویی صادقانه موقعیت خود را ارزیابی و بازبینی کنند و برای رفع بحران زناشویی به مهارتهای ویژه ای مسلح شوند. (اسپرینگ و اسپیرینگ، ۱۳۸۰: مقدمه) در ادامه آماری از جدیدترین و معتبرترین پژوهشها (مربوط به جامعه آمریکا) ارائه می شوند: بر اساس آخرین تحقیقات ۳۷% مردان متاهل خارج از چهارچوب زناشویی به ایجاد ارتباط با سایر زنان می پردازند این میزان در مورد زنان ۲۰ تا ۳۰ درصد می‌رسد. هرچند استفاده کامل به نتایج این پژوهشها ممکن نیست اما در ایالات متحده از هر سه زوج یکی از آنها گرفتار این مشکل خانمانسوز هستند. به عبارت دیگر در آمریکا، بیش از ۲۰ میلیون نفر از بی وفایی و خیانت شریک زندگی خود رنج می برند (همان: مقدمه) در ادامه این سوال مطرح می‌شود که رابطه چگونه تعریف می‌شود؟ آیا می توان روابط دوستانه را در زمره رابطه جنسی خارج از زناشویی قلمداد کرد؟ آیا مغازله و معاشقه در این توصیف می گنجد یا اینکه باید رابطه بصورت ارتباط جنسی باشد؟
به این سوالها پاسخ نمی دهم چون هر زن و مردی در این دیدگاه های خاص خود را دارند و به تعریف ویژه ای از رابطه زناشویی پای بند هستند. شاید زوجی ابراز احساسات عشقی را خیانت و بی وفایی تلقی کنند بسیاری از زن و شوهرها هرگونه علاقه سطحی و یا عمقی یکی از طرفین زناشویی را نسبت به فردی بیرون از پیوند نوعی زناشویی نوعی خیانت و پیمان شکنی تلقی می‌کنند.
نوع دیگر رابطه خارج از پیوند زناشویی به افرادی مربوط می‌شود که در آمیزش جنسی گرفتار اختلال رفتاری بوده و به دنبال تنوع جنسی هستند… . این اشخاص از ناهنجاریهای شخصیتی رنج می برند و برای دستیابی به عزت نفس و خودباوری کاذب تن به به این نوع رفتارهای غیرمتعارف می‌دهند (همان: مقدمه)
زن و مرد در برابر ایم مساله چگونه نشان می‌دهند؟ واکنش زنان و مردان درگیر با این مشکل متفاوت است:
اولین تفاوت جنسیتیزنان برای حفظ پیوند اولیه تلاش می‌کنند در حالی که مردان تلاش می‌کنند رابطه زناشویی خویش را متلاشی کنند…
تفاوت جنسیتی دوم: زنان افسرده می شوند در صورتی که مردان ابراز خشم می‌کنند.
تفاوت جنسیتی سوم: زنان در مقام شریک و همراه احساس بی کفایتی می‌کنند در حالی که مردان می پندارند که در رابطه زناشویی مواجه با کاستی های محسوسی هستند… .
تفاوت جنسیتی چهارم: زنان پیله می‌کنند و آویزان می شوند در حالی که مردان از علت آشفتگی فاصله می گیرند… اگرچه تفاوتهای جنسیتی اساسی بوده و قابل استناد هستند. لیکن همه را با یک چشم نمی شود دید. به عبارت دیگر هر زن و مرد آسیب دیده ای طبق الگوهای ویژه جنسیت خویش عمل نمی کنند. بارها پیش آمده است که زن قربانی در یک انفجار آنی و آشفتگی عقلانی اقدام به کشتن بچه ها و حتی شوهر خویش کرده است… . به علاوه اینطور نیست که مردان جریحه دار شده در همه حالات اقدام به ترک خانواده خویش کنند زیرا موارد عدیده ای بوده است که مرد علیرغم بی وفایی زنش سعی در حفظ پیوند زناشویی کرده است (اسپرینگ و اسپیرینگ، ۱۳۸۰: ۲۳-۲۴)
زمانی که خطای یکی از طرفین زناشویی آشکار می‌شود فورا ذهن ما متوجه کاستی های شخص قربانی کننده می‌شود. این امر سبب می‌شود که متوجه تعارضات و کشمکشهای درونی خود نشویم. تعارضات اولیه ای که در ابتدا آسیبهای خود را متوجه خود ما کرده و پیامد آن منجر به تعارضات زناشویی گشته و به واسطه این اختلافات و تنشها نهایتا کلیت پیوند متزلزل شده است…… ذیلا به برخی از مسائل روان شناختی اشاره خواهیمم کرد:
این احتمال وجود دارد که این مشکل ناشی از آسیب ها و تجارت ناخوشایند دوره خردسالی فرد باشد اگر این عوارض و آسیبها محسوس باشند بدون تردید زمینه ساز مشکلات زناشویی می شوند.
کم و کیف رابطه نامشروع در خانواده خودتان چگونه بوده است؟
این احتمال وجود دارد که فرد کیفیات و ویژگیهای خاصی را در همسر خود نپسندد. به احتمال قوی این ویژگیها همانهایی هستند که فرد از آنها محروم بوده است و نسبت به آنها احساس حقارت و غبطه می کند.
شخص باید با خودکاری دقیقا روشن کند که در مقطع زمانی شکل گیری ارتباط نامشروع با چه تنشها و استرسهایی مواجه بوده که این مشکل را بوجود آورده است (همان: ۳-۱۴۱) فرد در دوره خردسالی فرایندهای رشدی متفاوتی را پشت سر می گذارد. بنابراین اگر فرایندهای رشدی شخص هنجار و متعارف نباشد گرفتار اختلالات شخصیت می‌شود. فرضا اگر شخص مراحل رشدی زیر را پشت سر نگذاشته باشد از شخصیت سالمی برخوردار نخواهد بود:
۱-چنانچه فرد از احساسات ایمنی و آرامش محروم باشد.
۲-اگر فرد فرآیندهای خوداتکایی و خودباوری را تجربه نکرده باشد.
۳-چنانچه فرد از اختلال محرومین عاطفی رنج ببرد.
۴-چنانچه فرد نتوانسته باشد که با سایرین روابط مثبت عاطفی برقرار سازد.
۵-چنانچه فرد گرفتار کاستیهای خودباور می‌باشد.
۶-اگر فرد بطور طبیعی از تفریحات سازنده شخصیت محروم باشد. چنانچه فرد وضعیتهای بالا را پشت سربگذارد گرفتار اختلالات شخصیتی می‌شود و نمی تواند با دیگران وارد تعاملات سازنده شود (اسپرینگ و اسپیرینگ: ۶-۱۴۵)
کسی که در خردسالی گرفتار عارضه کمبود محبت باشد نمی تواند روابز کارامد و درستی را با دیگران شکل دهد. این کاستی سبب می‌شود که برای رفع این نیاز خویش بطور افراطی و غیر عادی به همسرش آویزان شود و چون روی آوردن به همسر از حدمتعارف فراتر می رود و همسر شخص اعتراضات خویش را آشکار می کند. فرد گرفتار مشکلات مبتلا به سوظن می‌شود… این امر سبب می‌شود که زمینه های عصیان و سرکشی باطنی شان فراهم شود و چون فاقد قدرت ابراز وجود هستند این عصیانها را متوجه درون خود می‌کنند و نفرتی ناکارامد با همسر و شریک زندگی خود را شکل می‌دهند. از سویی دیگر این اشخاص برای اینکه ماهیت آشفته و عصیانگر خویش را تا حدی آرام کنند متوسل به یک سری هنجارشکنی زناشویی می شوند، این واکش سبب می‌شود که تعارضات و کشمکش های زناشویی تشدید شده و پیامد این امر بیشتر از طرف شریک خود دفع شود. به علاوه چون این اشخاص همواره در معرض هراس شوندگی و خرد شوندگی هستند، تزلزل این چنانی شان نهایتا کار دستشان داده و گرفتار پیوندهای بحرانی می شوند (اسپرینگ و اسپیرینگ: ۵۰-۱۴۹).
اشخاصی که در خانواده شان مساله بی وفایی یکی از والدین وجود داشته است به احتمال قوی خود در رابطه شان گرفتار این مشکل می شوند (همان: ۶-۱۶۵).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:24:00 ب.ظ ]




