کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب



جستجو


 



نیکوازرواورت (۱۹۹۶) چهار مرحله رشد خانواده را بیان می کند که عبارتند از:
تشکیل خانواده،نامزدی و ازدواج
گسترش خانواده
تعهد متقابل، فردیت و جدائی جوانان
دوره پس والدینی
زیلباج (۱۹۸۹) رشد خانواده را شامل سه مرحله می داند که هر مرحله شامل چند زیر مرحله است:

۱ . مرحله شکل گیری و باهم شدن:

الف)انتخاب کردن، علاقمند شدن و ازدواج
ب) مرحله فرزنددار شدن

۲ . مرحله میانی:

الف) ورود فرزندان به مدرسه و دنیای خارج از خانواده
ب) توسعه روابط اجتماعی فرزندان با دیگر اعضای جامعه
ج) مرحله خروج کامل یک عضو خانواده

۳٫ مرحله اتمام:

الف)کوچک شدن
ب)پایان دادن به خانواده که با فوت یک عضو صورت می گیرد
مارتین شیفر مراحل تکوین خانواده را به شرح زیر بیان می کند:

۴٫ مرحله اتحاد:

الف) نامزدی
ب) ازدواج
مرحله گسترش:
الف) تولد اولین نوزاد
ب) تولد نوزاد دوم
ج) آغاز بلوغ
مرحله کوچک شدن:
الف)ترک خانواده توسط کودک
ب)میانسالی، خانه خالی و زوج مجدد
مرحله پایان:
الف) بازنشستگی
ب) مرگ
مشاهده میکنیم تمام تقسیم بندی ها توسط دانشمندان با توجه به شرایط فرهنگی خودشان تنظیم شده است هر چند برخی دوره های ذکر شده در همه آنها مشترک است اما شرایط اجتماعی و فرهنگی هر جامعه در متمایزسازی مراحل نیز مؤثر است. در فرهنگ ما می توان مراحل تحول و رشد خانوادگی را به شرح زیر نمائیم :
دوره رویایی اولیه، کودک در زمینه تشکیل خانواده
دوره رویایی جوانی، تشکیل خانواده و تکمیل و تمرین مهارتهای لازم برای ازدواج
پایان نامه - مقاله - پروژه
مرحله تحول در خود پنداری و آماده شدن کامل برای ازدواج و اقدام برای انتخاب و گزینش.
عقد
عروسی و تشکیل خانواده و زندگی بدون فرزند
مرحله تولد اولین فرزند تا آخر
مرحله بلوغ اولین فرزند تا آخرین فرزند
مرحله ازدواج اولین فرزند تا آخرین فرزند
خروج کامل فرزند، نوه دارشدن، و زندگی مجدد دوتائی (کیومرث فرحبخش، ۱۳۸۶)

ویژگی خانواده سالم

خانواده سالم هم یک آرمان است و هم یک واقعیت. دربارۀ چنین خانواده ای هم نظریه های مکتوب ارائه شده است و هم مطالعات تجربی به عمل آمده است (اسمیت واسیتونس- اسمیت، ۱۹۹۲). لیکن هنوز خلاءها و مطالب نا گفته ای دربارۀ خانواده های آرمانی وجود دارد، مسأله اساسی دیگر اختلاف نظری است که دربارۀ مفهوم واژۀ «سلامتی» وجود دارد،سلامتی چیزی فقدان آسیب های جسمانی و روانی است، بلکه فرآیندی تعاملی است که با روابط و نتایج مثبت مرتبط است (ویلکاکسون، ۱۹۸۵). مطالعات متعدد انجام شده حاکی از آن است که درصد قابل ملاحظه ای از «خانواده های آمریکایی را می توان در مقاطی از زمان در زمرۀ خانواده های ناکارساز» طبقه بندی کرد(هورن،۱۹۹۳،ص ۶۳).گر چه این یافته ها باید از نظر بافت و ساختار بررسی شوند، لیکن نکته حائز اهمیت این است که اکثر خانواده ها در مراحلی از دوره زندگی خانوادگی دچار سلامتی و با سلامتی می گردند.
خانواده های سالم دارای برخی خصایص مشترک می باشند. تعدادی از بر جسته ترین این خصوصیات در قالب فهرست های مختلفی گردآوری شده است. گر چه متخصصان روی تمامی خصایص مذکور اتفاق ندارند لیکن به طور کلی جنبه هایی از موضوع را مطرح می کنند که موحب تمییز خانواده های کارساز از خانواده های ناکارساز و نه چندان سالم می گردد.به عنوان مثال، بیوار و بیوار(۱۹۸۲، ص ۷۴)، مدعی بودن که خانواده های سالم از اکثر خصوصیات ذیل برخوردارند:
مرجع قدرت مشروع و قانونی که در طول زمان ایجاد و حمایت گردیده است.
نظام مقرراتی پایدار که ایجاد و به طور مستمر به آن عمل شده است.
سهیم بودن در انجام رفتارهای ترییتی پایدار و مدام.
انجام اقدامات مؤثر و پایدار دربارۀ تربیت فرزند و حفظ ازدواج.
تعیین اهدافی که خانواده و هر یک از اعضای آن برای تحقق آنها تلاش می کنند.
برخوداری از انعطاف پذیری و انطباق با شرایط عادی معضلات ناشی از رشد و تکامل و همچنین بحرانهای غیر منتظره.
خانواده های موفق، شادی و قوی، از چندین نظر متعادل و متوازن هستند. مثلاً، آنها می دانند که چه موضوعاتی را چگونه مطرح کنند. به علاوه در برخورد شناختی یا عاطفی با مسائل نه افراط می کنند و نه تفریط. به منظور حل مشکلات رویارویی خود مقدار مناسبی از انرژی صرف کرده و طرحهای واقع گرایانه ای ارائه می کنند. در مجموع، در خانواده هایی که از درجه ای از رفاه برخوردارند، نیروها و عوامل چندگانه به طرز پیچیده ولی مثبتی در تقابل و تعامل با یکدیگر می باشند. یکی از حیاتی ترین این عوامل « تحکیم ازدواج » است (بیورز، ۱۹۸۵، لوی، مک کوبین و اولسون، ۱۹۸۷). اگر زوجین با یکدیگر همکاری کرده و زندگی مشترک را هیجان انگیز و توأم با صداقت حفظ کنند احتمال آنکه خانواده سالم و موفق باشد بسیار افزایش خواهد یافت. تحقیقات نشان داده است که خانواده های سالم از خصایص دیگری نیز برخوردار است ( کریسان، مور و زبل، ۱۹۹۰، استینت و دو فرین، ۱۹۸۵) که اهم انها به قرار ذیل است:
خود را وقف خانواده و اعضا آن می کنند.
قدرت یکدیگر را می دانند(یعنی، از نظر اجتماعی با یکدیگر ارتباط دارند).

