کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



چیزی که بعد از چیز دیگر است شامل صور مختلف است، مانند تأخر در زمان و مکان و اجمالا آنچه اکنون بدان نیازمندیم، آنست که تأخر از جهت استحقاق و شایستگی در وجود باشد اگر چه ممکن است در زمان با هم باشند و این در وقتی است که هستی این از دیگری باشد و هستی دیگر به توسط این نباشد پس این شایسته وجود نبوده مگر آن که وجود برای آن دیگری حاصل شده باشد[. . . ] و این یک تأخّر ذاتی است، (همو،۱۳۷۵، ج ۱، ص ۲۹۴)
مقاله - پروژه
از طرفی ابن سینا تقدم را همان علّیت می شمارد و می گوید:« علیت علت یعنی آنکه ذاتاً متقدم بر معلول است و وجودش را از معلول نگرفته است». (همو ۱۳۷۹ ص ۱۷۲)، وی معتقد است صحیح نیست که علت و معلول از آن حیث که علت و معلولند هم رتبه باشند، بلکه علت بر معلول ذاتاً تقدم وجودی دارد. (همان ص ۱۹۰). همینطور وی در بیان نوع تقدم واجب الوجود به ممکن الوجود ها از عبارت تقدم استغنا و تأخر حاجت استفاده می کند و می گوید علیت و معلولیت یعنی استغنا و حاجت (همان ص ۱۹۶)
همان طور که در ادامه خواهیم گفت «تقدم و تأخر» یا «اقدمیت» از انحاء تفاضل است و می توان گفت «مافیه التقدم» و «ما به التقدم» در باب تقدم و تأخر همان «مابه الاشتراک» و «ما به الامتیاز» در باب تشکیک است. (عبودیت، ۱۳۸۳ هـ ش. ص ۳۲ ) البته شرط تشکیکی بودن تقدم و تأخر وحدت «ما به التقدم» و «مافیه التقدم» است مانند تقدم و تأخر در اجزای زمان. برای تقدم و تأخر غیر تشکیکی نیز می توان مثال دوانسان که مربوط به دوزمان مختلفند را طرح کرد.
از قراینی که در سخن ابن سینا مشاهده می شود، می توان حدس زد که وی به تقدم و تأخر تشکیکی اشاره می کند، چرا که تفاوت متقدم و متأخر را در مواردی به نیاز و بی نیازی که نوعی کمال و نقص اند، می داند.
همانطور که گفتیم بعضی از این تفاوت ها به یک امر باز می گردند مانند وجوب وامکان، استغنا و حاجت و تقدم و تأخر که می توان همگی را بیانات متعدد از یک مسأله دانست.
۲-۱-۵ تشکیک در «وجود» و «موجود»
آنچه در این قسمت باید گفت آن است که بحث تشکیک درمنطق متفاوت با فلسفه است. درمنطق مفهوم به کلی و جزئی تقسیم می شود. مفهوم کلی یا بطور یکسان بر مصادیق خود حمل می شود که آن را کلی متواطی گویند و یا حمل آن بر مصادیق خود غیر یکسان و به تقدم و تأخر و امثال آن صورت می گیرد که آن را کلی مشکک می گویند. امّا در فلسفه معنای تشکیک ناظر به ضابطه و معیار غالب آن که همان وحدت ما به الاشتراک و ما به الامتیاز در امور متکثر است می باشد. البته معیارهای خاص تری نیز برای تشکیک مطرح شده که عبارتند از تفاضل یا شدت و ضعف یا کمال و نقص یا اولویت و همچنین رابطه علی و معلولی، به این معنا که واقعیت معلول ناقص تر از واقعیت علّت است. ضمن آن که تفاضل نیز می تواند به چند نحو باشد: تفاضل به اولویت، تفاضل به اقدمیت یا تقدم و تأخر، تفاضل به اتمیت یا اکملیت(عبودیت، ۱۳۸۳ هـ ش. ص ۳۰)
ابن سینا و پیروان او تشکیک در ذاتی را که همان تشکیک در ماهیت است، چه ماهیت جنسی و چه ماهیت فصلی، محال می دانند و تنها قائل به تشکیک در امور عرضی یا تشکیک در مفهوم می باشند و آن طور که می دانیم ملاصدرا تشکیک در حقیقت خارجی وجود (تشکیک در مصداق) را مطرح می کند. (همان ص ۳۷). هر چند تشکیک مورد نظر ابن سینا با صدر المتألهین متفاوت است، اما ابن سینا در عباراتی به بیان همان عناصری از تشکیک که ملاصدرا به آن ها اشاره می کند می پردازد از جمله اقسام تفاضل یا همان اولویت و تقدم وتأخر و اتمیت در وجود که بخشی از آن در مبحث انواع اختلافات در وجود بیان شد.
نکته ای که در این پژوهش واجد اهمیت است، آن است که اگر هر کدام از معانی منطقی یا فلسفی تشکیک در مورد وجود که به نظر می رسد ابن سینا در رابطه با هر دوی آن ها عباراتی گفته است را در نظر بگیریم و یا تشکیک در مفهوم یا تشکیک در مصداق آن را لحاظ کنیم؛ با بحث تباین ذاتی موجودات ناسازگار است، چرا که هر جا بحث تشکیک مطرح باشد پای نوعی وحدت در میان است که با تباین به تمام ذات مخالف است.
ابن سینا در عباراتی به طور مستقیم و یا غیر مستقیم به تشکیک در «وجود» و «موجود» اشاره کرده است که به عنوان نمونه می توان به عبارات زیر اشاره کرد:
۲-۱-۵-۱ تشکیک در وجود
«وجود بر موضوعات خود به تشکیک حمل می شود، پس واجب است که اختلاف موجودات هم ذاتی آنها باشد مانند تمیز «سیاهی» از «مقدار». این دو در هیچ مفهوم عام و مقومی مشترک نیستند و چه بسا در یک امر لازم غیر مقّوم شریک باشند».[۲۴](ابن سینا، ۱۳۷۱ هـ ش، ص ۲۱۸)
«و اما مساله ای که در باب وجود پرده از تشکک آن بر می دارد، آن است که وجود در ذوات وجود اختلاف نوعی ندارد، بلکه اگر اختلافی هست به تأکد و ضعف است و این ماهیات اشیاء هستند که با نیل به وجود، نوعاً مختلف می شوند و آنچه از وجود به آن ها پوشانده می شود نوعا مختلف نیست. پس انسان و اسب به دلیل ماهیتشان و نه به دلیل وجود شان است که اختلاف نوعی دارند».[۲۵] (ابن سینا، ۱۳۷۱ هـ ش. ص ۴۱)
«وحدت نیز مانند «وجود» از اسماء مشکک است». (ابن سینا، ۱۳۷۹ هـ ش، ص ۷۳)
بهمنیار شاگرد ابن سینا نیز در کتاب «التحصیل» خود چنین می گوید:
پس بدان که وجود بر مادون خود به حمل تشکیک حمل می شود. و نه به حمل تواطو و این یعنی وجودی که سببی ندارد طبعاً مقدم بر وجودی است که دارای سبب است و همچنین وجود جوهر مقدم بر وجود عرض است و نیز بعضی از وجودات قوی تر و بعضی ضعیف ترند [ . . . ] پس اگر «وجود» اعتبار نشود، تقدم و تأخری در کار نیست. تقدم وتأخر و همچنین «قوی تر » و «ضعیف تر» مانند دو مقوم برای وجودات و یا موجودات می باشند. (بهمنیار، ۱۳۴۹ هـ ش، ص ۲۸۱)