که ، ماتریس کانونی و ، زیرفضای سیگنال در فرکانس می باشد. ماتریس کانونی را می توان از روش های مختلف موجود از جمله و یا استخراج نمود. هنگامی که سیگنال نویز دارای توزیع گوسی باشد، ماتریس به صورت یک ماتریس وزن دهی متقارن تعریف می گردد که المان ام قطر اصلی ماتریس به شکل زیر خواهد بود:
(۳-۱۲۵)
در حقیقت، وجود ماتریس های وزن دهی در الگوریتم ، موجب می گردد که این الگوریتم نسبت به ، در مقابل نویز مقاوم تر باشد. با این وجود با توجه به این که این روش کماکان از ماتریس متمرکز کننده (ماتریس کانونی) استفاده می کند، عملکرد آن بسته به نوع روش محاسبه ، دارای مزایا و معایب متفاوتی می باشد. با فرض این که مقادیر ویژه ماتریس به شکل نزولی مرتب شده است ()، مقادیر برابر با امین مقدار ویژه مربوط به ماتریس (ماتریس کوواریانس در فرکانس ام( می باشد. با فرض ثابت بودن توان نویز در تمام بین های فرکانسی تعریف شده است. با توجه به ، مقدار بهینه ماتریس وزن دهی در حالتی که سیگنال و نویز دارای توزیع گوسی باشند،‌حاصل می گردد.
با تجزیه ماتریس ، به زیرفضای سیگنال و نویز، ماتریس را می توان به شکل زیر تعریف نمود:
(۳-۱۲۶)
با توجه به این که ماتریس ، یک ماتریس می باشد،‌ با فرض داشتن منبع سیگنال مستقل، زیرفضای که معرف زیرفضای نویز بوده،‌ یک ماتریس خواهد بود و با تجزیه ماتریس ، به شکل فوق می توان آن را به دست آورد و سپس با بهره گرفتن از الگوریتم ، زوایای ورود را تخمین زد. هم چنین می توان مشابه روش ، ماتریس کوواریانس ورودی ترکیبی به شکل زیر را از ماتریس ، استخراج نمود:
(۳-۱۲۷)
با توجه به فرمول فوق، ماتریس کوواریانس ورودی محاسبه شده از طریق ، در حقیقت برابر با مجموع ماتریس کوواریانس در هر بین فرکانسی است. شایان ذکر است که قبل از جمع شدن ماتریس کوواریانس، هر بین از یک فیلتر عبور داده شده و پس از عبور از فیلتر،‌ مقادیر ویژه متناظر با زیرفضای نویز صفر گردیده و مقادیر ماتریس وزن دهی اعمالی موجب تبدیل مقادیر ویژه زیرفضای سیگنال می گردد. در حقیقت با بهره گرفتن از الگوریتم WAVES، زیرفضای نویز، صفر در نظر گرفته شده و با اعمال ، سهم زیرفضای سیگنال هایی که دارای مقادیر ویژه بیشتری نسبت به زیرفضای نویز هستند، در الگوریتم افزایش می یابد. به دلیل اعمال این تبدیل غیر خطی، در حقیقت روش ، پایداری بیشتری نسبت به روش در برابر نویز دارد.
فصل چهارم
الگوریتم TOPS