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-08-14] [ 01:40:00 ب.ظ ]




 

امتیاز
ویژگی های کیفی
کیفیت

 

۵
انتظارات و خواسته های کیفی را به طور کامل دارد.
خیلی خوب

 

۴
نسبت به نان ایده آل و ماکول اختلاف کمی دارد.
خوب

 

۳
نسبت به نان ایده آل و ماکول اختلاف قابل ملاحظه ای دارد.
رضایت بخش

 

۲
نان حاصل دارای عیوب قابل ملاحظه ای است.
کمتر رضایت بخش

 

۱
نان حاصل دارای عیوب زیادی است.
رضایت بخش نیست

 

 

ب) آزمون بیاتی: این آزمون با بهره گرفتن از آزمون پانکچر، توسط دستگاه اینستران انجام شد. نحوه انجام این تست به این صورت بود که پس از نصب یک پروب[۷۲] استوانه ای به قطر ۲۷/۱ سانتی متر دستگاه کالیبره شد. نمونه مورد آزمایش ( یک قطعه مربع یا مستطیل شکل نان) بعد از تعیین ضخامت با کولیس در جایگاه مخصوص روی دستگاه قرار گرفته و با روشن کردن دستگاه پروب استوانه ای شکل با قطر معین به داخل نمونه نفوذ می کند. دستگاه با رسم یک منحنی، میزان نیروی لازم برای نفوذ پروب به داخل نان را نشان می دهد. هر چه نان به سمت بیاتی بیش تر پیش رفته باشد عمدتاً به دلیل ایجاد ساختار سفت و سخت تر عدد نشان داده شده روی منحنی بیشتر خواهد بود. سپس به کمک فرمول زیر، میزان بیاتی نان ارزیابی می شود.
دانلود پایان نامه
S=
S: حداکثر تنش برشی (بر حسب گرم بر سانتی متر مربع)
F: نیرویی که اعمال می شود (بر حسب گرم)
D: قطر پروب (۲۷/۱ سانتی متر)
T: ضخامت نمونه (بر حسب سانتی متر)
در این تحقیق ارزیابی نان از نقطه نظر بیاتی در سه مرحله ۱ ساعت ، ۲۴ ساعت و ۴۸ ساعت پس از پخت، انجام شد. طی این تحقیق نان درون بسته های پلی اتیلنی ۳ لایه در درجه حرارت اتاق نگهداری شد.
ج) اندازه گیری مقدار رطوبت نان ها: در این تحقیق رطوبت فرمول های مختلف نان ۱ ساعت ، ۲۴ ساعت و ۴۸ ساعت پس از پخت تعیین شدند . ضمن این که نان ها در این مدت در درجه حرارت اتاق و شرایط معمولی درون بسته های پلی اتیلنی نگهداری می شدند. برای اندازه گیری رطوبت نان ها ۵ تا ۷ گرم نان ها در ظروف آلومینیومی که درون آون به وزن ثابتی رسیده بودند، وزن شدند. سپس تا رسیدن به وزن ثابت در دمای ۱۰۳ درجه سانتیگراد درآون به مدت تقریباً ۴ ساعت خشک شدند[۳۴].
د) ارزیابی رنگ نان: برای این منظور توسط دوربین عکاسی از قطعاتی از نان ها در شرایط مشابه از نظر نور و روشنایی عکس گرفته شد. سپس شاخصه های a ,L وb در سیستم رنگ سنجی هانترلب ،توسط نرم افزار فوتوشاپ CS2 [۷۳] تعیین و در مرحله بعدL a, وb نان ها از طریق منحنی کالیبراسیون حاصل شده با رال های استاندارد(صفحات رنگی که دارای شاخصه های L a, وb در شرایط استاندارد هستند) کالیبره شد.
برای رسم منحنی کالیبراسیون، از یکسری از رال های استانداردی که دارای رنگی در محدوده نمونه مورد ارزیابی بودند، در شرایط مشابه نان ها عکس گرفته شد و با همان روش ذکر شده مقادیر L ، a و b آن ها توسط نرم افزار فوتوشاپ تعیین شد. سپس با بهره گرفتن از داده های L ، a و b رال ها که توسط نرم افزار فوتوشاپ به دست آمد و داده های L ، a و b استاندارد این رال ها منحنی کالیبراسیون برای هر یک از فاکتورهای L ، a و b به صورت جداگانه کشیده شد. سپس نتایج حاصل از نان ها در منحنی های کالیبراسیون قرار گرفت و به این ترتیب L ،a و b استاندارد نان ها تعیین شدند. ارزیابی رنگ نمونه ها ۱ ساعت ، ۲۴ ساعت و ۴۸ ساعت پس از پخت صورت گرفت. منحنی های کالیبراسیون ناشی از رال های استاندارد برای L، a وb در زیر آورده شده است.
منحنی های ۲-۱- منحنی های کالیبراسیون L ، a و b
۲- ۴- روش آماری تحلیل نتایج:
در این تحقیق طرح آزمایشی شامل دو طرح کاملاً تصادفی و آزمایش فاکتوریل در قالب بلوک کاملاً تصادفی بود و برای مقایسه میانگین تیمارها و بررسی اختلاف معنی دار بودن بین تیمارها از آزمون حداقل اختلاف معنی دار[۷۴] استفاده شد. نرم افزارهای مورد استفاده در این تجزیه و تحلیل شاملSAS ، MSTAT-Cو Exell بودند.
فصل سوم
نتایج و بحث
در این تحقیق همان طور که قبلاً اشاره شد از آرد تولید شده از واریته بک کراس روشن با درصد استحصال ۹۵ درصد استفاده شد. دو بهبود دهنده آسکوربیک اسید و روغن قنادی در سطوح و مقادیر مختلف مورد بررسی قرار گرفتند که نحوه ترکیب افزودنی ها در جدول ۱- ۳ آورده شده است. از این علائم اختصاری در قسمت های بعدی در طرح آماری کاملاً تصادفی استفاده شده است.
جدول ۳- ۱- علائم اختصاری تیمارهای حاوی مقادیر متفاوت آسکوربیک اسید و روغن قنادی

 

شماره تیمار

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:39:00 ب.ظ ]




 

 

کل

 

۱۷۲

 

۱۰۰

 

 

 