همانطور که دیدیم ابن سینا ضمن قول به تشکیک ، ریشه ی اختلافات رادر ماهیات می داند و نه در وجود و این، مخالفت او با « تباین وجودات» را می رساند. به علاوه شاگرد او بهمنیار نیز با بیان حمل تشکیکی وجود، تقدم و تأخر و ضعف و قوت را نیز برای «وجودات» مطرح کرده و فراتر از آن، اینها را برای « وجودات» مقوم می داند که نکته ای در خور توجه است.
۲-۱-۵-۲ تشکیک در «موجود»
- «موجود جنس نیست و بر مادون خود به طور متساوی حمل نمی شود، یعنی نوع متواطی نیست، زیرا مفهومی است که به اشتراک معنوی بر موجودات با نوعی تقدیم و تأخیر حمل می شود و نخستین مرحله ی ثبوتش برای ماهیت، ثبوتش برای ماهیت جوهر است، سپس برای اموری که بعد از جوهرند ثابت می شود». (ابن سینا، ۱۴۰۴ هـ ق. ص ۲۴۳)
- « پس نخستین موجودی که شایستگی پیدایش دارد، جوهر مجرد غیر جسمانی است. پس از جوهر مجرد، صورت، و پس از آن جسم و سپس هیولاست و این هیولا از اسباب وجود جسم است، اما آن چنان سببی نیست که بخشنده ی وجود جسم باشد. بلکه محل پیدایش آن است و جسم هم ماده و صورتی دارد که کامل تر از هیولاست و سپس از نظر ترتیب، نوبت عرض هاست ودر هر طبقه ای از این طبقه ها گروهی از موجودات قرار گرفته اندکه از نظر وجود با هم متفاوتند». (یثربی، ۱۳۸۳ هـ ش، ص ۵۲)
- مقدم ترین اقسام موجود بالذات همانا جوهر است.[۲۶](ابن سینا، ۱۴۰۴ هـ ق. ص ۵۷)
ممکن است اشکال شود که عبارات فوق بیشتر ناظر به تشکیک در ماهیات است، نه در وجود موجودات اما باید در پاسخ چنین گفت که همانطور که پیداست، بیان ابن سینا صراحت بر تفاوت در «وجود» و اولویت در وجود و استحقاق وجود دارد و به طبقات موجودات که در «وجود» متفاوتند، اشاره می کند. منتها این تفاوت با « تباین ذاتی» یکسان نیست، بلکه اولویت و ترتیب درآن نمایان است که با تباین به تمام ذات مغایر است.
جالب است که ابن سینا در مواردی به بهره ی متفاوت موجودات از وجود نیز اشاره کرده است:
«بعضی از مفاهیم بهره ی شان از وجود بیشتر است مثل جواهر و موجودات قائم به خویش[۲۷]»
بنابراین جنبه ی دیگر تفاوت در طبقات موجودات را می توان تفاوت در بهره ی موجودات از «وجود» دانست.
لازم به ذکر است که«خواجه نصیر الدین طوسی» از شارحان فلسفه ی ابن سینا نیز در « اساس الاقتباس»، «موجود» را از اسماء مشککه می داند که در بعضی اوّل و أولی وأشد است و در بعضی غیر اوّل وغیر أولی و غیر اشد می باشد، مانند اطلاق لفظ «موجود» بر قدیم و محدث یا جوهر و عرض (طوسی، ۱۳۶۱ هـ ش. ص ۱۲) و همچنین در مورد تشکیک در وجود می گوید: «وجود درموجودات به تشکیک محمول می باشد، چرا که «موجود به خود» از « موجود به غیر» و «قائم به ذات خود» از «قائم به غیر» و «موجود قار» از « موجودغیر قار» به وجود أولی می باشد». (همان، ص ۳۵). البته خواجه نصیر عباراتی نیز دارد که قول به «تباین وجود» را به ذهن می آورد [۲۸]، ولی نکته ی مهم آنست که سخن ایشان در مواردی به صراحت بر تشکیک در «وجود» دلالت دارد و عبارات موید تشکیک قوی تر و بیشتر است و تباین وجود را نمی توان به وی نسبت داد درمورد ابن سینا نیز باید گفت هر چند وی به صراحت و مانند ملاصدرا به تشکیک در وجود اشاره نکرده است اما مهم آنست که معیارهای تشکیک فلسفی که عبارتند از وحدت مابه الاشتراک و ما به الامتیاز و یا وجود تفاضل درمیان امور متکثر، در سخنان وی قابل مشاهده است. البته حتی اگر این برداشت را از عبارات شیخ الرئیس نپذیریم، صرف وجود ما به الاشتراک حتی اگر با مابه الامتیاز یکی نباشد، خود ناقض «تباین ذاتی موجودات» است.
۲-۱-۵-۳ تحلیل خاص «ملاعبد الرزاق لاهیجی» پیرامون رأی مشائین در باب تشکیک وجود
«ملاعبد الرزاق لاهیجی» حکیم صدرایی قرن یازدهم هجری بر کلام محقق طوسی شارح ابن سینا در مورد تکثر و تشکیک در وجود، شرحی خاص دارد که ذکر آن دراین قسمت خالی از لطف به نظر نمی رسد.
شرح ایشان بر عبارت خواجه نصیر با عنوان «وجود ذاتا تکثر می یابد» می باشد. ایشان چنین می گوید:
وقتی خواجه می گوید که وجود به تشکیک بر افرادش حمل می شود، یعنی در مواردی مثل علت و معلول، عقل این فرد[ وجود] را از معلول انتراع نمی کند و وصف معلولیت را بر او حمل نمی کند، مگر اینکه فرد دیگری را باوصف علیت انتراع می کند و بالعکس . و این معنای تقدم و تأخر بالعلیه است و از آنجا که وجود فرد متقدم به اعتبار عقل است نه خارج، صدق مفهوم وجود مطلق بر آن نیز در اعتبار عقل است و صدقش مقدم بر صدق فرد متأخر است، بر خلاف آنجا که تقدم واقعاً در خارج موجود باشد که لازم نمی آید صدق مفهوم وجود بر علّت مقدم بر صدقش بر معلول باشد، یا صدق مفهوم وجود بر جوهر اولی بر صدقش بر وجود عرض باشد، بلکه آنچه مسلم است، اقدمیت وجود علّت بر وجود معلول و اولویت وجود جوهر بر وجود عرض است نه اقدمیت صدق و اولویت آن. پس خواجه اینگونه می گوید: یقال الوجود (المطلق) بالتشکیک علی عوارضها، یعنی (صدق وجود) بر افراد وجود که به حسب اعتبار عقلی عارض بر موضوعات (یعنی همان ماهیات مخصوص) هستند، به تشکیک می باشد و این تصریحی است به این که برای وجود افراد واقعی واقعا متخالفی می باشد که در نفس الامر بر ماهیات عارض می شوند و اینکه گفته با تشکیک علی عوارضها نشان می دهد وجود برای آنها عرض است (لاهیجی، بی تا، ص۶۸)
آن چه از بیانات لاهیجی به دست می آید این است که وی علی رغم تفکیک استادش ملاصدرا میان «مفهوم وجود» و «حقیقت عینیه واحده ی وجود» ، تعبیر تشکیک در خصوص وجود را مانند تشکیک در عرضی که مشائین در تفسیر فلسفی مفهوم مشکک به کار گرفتند می گیرد، مانند تشکیک در خود وجود یعنی در عین تباینی دانستن وجود در موجودات صدق تشکیکی آن را توجیه می کند و این تشکیک را همان تشکیک عامی (تشکیک در مفهوم) می داند، نه تشکیک خاصی (تشکیک در مصداق عینی وجود)