 

    1.  

 

۴-۱- مقدمه
در این فصل، یک روش جدید محاسبه زوایای ورود، مربوط به سیگنال های پهن باند معرفی می گردد. این روش جدید، تحت عنوان “آزمایش تصویر زیرفضای عمود” ([۱۰۲])، شناخته شده است.
در حقیقت در این روش، معایب دو روش کلی تخمین به روش های همبسته و ناهمبسته برطرف گردیده و از ترکیب آن ها روشی به نام ، معرفی گردیده که مزایای هر دو گروه را تقریباً شامل می گردد.
۴-۲- مفاهیم پایه
همانند کلیه روش های مطرح شده برای تخمین زاویه ورودی سیگنال های پهن باند به وسیله آرایه ای از آنتن ها، تابع خروجی آرایه، تابعی از فرکانس سیگنال ارسالی، زاویه ورود، نویز و…، مطابق فرمول کلی زیر می باشد:
پایان نامه - مقاله - پروژه
(۴- ۱)
تعاریف صورت پذیرفته در این پایان نامه، ابتدا در فضای یک بعدی مطرح می گردد، اما در این روش
می توان از آرایه ای دو بعدی نیز برای استخراج زوایا استفاده نمود. هم چنین نوع چینش آنتن ها نیز
می تواند غیرخطی باشد. بر خلاف روش های همبسته، در این روش احتیاجی به محاسبه مقدار اولیه برای زوایای کانونی نمی باشد که خود باعث ایجاد خطا در مراحل محاسبه تخمین در روش های همبسته
می گردد. علاوه بر این، بر خلاف روش های ناهمبسته،‌ در روش ، اطلاعات مربوط به هر بین فرکانسی ابتدا با یکدیگر ترکیب شده و سپس زوایای ورود بر اساس اطلاعات ترکیبی به دست آمده محاسبه می گردد. همان گونه که طرح گردید، در روش ، مشابه روش و ، از ماتریس کانونی به منظور ترکیب داده های بین فرکانسی متفاوت استفاده می گردد. اما دو تفاوت اصلی با روش های قبلی دارد:

 

    1. در این روش فقط زیرفضای نویز در فرکانس های متفاوت محاسبه می گردد.

 

    1. ماتریس کانونی به خصوصیات فضایی آنتن ها(محل قرارگیری آنتن ها) وابسته بوده و در حقیقت تابعی از ماتریس جهت دهی آرایه آنتن می باشد. باید توجه نمود که، در روش های قبلی، ماتریس کانونی از زیرفضای سیگنال ها تشکیل می گردید.

 

در حقیقت در روش ، با توجه به عدم اطلاعات کافی از کل زیرفضای سیگنال، سعی بر این است که به جای کل زیرفضای سیگنال،‌ تنها یک بردار جهت دهی از ماتریس آرایه درون زیرفضای سیگنال انتقال یابد. این عمل، موجب کاهش خطا در مرحله انتقال شده و تخمین دقیق تری نسبت به روش های قبلی ایجاد
می نماید.
۴-۳- ارائه یک مدل ریاضی
اگر المان ام بردار جهت دهی در فرکانس با فرض زاویه ورود مشخص ، در همان المان (المان ام بردار جهت دهی) اما با فرکانس متفاوت و زاویه ورود ضرب گردد، داریم:
(۴- ۲)
به طور کلی، می توان این حاصلضرب را با بهره گرفتن از سه معادله زیر معرفی نمود:
که در آن
اصل ۱: یک آرایه خطی از آنتن ها، با بردار جهت دهی ، مفروض می باشد، همواره ماتریسی به شکل وجود دارد، به گونه ای که :
(۴- ۳)
باید توجه نمود در صورتی که آرایه آنتن، یک بعدی و یا حداکثر دو بعدی باشد، همواره که معادل یک بردار جهت دهی است را می توان به گونه ای پیدا نمود که، معادله بالا را ارضا نماید. در حالت سه بعدی، ممکن است نتوان بردار که نماینده یک بردار جهت دهی واقعی باشد را، پیدا نمود. همان گونه که پیش تر نشان داده شد، روابط بین های فرکانسی و زوایای ورود آرایه به شکل زیر تعریف
می گردد:
(۴- ۴)
(۴- ۵)
در حقیقت، با توجه به اصل بیان شده،‌ با ضرب بردار ، به ازای و مناسب، در بردار
جهت دهی آرایه، به ازای هر فرکانس و زاویه ورود، می توان آن را به یک بردار جهت دهی جدید در فرکانس و زاویه دلخواه، تبدیل نمود.
در حالت خاص، به ازای ، زاویه، می گردد. به عبارت دیگر، به ازای زاویه ورود ، و با در نظر گرفتن در همان زاویه ورود ()، می توان بردار جهت دهی آرایه در فرکانس دلخواه را به فرکانس انتقال داد بدون این که زاویه ورود () تغییر نماید. الگوریتم ، بر اساس ایده فوق الذکر،
پایه گذاری شده است.
اصل ۲: اگر تعریف گردد، خواهیم داشت:
که معرف برد ماتریس بوده و خواهیم داشت:
که ، زیر فضای سیگنال در فرکانس ام، و ، تابع انتقال مربوطه می باشد. در حقیقت برد انتقال یافته زیرفضای سیگنال، از فرکانس ام به فرکانس ام، برابر با برد ماتریس جهت دهی در فرکانس ام، و به ازای زاویه ورود ، می باشد.
اثبات:
با توجه به اصل ۱ و با توجه به یکسان بودن برد زیرفضای سیگنال و برد زیرفضای ماتریس، به سادگی داریم:
(۴- ۶)

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:23:00 ب.ظ ]