ماخذ : مطالعات میدانی ، ۱۳۹۲
شکل ۴-۴۷- میزان تاثیر تهیه طرح هادی در جمع آوری و دفع آبهای سطحی
۴-۴-۵٫ میزان تاثیر اجرای طرح هادی بر کیفیت شبکه معابر
شبکه های ارتباطی امکان مبادله را درون یک اجتماع و اجتماعات مختلف را فراهم می آورند. فضای قابل زیست به واسطه شبکه درهم تنیده ای که تار و پود آن را یکی از عناصر اساسی ادغام فضا در میان نقاط مسکونی تشکیل می دهد، سازمان می یابند. جابجایی انسان، حیوان و کالا از نقطه ای به نقطه دیگر نیز از مسائل بدیهی هرجامعه می باشد. اگر سیستم حمل و نقل کافی در اختیار نباشد مسلماً‌ امکان اتصال نواحی تولید و مصرف وجود نداشته و روند تولید و مصرف در موقعیت مناسبی انجام نمی پذیرد. بنابر این سیستم حمل و نقل مناسب، نتایج مثبت و پراهمیتی را برای بهره وری بهینه ایجاد می نماید. بسیاری از نواحی منزوی و دور افتاده به هنگامی که از امکانات ارتباطی و حمل و نقل برخوردار می گردند، از انزوای جغرافیایی خارج شده و ارزش اقتصادی مناسبی را کسب می کنند. (مطیعی لنگرودی، ۱۳۷۶، ۴۱-۴۲)
پایان نامه - مقاله
درجوامع روستایی، شبکه های ارتباطی به حیث تنوع محدود می باشند و عمدتاً شامل شبکه‌های ارتباطی داخل روستا، شبکه هایی که روستا را به مزارع سوق می دهند و شبکه هایی که ارتباط دهنده روستاهای مجاور با یکدیگر بوده و به اصطلاح راه بین روستایی نامیده می شوند، می باشند. این شبکه ها که شریان اصلی یک روستا در جهت دسترسی و نقل و انتقال کالا و مسافر هستند، از مهمترین کاربری ها درسطح روستا بشمار می روند. نقش و عملکرد هر معبر، اصلی ترین معیار سطح بندی سلسله مراتبی شبکه معابر است. نقش های اصلی این شبکه شامل نقش دسترسی، اجتماعی و اقلیمی است که اهمیت هر یک متناسب با وسعت بافت کالبدی، حجم رفت و آمد سواره و تقاضای سفر در روستا ، متفاوت می باشد.
در جریان تهیه طرح هادی سعی می گردد شبکه معابر روستا شناسایی و سپس با استعلام از دستگاه ذیربط به اصلاح و تعریض آن بپردازند . شبکه معابر همچون شریانی در روستا عمل نموده و حمل و نقل و رفت و آمد روستاییان را ممکن و آسان می کند . اگر طرح هادی در مدت زمان محدود و به طور کامل اجرا گردد مطمئناً کیفیت شبکه معابر رضایت اهالی روستا را جلب خواهد کرد .
طبق مشاهدات و بررسی های انجام گرفته در روستاهای مورد مطالعه می توان گفت تهیه و اجرای طرح هادی تاثیر قابل ملاحظه ای بر کیفیت شبکه معابر داشته اشت . هر ۸ روستا دارای سلسله مراتب در شبکه معابر بوده اند که شامل معابر اصلی درجه یک ، معابر بین روستایی ، معابر فرعی درجه یک و دسترسیها بوده اند که در طرح هادی به وضعیت موجود آنها پرداخته شده و اولویت اجرایی آنها تعیین شده است .
در چهار روستای تازه آباد ، پسیخان ، ویشکا سوقه و سیاه اسطلخ که دارای طرح هادی اجرا شده می باشند ، کیفیت پوشش معبر اصلی و بین روستایی آنها تغییر نموده و آسفالت شده است که نشان از تغییر کیفیت معابر آنها بوده است بنابراین اجرای طرح هادی بر کیفیت شبکه معابر آنها موثر بوده است .
برطبق اطلاعات کسب شده از پاسخگویان ۴/۷ درصد آنها در چهار روستای تازه آباد ، پسیخان ، ویشکا سوقه و سیاه اسطلخ گزینه اصلاً ، ۴/۸ درصد گزینه کم ، ۷/۶۳ درصد گزینه متوسط ، ۷/۱۷ درصد گزینه زیاد و ۸/۲ درصد گزینه بسیار زیاد را انتخاب نموده اند
جدول ۴-۴۸- میزان تاثیر اجرای طرح هادی بر کیفیت شبکه معابر

 

 

شرح

 

فراوانی

 

درصد

 

 

 

اصلاً

 

۱۶

 

۴/۷

 

 

 

کم

 

۱۸

 

۴/۸

 

 

 

متوسط

 

۱۳۷

 

۷/۶۳

 

 

 

زیاد

 

۳۸

 

۷/۱۷

 

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:39:00 ب.ظ ]