ایشان با نگاهی خاص به تشکیک و تقدم و تأخر به نحوی میان آن و تباین وجودات جمع می کند و آنطور که خود ایشان نیز می گوید، نظری ابتکاری در این باره ارائه می دهد و می گوید تا پیش از وی کسی چنین شرحی بر کلام خواجه نداده است. (همان، ص ۷۱)
۲-۱-۶ موارد استفاده از لفظ « تباین»
در بخش قبل در میان آثار ابن سینا مواردی از اختلافات وجودی و یا تفاوت های موجودات که طی جستجوی نگارنده مشاهده شده بود، بیان شد، اما بایستی توجه داشته باشیم که در مواردی نیز شیخ از لفظ مباینت و تباین استفاده کرده است که به دلیل جایگاه مسأله ی «تباین» در این تحقیق، جداگانه به آن اشاره می کنیم، هر چند به نظر نمی رسد این موارد به طور کامل با «تباین ذاتی موجودات» مطابقت داشته باشند.
ابن سینا در درجه اول « وجود اول» یا باری تعالی را مباین با وجود سایر موجودات می داند که چیزی هم جنس وجود آن نیست و این عبارات را درست پس از آنکه وجود همه موجودات را برای باری تعالی و از فیض او می داند، مطرح کرده است.[۲۹] (ابن سینا، ۱۳۷۹، ص ۱۹۰)
ایشان هم چنین درموارد متعددی ذات فاعل را مباین با ذات مفعول معرفی کرده است (همان ص ۹۸) و می گوید. مفید در مورد آنچه افاده می کند اولی از مستفید است (همو، ۱۳۷۱، ص ۲۸۵) و ضمناً هر موجودی را که وجودش متعلق به دیگری (فاعل وجود) است، مباین با آن دیگری می داند. (همو، ۱۳۷۹، ص ۲۱۵)
وی برای عقول نیز از لفظ متباین استفاده کرده است که در بخش قبل نظرش را در مورد تفاوت میان عقول گفتیم و نیز دیدیم که نگاه شیخ به رابطه علّت و معلول، رابطه استغناء و حاجت و تقدم و تأخر و نوعی کمال و نقص می باشدو از آنجا که موارد به کار بردن لفظ تباین توسط شیخ، اغلب درمورد علّت و معلول است، می توان نیتجه گرفت مراد وی از تباین می تواند صرف تغایر باشد ولی نه به این صورت که هیچ وجه اشتراکی به تمام ذات نداشته باشند.
توضیح آنکه با توجه به مواردی که شیخ از لفظ تباین استفاده کرده است که نوعاً همان تباین میان مبدأ و مخلوقات و علت و معلول و نیز میان عقول می باشد، و از طرفی با توجه به دیدگاه شیخ در باب انواع اختلافات در میان موجودات که همانطور که در قسمت قبل گفتیم عبارتند از استغناء و حاجت ، قوت و ضعف، کمال و نقص و تقدم و تأخر، می توان نتیجه گرفت که مراد شیخ از بینویت و تباین، نوعی مغایرت است که به میزان کمال و نقص یا نیاز و بی نیازی در وجود و یا به قول خود شیخ به میزان بهره ی موجودات از وجود باز می گردد و نه بینونت مطلق به معنای تباین به تمام ذات که هیچ جنبه ی مشترکی در کار نباشد. در مورد «علت» و «معلول» نیز که اکثر موارد کاربرد لفظ «تباین» توسط ابن سینا در آن مورد است، تباین به تمام ذات به دلایلی از جمله لزوم سنخیت میان علت و معلول قابل قبول نیست.
و بالاخره در مورد تباین میان عقول نیزآنطور که گفتیم در جایی ابن سینا عقول را به نحوی دسته بندی می کند که تفاوت آن ها هم به میزان قوه و فعلیت که آن هم به کمال و نقص و قوت و ضعف باز می گردد، مربوط است که باز نمی توان برداشتی منطبق با تباین به تمام ذات از آن نمود.
۲-۱-۷ اصالت وجود یا اصالت ماهیت
۲-۱-۷-۱ تمایز وجود از ماهیت
تمایز وجود و ماهیت از مسائل مهمی است که در باب رابطه وجود و ماهیت در فلسفه ی ابن سینا مطرح است و آن را می توان مقدمه ای برای بحث اصالت وجود یا اصالت ماهیت دانست.
این مسأله در عباراتی از ابن سینا مشهود است:
- « پس انسانیت، ماهیت است و وجود نیست و وجود جزء آن نمی باشد، بلکه وجود، خارج از حد آن است، [. . . ] وجود عارض برماهیت است [. . . ] انسان، بماهو انسان، وجود بما هو وجود نیست بلکه معنای آن خارج از آن است و همه ی اشیاء – ماهیات – مندج تحت مقولات نیز همینگونه است بلکه هر یک از آن ها موضوع برای وجود است و وجود لازم آن است».[۳۰](همو. ۱۴۰۴ هـ ق. ص ۲۷)
- «تو گاهی معنای مثلث را می فهمی اما تردید داری که آیا چنین چیزی در خارج وجود دارد ؟ این تردید در حالی است که تواصلاً در ذات و حقیقت مثلث تردید نداری و می دانی که مثلث ترکیبی است از خط وسطح. اما تحقق خارجی آن برایت قابل تردید است. [۳۱]( همو، ۱۳۷۵ هـ ش، ص ۹۶)
- «وجود اجسام و اعراضشان و از جمله وجود عالم محسوس ظاهر است و تمام این موجودات، وجودشان خارج از ماهیتشان است». (همو، ۱۳۷۹ هـ ش، ص ۲۲۸)
- «همگی ماهیات، وجودشان از خارج است و وجود در آنها عرض است، بنابر این همگی شان معلولند».[۳۲](همان، ص۲۲۴)
- «حقیقت مثلث یا حقیقت سفیدی یا حقیقت خاص هر شئ را «وجود خاص» یا ماهیت آن می گویند که غیر از وجود است که هم ردیف ثبوت است»[۳۳]. (همو ۱۳۷۱، هـ ش، ص ۲۸)
- «هر شئی ماهیتی دارد پس این ماهیت یا به صورت موجودی در خارج تحقق می یابد و یا به صورت تصوری در ذهن، به گونه ای که اجزاء آن با آن حاضر باشد و دراین صورت آن شئ واجد حقیقتی غیر از موجود بودن به یکی از دو نحو وجود (یعنی در عین و ذهن) می باشد که قوام به این دو نحو وجود ندارد، پس وجود معنایی است که به حقیقت شئ اضافه شده خواه لازم باشد و خواه غیر لازم». (همو، ۱۳۷۵ هـ ش، ج ۱ ص ۱۲۲ و ۱۲۱).
ابن سینا که هر ممکن الوجود را زوج ترکیبی از وجود و ماهیت می داند (همو ۱۴۰۴ هـ ق، ص ۶۱ و ۶۰)، آن طور که دیدیم، چیستی و سایر ویژگی های شئ را ماهیت، ذات، حقیقت و وجود خاص شیء می داند و آن را چیزی غیر از تحقق خارجی و ثبوت و یا وجود عام شئی معرفی می کند.
۲-۱-۷-۲ عروض وجود بر ماهیت
عرضیت وجود برای ماهیت نیز در فلسفه ی ابن سینا قابل توجه است که بایدگفت عروض وجود بر ماهیت به معنای «عرضی» در مقابل « ذاتی» نیست، چه باب برهان و چه باب ایسا غوجی، بلکه عروض به معنای حمل است که این مسأله موجب اشتباه برخی از فلاسفه شده است.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-08-14] [ 12:33:00 ب.ظ ]




 

 

مبتنی بر نوآوری

 

 

 

    • انعطاف پذیری

 

    • تعداد محصولات و فرایند های جدید

 

    • تعداد ثبت اختراعات

 

    • میزان هزینه تحقیق و توسعه

 

 

 

 

 

مبتنی بر سازمان

 

 

 

    • شاخص بهره وری

 

    • اهمیت نشان تجاری

 

    • وجود سیستم اطلاعاتی منسجم و یکپارچه

 

    • تهیه و تعیین اولویتهای رقابتی در پاسخگویی به تقاضاها

 

 

 

 

 

مبتنی بر کارکنان

 

 

 

    • توانمندی کارکنان

 

    • میزان شایستگی دستاوردهای کارکنان

 

    • آموزش مهارتها به کارکنان

 

 

 

 

 

۲-۴: تحقیقات مرتبط خارجی

 

 

  • در پژوهشی که توسط ماییک و همکاران (۲۰۱۰) با عنوان درک پیچیدگی ادغام دانش در سیستم توسعه محصول مشترک جدید انجام شد، بیان می کند که ادغام دانش در توسعه محصول جدید مشترک، مهم است. این پژوهش به بررسی عوامل مؤثر بر ایجاد یک درک مشترک در توسعه محصول جدید مشترک میپردازد. نتایج نشان میدهد این عوامل در ۳ سطح مختلف کارکنان، پروژه و شرکت میباشد. علاوه بر آن رابطهای بین این ۳ عامل وجود دارد. عوامل مرتبط با آنها به ۴ نوع رابطه مختلف تقسیم میشود. رابطه های مختلف آنها از یکدیگر ناشی از مکانیسمهای مشترکی که در آنها وجود دارد، است.

 

 

 

  • در پژوهشی که توسط پانگ و همکاران (۲۰۰۴) با عنوان تحقیق بر روی ارتباط بین روش مدیریت دانش و استراتژی توسعه محصول جدید بر عملکرد محصول در صنایع تایوان انجام گرفت، بیان می کند که با توجه به پیشرفت علم و تکنولوژی و تغییرات سریع بازار، چرخه عمر یک محصول بسیار کوتاهتر از قبل شده است. شرکت باید همواره به تحقیقات و نوآوری بر روی محصولات جدید، انتخاب محصولات مناسب با تکنولوژی جدید و کنار آمدن با خواسته های مشتری داشته باشند. استراتژی توسعه محصول جدید یک فعالیت مهم است که به سازمانها در زنده ماندن و ایجاد بهبود مستمر کمک می کند. این مطالعه، عملکرد شرکتهای تایوانی با فناوری بالا در پیاده سازی مدیریت دانش و استراتژی توسعه محصول جدید را تجزیه و تحلیل میکند و نتایج زیر را نشان میدهد: ۱- آن دسته از شرکتهایی که به شدت بر پیاده سازی مدیریت دانش تأکید دارند، اثر مثبتی بر عملکرد توسعه محصول جدید دارد. ۲- استراتژیهای توسعه محصول جدید مختلف توسط شرکتها منجر به تغییراتی در عملکرد میشوند. ۳- نوآوری مؤثرتر از کپی یک استراتژی است. شرکتهایی با فناوری بالا که از روش های مدیریت دانش در استراتژی توسعه محصول جدید استفاده می کنند، موفقتر می باشند.