نام تجاری قوی اعتلای تصویر ذهنی شرکت را به دنبال دارد و این سبب می شود که شرکت راحت تر نام های تجاری جدید را عرضه کند و راحت تر هم این اقلام عرضه شده مورد پذیرش واسطه ها و مصرف کنندگان قرار می گیرد.
از طرفی دیگر مصرف کنندگان هم به این دلیل خواهان نام تجاری هستند که این امر سبب شناسایی تفاوت های کیفی می شود و خرید را برای آن ها آسان و راحت تر می گرداند.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۹-۲٫ابعاد نام تجاری:
وقتی مردم یک نام تجاری را انتخاب می کنند ، فقط به یک ویژگی آن توجه نمی کنند بلکه خصیصه های چندگانه ای را وابسته به نوع محصول و میزان درگیری ذهنی خود در نظر می گیرند و با توجه به آن تصمیم به انتخاب می گیرند. به علاوه ، آن ها نمی توانند فورا تمامی آن صفات را در ذهن بیاورند و آن ها را ارزیابی کنند بلکه فقط تعدادی از ویژگی های اصلی آن را در نظر می آورند و به ترتیب قرار گرفتن گزینه ها(نام های تجاری) آن ها را با توجه به بعضی ویژگی های اصلی ارزیابی می کنند(ساترلند،۱۳۸۳)
مصرف کنندگان با توجه به دو بعد اساسی تصمیم به انتخاب یک نام تجاری می گیرند:
ارزیابی منطقی: در برگیرنده تمامی مواردی است که مشتری انتظار” کارکرد” مطلوبی از محصول را دارد. مواردی مثل عملکرد(سرعت بالای خودرو) ، قابلیت اعتماد(همیشه به خوبی کار می کند) و مزه( مثل کوکاکولا)
در حقیقت این ارزیابی در ارتباط با مباحث تصمیم گیری عقلایی است.
ارزیابی احساسی: دربرگیرنده تمامی مواردی است که مصرف کننده بنابر ارزیابی احساسی خود یک نام تجاری را انتخاب می کند و ممکن است با معیارهای عقلایی چندان سازگار نباشد( دکرناتونی[۶۱]،۱۹۹۸).
هر نام تجاری از ۲ ساختار تشکیل شده است:
ساختار اول هر نام تجاری که به ساختار مشهود معروف است در قلمرو فعالیت های شرکت های تبلیغاتی است. این ساختار شامل نام، لوگو، رنگ، طراحی ،زبان می باشد که بسیاری از افراد زمانی که از ساختار نام تجاری حرفی به میان نمی آید تمرکز خود را فقط به بخش مشهود هر نام تجاری متمرکز می نمایند.
اما ساختار دومی هم وجود دارد که به آن ساختار نامشهود اطلاق می شود ، در واقع این ساختار نامشهود هر نام تجاری است که به آن ساختار مشهود می گوید که چگونه دیده شود. مهم ترین ساختار نامشهود هر نام تجاری “هویت” آن است. یک نام تجاری برای اینکه قدرتمند باشد و قوی بماند ، وظیفه دارد که نسبت به هویت خود وفادار باشد.
هویت نام تجاری را می توان به شکل نموداری ، در یک منشور ، شش وجهی ترسیم کرد؛(نمایشگر۲-۲)
پیکر: اساس نام تجاری و ترکیبی از ویژگی های مستقل که ممکن است قابل رویت باشد(با ذکر نام تجاری بی درنگ به ذهن آید)، یا نهفته ( اگرچه با این حال باز هم قابل تشخیص است).