 

 

 

  • در پژوهشی که توسط یاهوی و ونچانگ (۲۰۰۷) با عنوان سرمایه فکری و عملکرد توسعه محصول جدید با میانجیگری توانایی یادگیری سازمانی انجام شده است، با بهره گرفتن از مصاحبه و روش های نظرسنجی به بحث در مورد روابط حاکم بر سرمایه فکری، توانایی یادگیری سازمانی و عملکرد توسعه محصول جدید میپردازد. نتایج حاصل از این مطالعه نشان میدهد که سرمایه انسانی و سرمایه رابطه ای باعث بهبود عملکرد توسعه محصول جدید از طریق توانایی یادگیری سازمانی میشود. اگرچه سرمایه ساختاری تأثیر مثبتی بر توانایی یادگیری سازمانی دارد، مدیران باید به اثرات منفی سرمایه ساختاری بر توانایی یادگیری سازمانی توجه کنند. مقایسه ۳ نوع از سرمایه های فکری شرکت های بزرگ تایوان و شرکت های کوچک و متوسط تایوان نشان می دهد که سرمایه رابطهای شرکت های کوچک و متوسط تایوان کمتر از شرکت های بزرگ است.

 

 

 

  • در پژوهشی که توسط یونگ و فنگ (۲۰۱۲) با عنوان بررسی اثر مدیریت دانش و نوآوری فناوری بر عملکرد توسعه محصول جدید: مطالعه موردی (صنعت ماشین آلات تایوانی) انجام شده است، بیان میدارند که با آغاز دوره اقتصاد دانش، پژوهش و نوآوری، دارایی های نامشهود، عمدتاً به منبع اصلی مزیت رقابتی شرکت تبدیل شده است. این امر برای صنعت ماشین آلات، که فاقد قابلیت تحقیق و توسعه است اهمیت ویژه ای دارد. دانش و فناوری به تدریج به عنوان یک نوع دارایی استراتژیک و منبع اصلی برای ایجاد مزیت رقابتی در نظر گرفته شده اند. این پژوهش درصدد بررسی اینکه آیا مدیریت دانش می تواند باعث افزایش نوآوری در تکنولوژی شود و چگونه بر عملکرد توسعه محصول جدید در صنعت ماشین آلات تأثیر میگذارد. از پرسشنامه برای
    پایان نامه - مقاله - پروژه
    جمعآوری اطلاعات و نظرات شرکتها استفاده شده است و از متغیرهای اقتصادی برای پیدا کردن عوامل تأثیرگذار بر عملکرد مدیریت دانش، نوآوری در فناوری و عملکرد توسعه محصول جدید استفاده شده است.

 

 

 

  • پانگ لولیو و دیگران (۲۰۰۹) در پژوهشی تحت عنوان مطالعه رابطه بین مدیریت دانش، جذب دانش و ظرفیت مدیریت نوآوری در صنایع با تکنولوژی بالای تایوان به نتایج زیر رسیدهاند.

 

 

۱- همبستگی مثبت بین ظرفیت مدیریت دانش و ظرفیت مدیریت نوآوری وجود دارد.
۲- همبستگی مثبت بین ظرفیت مدیریت دانش و ظرفیت جذب دانش
۳- همبستگی مثبت بین ظرفیت جذب دانش و ظرفیت مدیریت نوآوری وجود دارد.
در تجزیه و تحلیل از روش های آماری شامل: تحلیل همبستگی، تحلیل رگرسیون چند متغیره و آزمون تی استفاده شد و در این مطالعه همبستگی بین ظرفیت مدیریت دانش، ظرفیت جذب دانش و ظرفیت مدیریت نوآوری در صنایع با تکنولوژی تایوان با سطح اطمینان بالا مشاهده شد.

 

 

  • داروش (۲۰۰۵) در پژوهشی تحت عنوان مدیریت دانش، نوآوری و عملکرد مؤسسه استدلال
    مینماید اگرچه دانش به خودی خود یک منبع است اما مدیریت مؤثر دانش افراد درون مؤسسه سازمان را قادر میسازد تا بهره بیشتری از سایر منابع موجود در مؤسسه ببرند. داروش بر اساس یافته های پژوهش خود مدعی شد که هر سه مؤلفه مدیریت دانش با هم و با نوآوری رابطه دارند. در پژوهشی که توسط علی رضاییان و همکاران (۲۰۱۰) با عنوان بررسی الگوهای استراتژی مدیریت دانش و استراتژی دانش در سازمانها انجام شده است بیان میکنند که در این مقاله الگوهای استراتژی مدیریت دانش و الگوهای استراتژی دانش با بهره گرفتن از منابع دست اول بررسی شده است. نتایج تحقیق حاضر نشان میدهد با توجه به تفاوت ماهیت و کارکرد این دو مفهوم، سازمانها برای انجام پروژه های مدیریت دانش نیازمند تدوین استراتژی مدیریت دانش و استراتژی دانش خود به صورت جداگانه میباشند. استراتژی مدیریت دانش بر مبنای دستهبندی دانش به انواع دانش آشکار (صریح) و دانش پنهان (ضمنی) تعریف میشود و استراتژی دانش بیان میکند که سازمان چه دانشی را، با چه عمقی، از چه منبعی و از چه طریقی برای پشتیبانی از برنامه استراتژیک خود بایستی کسب نماید.