شخصیت: یک نام تجاری با فردی همانند سازی می شود، بتدریج تصویری از آن فرد می سازیم که از محصولات یا خدمات حرف می زند.
فرهنگ: بر نظامی از ارزش ها دلالت دارد ، یک منبع الهام و انرژی برای نام تجاری است.
رابطه: یک نام تجاری، یک رابطه است و اغلب فرصت تبادلی غیر ملموس را بین افراد فراهم می آورد.
بازتابش: نام تجاری، تصویر یک مشتری را بازتاب می دهد. به طور مثال بازتابش کوکاکولا، افراد جوان است.
خودانگاره: از طریق نگرش خود نسبت به شناسه های معین، نوعی رابطه درونی با خودمان برقرار می کنیم. به طور مثال خریدار محصولات لاکوست ، با اینکه اهل ورزش نیست،ولی به طور درونی خود را عضوی از یک باشگاه ورزشی می بیند( کاپفرر،۱۳۸۵)
تصویر ارسال کننده
پیکر
شخصیت
خودانگاره
بازتابش
رابطه
فرهنگ
تصویر دریافت کننده
نمایشگر۲-۲ منشور هویت نام تجاری . منبع: کاپفرر،۱۳۸۵
۱۰-۲٫ تعریف ذهنیت و برداشت از نام تجاری
هر آنچه که از نام تجاری در ذهن تداعی می شود، برداشت از نام تجاری می باشد. (ایکر، ۱۹۹۱؛ لاو[۶۲]، ۲۰۰۰).
برداشت ها می توانند براساس تجربه محصول، ویژگی های محصول[۶۳]، جایگاه نام تجاری[۶۴]، ارتباطات ترفیعی[۶۵]، اطلاعات قیمت، بسته بندی، تصورات خاص مصرف کننده و یا دیگر منابع، پایه ریزی شوند.
برداشت های خاص می توانند به یک نام تجاری اختصاص داشته باشد. برای مثال، کداک[۶۶] و عکاسی، ولو[۶۷] و ایمنی. برداشت های نام تجاری قوی همچنین می توانند بر موقعیت های کاربردی یا رده محصول اثرگذار باشند. (جیمز[۶۸]، ۲۰۰۵).
ذهنیت از نام تجاری، مجموعه ای از برداشت های نام تجاری است که به گونه معناداری در ذهن مصرف کننده سازمان دهی شده اند. به عنوان مثال، ذهنیت از نام تجاری پورشه[۶۹] می تواند متشکل از برداشت های مربوط به عملکرد بالا، شکل ظاهر و سطح بالای قیمت آن باشد.از آنجا که برداشت های نام تجاری و ذهنیت از نام تجاری مقوله های ادراکی[۷۰] هستند. لزوما واقعی نیستند بلکه پیام هایی هستند که یک شرکت می خواهد، مصرف کنندگانش دریافت کنند. (دین[۷۱]، ۲۰۰۴).
۱۱-۲٫تصویر ذهنی و ویژگی های ذهنی(تداعی ها) در مورد یک نام تجاری:
منظور از تصویر ذهنی از یک نام تجاری این است که مصرف کننده وقتی یک نام تجاری را می بیند یا می شنود، چه چیز به ذهنش می رسد. ویژگی های ذهنی که در مورد یک نام تجاری وجود دارد جزیی از تصور ذهنی از آن نام است.(دیویس،۲۰۰۰)
نویسندگان مختلف، ویژگی های ذهنی از یک نام تجاری را به اشکال گوناگونی تعریف کرده اند که در ذیل به برخی از این تعاریف می پردازیم:
اسکات دیویس[۷۲](۲۰۰۰) تصور ذهنی از یک نام تجاری را به دو جزء تقسیم می کند:
۱٫مجموعه ای از ویژگی های ذهنی [۷۳]یا تداعی هایی که مصرف کننده نسبت به نام تجاری دارد و شامل ویژگی هایی در مورد سازمان، خدمت و یا محصول می شود.

 

    1. نقاب شخصیتی[۷۴]که در واقع توصیفی از نام تجاری بر اساس ویژگی های انسانی می باشد.مانند جنسیت، هوش و تحصیلات[۷۵].

 

تصور ذهنی از نام تجاری
ویژگی های ذهنی نام تجاری
ویژگی های سازمان، خدمت و محصول
شخصیت نام تجاری
(ویژگی های انسانی)
نمایشگر۳-۲٫ تصویر ذهنی از نام تجاری، منبع : (دیویس،۲۰۰۰)
دیویس معتقد است که ویژگی های ذهنی که مصرف کنندگان در مورد یک نام تجاری پیدا می کنند، با یکدیگر تفاوت های زیادی دارند. بسیاری از آن ویژگی های ذهنی اهمیت زیادی دارند و تقلید آن توسط رقبا بسیار سخت است، بعضی نیز اهمیت کمتری دارند و توسط رقبا نیز به آسانی قابل تقلید هستند.
۱۲-۲٫ تاریخچه و مدیریت نام تجاری:
فرگوهر[۷۶] (۱۹۹۰) مصادیقی از به کار گیری نام تجاری در عصر مصر باستان را ذکر می نماید. در این زمان آجرسازان مصری به منظور شناسایی محصولاتشان از رقبا اقدام به حک سمبل بر روی آجرهای تولیدی می نمودند.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:39:00 ب.ظ ]




در این صورت اگر موضوع شرط امری مستقل، مثل وکالت یا پیمانکاری باشد بایستی آن را تابع «شروط ابتدایی» دانست که با وجود ماده ۱۰٫ق.م، در نفوذ آن تردیدی نیست، اما این مبحث را که مربوط به قلمرو و الزام ناشی از قراردادهای بی‌نام است، نبایستی با «شرط» مخلوط کرد.
ولی هرگاه طرفین عقد درباره مفاد و چگونگی اجرای تعهدات ناشی از آن توافق جدیدی کنند، مثلاً: بر میزان دستمزد در قرارداد بیفزایند یا موعدی برای پرداخت بهای کالای فروخته شده تعیین کنند، می‌توان توافق جدید را از شروط پیشین دانست. زیرا بدین‌وسیله قرارداد را طرفین اصلاح کرده‌اند و همین مقدار کافی است که نام شرط را بر آن نهاد.[۳۲]
دانلود پروژه

بند پنجم: شرط ضمنی:

اصطلاح شرط ضمنی برای اموری به کار می‌رود که مدلول التزامی الفاظ قرارداد است، یعنی به حکم عقل یا قانون یا عرف لازمه‌ی مفاد توافق یا طبیعت قرارداد است.[۳۳]
در تعریفی بیان شده است: «شرطی است که در ایجاب و قبول نه به صورت صریح و نه به طور اشاره ذکر نمی‌شود ولی به لحاظ انس جامعه، وجود شرط، معهود در عرف و مورد شناسایی است، به گونه‌ای که اگر عقد به طور مطلق هم انشا شود، وجود شرط مزبور در آن عقد، در ذهن عرف انعکاس می‌یابد».[۳۴]
مثلاً: عقد اجاره، حاوی شرط ضمنی مربوط به تسلیم مورد اجاره از سوی مالک و انجام تعمیرات جزئی از طرف مستأجر است.
اگرچه شرط تبانی و شرط ضمنی هیچ‌کدام در عقد ذکر نمی‌شوند و هر دو به هنگام انشای عقد، مورد لحاظ و به اراده تعلق می‌گیرند، اما تفاوتی که بین این دو شرط وجود دارد در این است که «شرط بنایی مورد لحاظ خاصّ طرفین و معهود ایشان است، در حالی ‌که شرط ضمنی، معهود در نزد عرف است و به این جهت مورد لحاظ طرفین در عقد قرار می‌گیرد».

مبحث دوم: صحت و بطلان شرط و اقسام شروط باطل:

یکی دیگر از تقسیم‌های شرط، تقسیم به اعتبار نفوذ و اعتبار شرط است. بر این اساس شرط به صحیح و فاسد تقسیم می‌گردد و شرط فاسد نیز به اعتبار تأثیری که در عقد دارد به شرط باطل و مبطل تقسیم‌بندی می‌شود. آن‌چه که موضوع اصلی بحث ما را در این رساله تشکیل می‌دهد؛ یکی از اقسام شروط باطل و مبطل عقد «شرط خلاف مقتضای ذات عقد نکاح» می‌باشد. اما لازم می کند که قبل از ورود به بحث اصلی در مورد شرایط صحت شرط که باعث شناخت شروط صحیح از باطل می‌شوند، مطالبی بیان گردد. البته قبل از آن، می‌بایستی بررسی کرد که اصل صحت که در مورد عقود در فقه و قانون مدنی پذیرفته شده است، آیا در مورد شرط نیز قائل تسری است یا خیر؟ بنابراین بحث را در خصوص مطلب فوق در دو قسمت «اصل صحت شرط» و «شرایط صحت شرط» بررسی خواهیم نمود.