 

 

 

  • در پژوهشی که توسط شفیعی نیکآبادی (۱۳۹۲) با عنوان ساختاری چند بعدی جهت تبیین اثر استراتژیهای زنجیره تأمین، استراتژیهای کسب و کار و استراتژیهای مدیریت دانش بر توزیع دانش بر زنجیره تأمین انجام شده است، بیان میکند که هدف اصلی تحقیق ارائه ساختاری چند بعدی جهت نمایش تأثیر استراتژیهای زنجیره تأمین، استراتژیهای کسب و کار و استراتژیهای مدیریت دانش بر توزیع دانش بر زنجیره تأمین صنعت خودروسازی میباشد. طی تحقیق صورت گرفته در صنعت خودرو، مشخص شد که توزیع مؤثر دانش در زنجیره تأمین، تحت تأثیر سلسله مراتب استراتژیهاست به طوری که استراتژیهای زنجیره تأمین بر استراتژی کسب و کار اثر گذاشته، استراتژی کسب و کار بر استراتژی مدیریت دانش و در نهایت استراتژیهای مدیریت دانش است که توزیع هدفمند و مؤثر دانش در زنجیره را جهتدهی و هدایت مینماید. بنابراین توزیع دانش بیشتر از همه تحت تأثیر مستقیم استراتژیهای مدیریت دانش بوده اما به طور غیرمستقیم از استراتژیهای کسب و کار و استراتژیهای زنجیره تأمین نیز تأثیر می پذیرد.

 

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:32:00 ب.ظ ]




با توجه به نتایج حاصل از آزمون مدل رگرسیون به شرح جدول فوق، مشاهده می شود که مقدار P-Valueمربوط به آماره F(prob (F-statistic)) که بیانگر معنی دار بودن کل رگرسیون است، برابر ۰۰۰/۰ بوده و حاکی ازآن است که مدل درسطح اطمینان ۹۵ درصد معنادار می باشد. ضریب تعیین تعدیل شده R2 برابر ۰۵۸/۰ بوده و بیانگر این مطلب است که تقریباً ۵۸% از تغییرات متغیّر وابسته با متغیرهای مستقل مدل قابل تبیین است. وهمچنین آماره دوربین واتسون ۷۴/۱ می باشد، که این مقدار بین ۵/۱ تا ۵/۲ است، که نشان دهنده عدم خود همبستگی بین متغیّرها می باشد.
همانگونه که در جدول ۴-۷ ملاحظه می شود، ضریب متغیر عدم تقارن اطلاعاتی برابر با۱۱۸/۳و عدد معناداری (Prob) آن ۰۰۸/۰ می باشد. با توجه به آماره tوp-Value این متغیر، نتایج نشانگر معنی داری این ضریب در سطح خطای ۵ درصد می باشد. این یافته ها نشان می دهد که عدم تقارن اطلاعاتی با هزینه حقوق صاحبان سهام رابطه مثبت و معناداری دارد.
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات

۵-۱ مقدمه

در چهار فصل قبلی کلیات پژوهش، مبانی نظری و پیشینه آن، روش پژوهش و یافته‌های تجربی آن مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا، فصل حاضر به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری از مطالب ارائه شده در فصل‌های پیشین این نوشتار اختصاص یافته است. به عبارت دیگر در این فصل مطالب فصل‌های قبل به صورت خلاصه بررسی و مرور می‌شوند. همراه با مرور مطالب فصل‌های دو، سه و چهار سعی خواهد شد یافته‌های تجربی پژوهش و رابطه آن‌ها با مبانی نظری پژوهش مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر این، در فصل حاضر به برخی از محدودیت‏های پژوهش اشاره می‏گردد و بالاخره، پیشنهادهایی برخاسته از نتایج و یافته‏های پژوهش ارائه خواهد شد که امید می‏رود این پیشنهادها ضمن آنکه برای استفاده­کنندگان اطلاعات حسابداری مفید واقع می‏گردد، راه­گشای پژوهش‏های آتی باشد که در این زمینه انجام خواهد پذیرفت.
پایان نامه - مقاله - پروژه