گفتار اوّل: اصل صحت شرط:

یکی از اصول و قواعد عمومی که در معاملات وجود دارد: «اصل صحت عقود است» به این معنا که در مقام تردید در صحت یا فساد عقدی، می‌بایستی اصل را بر صحت آن قرار داد، مگر این‌که خلاف آن ثابت گردد، یعنی بطلان عقد ثابت شود.
در بیان مدرک این اصل فقها به آیات شریفه: «قولوا للناس حسنا»، «اجتنبوا کثیرا من الظن إن بعض الظن اثم» و … استناد نموده که همگی بر لزوم حسن نیت و پرهیز از بدگمانی دلالت دارند، اگرچه برخی از فقها به دلالت این آیات و روایات بر موضوع مورد اشاره تردید نموده‌اند، اما اصل صحت در میان اکثریت قریب به اتفاق فقها مورد تردید نمی‌باشد.
حال بایستی جایگاه این اصل در تعهدات فرعی در ضمن عقد را نیز بررسی نمود، آیا اصل در این‌جا نیز جاری و ساری است یا خیر؟
«بررسی کلمات و عبارت فقهای امامیه در باب شروط ضمن عقد و شرایط صحت شرط، اعتقاد به جریان اصل صحت در شروط را نشان می‌دهد».[۳۵]
اغلب فقهای امامیه شرط را به معنای الزام و التزام دانسته و عده‌ای در اثبات لزوم وفای به آن به آیات شریفه: «اوفوا بالعقود» و «بتجاره عن تراض» تمسک جسته‌اند.
«تقریب استدلال به آیات شریفه مذکور این است که هر عقد مؤکدی که مورد تراضی واقع شود مشمول امر شارع مقدس است و شرط نیز در واقع عقد مؤکد و قراردادی است که به جهتی از جهات تابع عقد دیگری قرار داده شده است، بنابراین ادله لزوم وفای به عقود شامل شروط مرتبط به آن نیز می‌شود.[۳۶]
صحت قراردادها به عنوان یک اصل مهم در ماده ۲۲۳ قانون به تبعیت از فقه پذیرفته شده است و از آن‌جایی که «شرط» پاره‌ای از عقد است، این اصل شامل شروط هم خواهد شد و می‌توان گفت: «هر شرط محمول بر صحت است مگر این که فساد آن معلوم شود».[۳۷]
قانون مدنی از شرایط درستی شرط، سخنی به میان نیاورده و این شیوه نگارش مؤید پذیرش «اصل صحت شرط» می‌باشد.[۳۸]

بند اوّل: شرایط صحت شرط (ضرورت بحث):

اگرچه با بررسی و ذکر شروط باطل می‌توان معیارهای لازم برای صحت و فساد شرط را دریافت اما ضرورت بحث از شرایط صحت را منتفی نمی‌سازد، چرا که وقتی ما از شروط باطل بحث می‌کنیم، لزوماً تمامی شرایط صحت مورد بررسی قرار نمی‌گیرد. بنابراین بایستی اوّل، بررسی نمود که رعایت شرایط عمومی صحت معامله در انعقاد و اعتبار شرط لازم می باشد یا خیر؟
روشن است که در این‌جا ما به بحث ماهیتی شرایط عمومی و اختصاصی صحت معامله نمی‌پردازیم و صرفاً به صورت کلی، لزوم رعایت یا عدم رعایت شرایط عمومی را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
طبق ماده ۱۹۰ قانون مدنی از جمله شرایط لازم برای صحت هر معامله و قراردادی، قصد و رضا، اهلیت طرفین، موضوع معین مورد معامله و مشروعیت جهت معامله می‌باشد. حال در این‌جا سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا رعایت شرایط عمومی صحت معاملات در مورد شرط ضمن عقد نیز لازم و ضروری است؟ فایده‌ی پاسخ به سؤال، در جایی است که شرط ضمن عقد فاقد یکی از شرایط عمومی صحت از قبیل: رضا، معلوم و معین بودن موضوع یا اهلیت طرفین باشد، چنین شرطی صحیح است یا بایستی آن را باطل دانست؟ در پاسخ به سؤال مذکور، دو نظریه وجود دارد که به شرح آتی بررسی می‌گردد.
الف: نظریه عدم لزوم رعایت شرایط عمومی صحت معامله در مورد شرط:
فقها و حقوق‌دانانِ قائل به این نظریه معتقد هستند: از آن‌جایی که ماده ۲۳۲ قانون مدنی در مقام بیان بوده و تنها سه شرط برای صحت شروط بیان نموده (شرط مقدور باشد، فایده داشته باشد و مشروع باشد) لذا به وجود بقیه‌ی شرایط صحت معامله در شرط نیاز نیست و بیان می‌کنند بر اساس ماده ۱۰ قانون مدنی، چنان‌چه شرط مالیت نداشته باشد یا شرط مجهولی که موجب جهل به عوضین نشود، صحیح است.[۳۹]
ب: نظریه لزوم رعایت شرایط عمومی صحت معامله در مورد شرط:
این نظریه نیز در بین فقها و حقوق‌دانان طرفدارانی دارد. برخی حقوق‌دانان پیرو «نظریه لزوم وجود شرایط عمومی صحت عقود در شرط» بیان می‌کنند که اگرچه شرط یک تعهد تبعی است و ضمن عقد درج می‌گردد، لکن تبعی بودن آن باعث نمی‌شود که ما قائل به رعایت شرایط عمومی صحت در آن نباشیم، ضمن این که شرایط مندرج در ماده ۱۹۰ قانون مدنی ناظر به همه‌ی قراردادها و تعهدات است و شرط ضمن عقد، برتری و امتیازی بر دیگر تعهدات ندارد که قائل به عدم لزوم رعایت صحت معامله در مورد آن باشیم. مثلاً: ماده ۱۹۰ قانون در شرایط اساسی برای صحت معامله بیان می‌کند «مشروعیت جهت معامله» و ماده ۲۳۲ در بیان شروط باطل مقرر داشته «شرطی که نامشروع» باشد، در ماده ۱۹۰ ق.م، از لحاظ تأثیر در عقد، امتیازی بین مشروع بودن موضوع و جهت معامله وجود ندارد، بنابراین شرطی که هدف از آن، انجام امری نامشروع باشد، بی‌تردید نامشروع است.[۴۰] مثال دیگر: «مطابق بند ۳ ماده ۲۲۳ ق.م، «شرط مجهولی که جهل به آن موجب جهل به عوضین شود» باطل و موجب بطلان عقد است». مفاد ماده با بطلان شرط مجهول، هر چند که به دو عوض سرایت نکند، منافی به نظر نمی‌رسد، اجرای تعهدی که موضوع آن مجهول است امکان ندارد و این امر چنان بدیهی است که نیاز به حکم خاص درباره آن احساس نمی‌شود. پس باید گفت شرط مجهول، اگر قابل تعیین نباشد، به حکم طبیعت خود باطل است و هنگامی عقد را نیز باطل می‌کند که موجب جهل به عوضین شود».[۴۱]
به هر صورت بین دو نظریه مطرح شده، بی‌گمان نظر اخیر را باید تأیید کرد. محصور کردن شرایط صحت به آن‌چه در مواد ۲۳۳ و۲۳۲ آمده است، نتایجی به بار می‌آورد که حتی پیروان نظر مخالف نیز راضی به آن نیستند. به عنوان مثال: اگر برای افزودن شرط بر قرارداد یکی از دو طرف در معرض اکراه قرار گیرد، آیا می‌توان شرط ناشی از اکراه را نافذ دانست؟ آیا اشتباه در موضوع اصلی شرط در نفوذ آن بی‌اثر است.[۴۲]

بند دوم: شرایط اختصاصی صحت شرط:

پس از بررسی دو نظریه‌ی مربوط به لزوم یا عدم لزوم رعایت شرایط عمومی صحت شرط، لازم می کند که شرایط دیگری که در صحت شرط نقش دارند و ما در این بحث تعبیر به شرایط اختصاصی نموده‌ایم، مورد بررسی قرار گیرند. به عبارت دیگر مراد ما شروطی هستند که وجود آن‌ها برای صحت «شروط ضمن عقد» الزامی خواهد بود.
در فقه نسبت به شرایط صحت «شرط» نظر واحدی وجود ندارد و اختلاف نظر زیادی بین فقها در این خصوص به چشم می‌خورد، که بیشتر این اختلاف‌ها صوری بوده و ناظر به چگونگی تحلیل این شروط می‌باشد. اگر بخواهیم جمع‌بندی مختصری از نظر فقها در مورد «شرایط اختصاصی صحت شرط» داشته باشیم، به شرح زیر است:

 

    1. اجرای شرط در توان طرف قرارداد باشد. (مقدور بودن)

 

    1. شرط به خودی خود جایز باشد.

 

    1. غرض عقلایی داشته باشد.

 

    1. مخالف کتاب و سنت نباشد.

 

    1. منافی مقتضی عقد نباشد.

 

    1. مجهول نباشد.

 

    1. مستلزم محال نباشد.

 

    1. شرط (التزام) در متن عقد باشد.

 

    1. منجز باشد.

 

البته فقهای متقدم به چهار شرط:

 

    1. مجهول نبودن؛

 

    1. مخالف کتاب و سنت نبودن؛

 

    1. مخالف مقتضای عقد نبودن؛

 

    1. و غیر مقدور نبودن، برای صحت شروط قائل بوده و بقیه‌ی شروط را جایز می‌شمارند.[۴۳]

 

قانون مدنی هم با در نظر گرفتن نظریات مربوط به شرایط صحت شرط، در مواد ۲۳۲ و ۲۳۳، پنج شرط را برای درستی شرط مقرر نموده است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:38:00 ب.ظ ]