۵-۲خلاصه پژوهش

اطلاعات یک نقش مهمی را در تعیین هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت‌ها بازی می‌کند.. علاوه بر این، شرکت‌ها با رویه‌های افشای اطلاعاتی بیشتر که مبتنی بر آینده است، با هزینه حقوق صاحبان سهام پایین‌تری مرتبط هستند. سرمایه‌گذاران و مشارکت کنندگان در پی شناسایی گزینه‌ها و شرکت‌های مناسب برای سرمایه‌گذاری به منظور کسب بازدهی مناسب با توجه به افق سرمایه‌گذاری و ریسک‌پذیریشان هستند. نگرانی همیشگی گردانندگان بازارهای سرمایه رسیدن اطلاعات کافی و به موقع به این بازارها جهت یاری رساندن به سرمایه‌گذاران به منظور تجزیه و تحلیل اوراق بهادار و سهام موجود در این بازارها حین اخذ تصمیمات اقتصادی و با اهمیت است. فقدان اطلاعات کافی و معتبر و توزیع نابرابر آن‌ها در این بازارها منجر به اخذ تصمیمات ضعیف توسط مشارکت کنندگان در این بازارها و تخصیص غیر بهینه منابع مالی آن‌ها خواهـد شد که در ادبیات حسـابداری پدیده مـذکور تحت عنوان عدم تقارن اطلاعاتی شناخته می‌شود. این نابرابری اطلاعاتی میان دو گروه از بازیگران این بازارها بروز می‌کند. یک قسم این نوع عدم تقارن اطلاعاتی مابین مدیریت به عنوان دارندگان اطلاعات نهانی شرکت از یک سو و افراد برون سازمانی به عنوان افراد نیازمند اطلاعات جهت ارزیابی توانایی سـودآوری شرکت و نحوه ایفای وظیفه مباشـرتی مدیریت و ارزیابی عملـکرد وی از طرف دیگر روی می‌دهد که از نبود اطلاعات کافی در باب شیوه عملکرد مدیریت برای سرمایه گذاران پیش می‌آید و از عدم توانایی سرمایه گذاران برای مشاهده نتایج عملکرد مدیریت عارض می‌شود. عدم تقارن اطلاعاتی موضوعی مهم و پرطرفدار در میان دانشگاهیان بوده و تحقیقات بسیاری در این زمینه صورت گرفته است. عدم تقارن اطلاعاتی می‌تواند بر میزان معاملات سهام یک شرکت موثر باشد. از سوی دیگر، بازارها از گزارشگری مالی به عنوان جانشینی برای کیفیت مدیریت استفاده می‌کنند. همچنین، بازارها اقدام به پاداش دادن به افشای داوطلبانه و شفاف سازی که بیشتر از حد گزارشگری مالی است کرده‌اند. افشای اطلاعات ناقص توسط شرکت‌ها، نبود قطعیت در میان ذینفعان را ایجاد می‌کند. این طور به نظر می‌رسد که این نبود قطعیت، برای سرمایه گذاران و اعتبار دهندگان ریسک اطلاعاتی دارد و در این شرایط آن‌ها نرخ بازده بالاتری برای سرمایه به کار گرفته شد طلب می‌کنند. نرخ بازده بالاتر منجر به هزینه سرمایه بالاتری برای شرکت خواهد شد و در نهایت سبب می‌شود که قیمت سهام در بازار کاهش یابد. تحقیق جاری در پی حصول به این نکته بود که آیا با افزایش تعداد دفعات پیش بینی سود مدیریت، عدم تقارن اطلاعاتی کاهش یافته و اطمینان سرمایه ­گذاران به عملکرد آتی شرکت افزایش و هزینه حقوق صاحبان سهام کاهش خواهد یافت یا خیر؟ از این رو، پژوهش جاری در پی پاسخ به سؤالات زیر بود:
آیا تعداد دفعات پیش بینی سود مدیریت، بر عدم تقارن اطلاعاتی تأثیر معنادار دارد یا خیر؟ در صورت داشتن تأثیر معنادار، جهت تأثیر چگونه می‌باشد.
آیا عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه حقوق صاحبان سهام تأثیر معنادار دارد یا خیر؟ در صورت داشتن تأثیر معنادار، جهت تأثیر چگونه می‌باشد.
به منظور بررسی سؤالات پژوهش، فرضیه‌هایی به شرح زیر مورد بررسی قرار گرفتند:
فرضیه اول: بین تعداد دفعات پیش بینی سود مدیریت و عدم تقارن اطلاعتی رابطه معنادار وجود دارد.
فرضیه دوم: بین عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام رابطه معنادار وجود دارد.
با توجه به این که پژوهش حاضر به توصیف آن‌چه که هست یا به عبارتی به توصیف شرایط موجود، بدون دخل و تصرف، الزام و توصیه پرداخت و با توجه به آن که قضاوت‌های ارزشی در این پژوهش کم‌رنگ بودند، این پژوهش در زمره پژوهش‌های توصیفی حسابداری قرار می‌گیرد. به علاوه با توجه به این که از اطلاعات تاریخی در آزمون فرضیه‌های‌ آن استفاده شده است در گروه تحقیقات غیرآزمایشی (شبه آزمایشی) طبقه‌بندی می‌گردد. هم‌چنین از آن‌جا که هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه ساختار سرمایه و سودآوری است و نظر به ماهیت و روشی که در این مطالعه استفاده می‌شود نوعی تحقیق توصیفی- همبستگی به شمار می‌رود. تحقیق حاضر از منظر نوع مطالعه و نحوه گردآوری داده‌ها و ادبیات، میدانی- کتابخانه‌ای می‌باشد.
شرکت‌های انتخابی برای آزمون فرضیه‌های پژوهش بایستی دارای یکسری از شرایط (این شرایط و محدودیت‌ها به صورت کامل در فصل سوم ارائه گردیده‌اند) می‌بودند که بعد از در نظر گرفتن آن‌ها، تعداد ۱۱۰شرکت طی سال‌های ۱۳۸۹ الی ۱۳۹۳ (یک دوره پنج سال) از بورس اوراق بهادار تهران انتخاب (اسامی شرکت‌های انتخابی در پیوست ارائه شده است) و مورد بررسی قرار گرفته‌اند. با توجه به نوع داده‌های پژوهش، مدل‌های مبتنی بر داده‌های ترکیبی برای تجزیه و تحلیل مدل پژوهش و همچنین نرم افزار eviews که یک نرم افزار قوی برای تحلیل داده‌ها از نوع ترکیبی می‌باشد مورد استفاده قرار گرفته است. ابتدا با بهره گرفتن از آزمون F لیمر مشخص گردید که داده‌های جمع‌ آوری شده از نوع داده‌های تابلویی بوده و برای تخمین مدل باید از مدل‌های مبتنی بر این نوع داده‌ها استفاده گردد.

۵-۳ نتایج پژوهش

 

۵-۳-۱ نتیجه فرضیه اول

همانگونه که در جدول ۴-۵ ملاحظه کردیم. ضریب متغیر تعداد دفعات پیش بینی سودمدیریت برابر با۵۸۲/۴و عدد معناداری (Prob) آن ۰۰۵/۰ می باشد. با توجه به آماره tوp-Value این متغیر، نتایج نشانگر معنی داری این ضریب در سطح خطای ۵ درصد می باشد. یافته های پژوهش نشان می‌دهد که عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه حقوق صاحبان سهام شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران تأثیر معناداری دارد. به طور کلی می‌توان بیان نمود که هر دو فرضیه پژوهش مبنی بر وجود رابطه معنادار بین تعداد پیش بینی سود توسط مدیریت و عدم تقارن اطلاعاتی و همچنین بین عدم تقارناطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام رابطه معناداری وجود دارد.

۵-۳-۲ نتایج فرضیه دوم

همانگونه که در جدول ۴-۷ ملاحظه کردیم ضریب متغیر عدم تقارن اطلاعاتی برابر با۱۱۸/۳و عدد معناداری (Prob) آن ۰۰۸/۰ می باشد. با توجه به آماره tوp-Value این متغیر، نتایج نشانگر معنی داری این ضریب در سطح خطای ۵ درصد می باشد. این یافته ها نشان می دهد که عدم تقارن اطلاعاتی با هزینه حقوق صاحبان سهام رابطه مثبت و معناداری دارد. همچنین یافته های حاکی ازآن است که فراوانی گزارشگری (تعدادپیش بینی سودتوسط مدیریت) عدم تقارن اطلاعاتی راکاهش وهزینه حقوق صاحبان سهام رانیزکاهش می‌دهد. بنابراین،می‌توان بیان نمودکه،باافزایش تعداددفعات پیش بینی سودمدیریت،عدمتقارن اطلاعاتی کاهش یافته واطمینان سرمایه گذاران به عملکردآتی شرکت افزایش وهزینه حقوق صاحبان سهام نیزکاهش می‌یابد.

 

فرضیه ها نتایج پژوهش حاصله نتایج تحقیقات قبلی
فرضیه اول تایید شد در مقایسه با پژوهش فاوهمکاران (۲۰۱۲)، تعداد دفعات پیش بینی سود مدیریت،عدم تقارن اطلاعاتی و ” رابطه بین تعدادگزارشگری مالی رابااختلاف بین قیمت پیشنهادی خریدوفروش سهام (معیارعدم تقارن اطلاعاتی) وتعداد دفعات پیش بینی سودمدیریت موردبررسی قرارداند. یافته های پژوهشگران نشان می‌دادکه فراوانی گزارشگری مالی عدم تقارن اطلاعاتی و تعداد دفعات پیش بینی سود مدیریت راکاهش می‌دهد.
فرضیه دوم تایید شد در مقایسه با پژوهش هی وهمکاران (۲۰۱۳)درپژوهش خود به این نتیجه دست یافتندکه بین عدم تقارن اطلاعاتی وهزینه حقوق صاحبان سهام رابطه معنادارومثبت وجوددارد.

 

۵-۴ پیشنهادات پژوهش

 

۵-۴-۱ پیشنهادات کاربردی

با توجه به نتایج حاصل از پژوهش و اهمیت موضوع می‏توان پیشنهادات زیر را ارائه نمود:
- با استفاده مدل رگرسیونی مستخرجه از یافته های پژوهش، سرمایه گذاران، تحلیل گران و سایر فعالان بازار سرمایه می‌توانند از آن برای بررسی تأثیر تعداد دفعات پیش بینی سود توسط مدیریت بر عدم تقارن اطلاعاتی و همچنین میزان تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر هزینه حقوق صاحبان سهامدار شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران استفاده نمایند.
- سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی که به دنبال حداکثر رساندن ثروت خود هستند، با شناخت بهتر از بورس اوراق بهادار تهران و اثر متغیرهای مختلف بر عدم تقارن اطلاعاتی و هزینه حقوق صاحبان سهام در این بازار تصمیم مناسب را خواهند گرفت.

۵-۴-۲ پیشنهادهایی برای پژوهش‏های آتی

برخی از موضوع­ها که پیشنهاد می­ شود در پژوهش­های مرتبط آتی مورد بررسی و پژوهش قرار گیرند، به شرح زیر است:

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:32:00 ب.ظ ]




پایایی پرسشنامه‎ها، در اجرای نهایی نیز محاسبه شده ‎است. در این محاسبه از روش"حذف گویه به شرط افزایش پایایی"استفاده شده است. بر اساس این روش، اگر حذف گویه‎ای ضریب پایایی را به مقدار قابل توجهی افزایش دهد، این گویه حذف می‎شود. در این پژوهش در برخی از پرسشنامه‎ها، با کاربرد این روش، گویه‎هایی حذف شدند. همچنین اعتبار عاملی پرسشنامه‎ها که صورتی از اعتبار سازه است (سرمد و دیگران، ۱۳۸۳) از طریق تحلیل عامل اکتشافی و تأییدی بررسی شد. در بخش‎های بعدی گزارش، نتایج به‎ دست آمده از تحلیل عامل اکتشافی هر یک از زیرمقیاس‎ها گزارش می‎شوند. از آنجا که در این فصل الگوی تحلیل عاملی تأییدی کل زیرمقیاسها ارائه خواهد شد، نتایج حاصل از تحلیل عامل تأییدی هر یک از زیرمقیاس‎ها در پیوستِ ب گزارش پژوهش، آورده شده‎اند. به استثنای مقیاس هویت که برای ارائه نمونه‎ای از روند کارِ تعیین اعتبار سازه پرسشنامه‎ها، نتایج هردو نوع تحلیل عاملی گزارش شده است.
پایان نامه
در سطوری که در پی می‎آیند، پیش از بیان مشخصات هر یک از پرسشنامه‎‎ها و ویژگی‎های روان‎سنجی آنها، رویه اجرای ابزارهای پژوهش، توضیح داده خواهند شد.
۱ـ۴ـ۳ رویه اجرای پرسشنامه‎ها
پس از تدارک نهایی پرسشنامه‎ها، با مراجعه به دفتر تحقیقات سازمان آموزش و پرورش شهرتهران، مجوز اجرای پرسشنامه‎ها با اعمال محدودیت‎هایی اخذ شد. بدین‎ترتیب که سه سؤال از پرسشنامه‎ای که رفتار مشکل‎آفرین را براساس گزارش نوجوان می‎سنجید و چهار سؤال از پرسشنامه‎ای که رفتار مشکل‎آفرین نوجوان را بر اساس گزارش والدین اندازه‎گیری می‎کرد، به دلیل اینکه محتوای آنها به فعالیت جنسی و مصرف مواد مربوط بود، مجوز اجرا در مدارس راهنمایی را دریافت نکردند و از مجموعه سؤالات حذف شدند.
به‎دنبال اخذ مجوز از دفتر تحقیقات، با مراجعه به مناطق آموزش و پرورش، فهرست اسامی مدارس راهنمایی دولتی دخترانه و پسرانه سه منطقه ۱، ۱۳ و ۱۹ دریافت شد. در مراجعه به مدارس منتخب، در جلسه‎ای با مدیر مدرسه پس از برقراری ارتباط مؤثر و بیان توضیحاتی در باب پژوهش، در ابتدا در مورد اجرای پرسشنامه‎های نوجوانان در کلاس، هماهنگی‎های لازم صورت گرفت و در وهله بعد، برای اجرای پرسشنامه‎های والدین، جلسه‎ای تعیین ‎شد تا مراقب اصلی نوجوان، یعنی، کسی که مسئولیت امور روزمره او را دارد ـ که در فرهنگ ما به‎طور عمده مادران عهده‎دار چنین مسئولیتی هستند ـ در آن جلسه حضور یابند.
کلیه پرسشنامه‎های نوجوانان در کلاس به‎طور گروهی و بدون ذکر نام اجرا شدند (قبلاً هر پرسشنامه بر اساس نام دانش‎آموز در دفتر کلاس، کدگذاری شد).
هر نوجوان، دفترچه‎ای حاوی هفت پرسشنامه دریافت می‎کرد. در ابتدای هر دفترچه، راهنمایی تعبیه شده بود تا شرکت‎کنندگان به‎طور کلی با تحقیق آشنا شوند و از محرمانه بودن نتایج آن مطمئن شوند. با این حال، در ابتدا پس از ایجاد ارتباط با دانش‎آموزان، به‎طور شفاهی نیز در باب تحقیق و اینکه نتایج آن محرمانه است، لزومی به ذکر نام نیست، اطلاعات فردی به صورت کلی تفسیر خواهد شد و اینکه پاسخگویی به پرسشنامه‎ها ارتباطی به رابطه نوجوان با مدرسه ندارد و در نتایج تحصیلی آنها بی‎تأثیر است، توضیحاتی داده می‎شد و پس از کسب موافقت دانش‎آموزان، پرسشنامه‎ها اجرا می‎گردید. برای جلوگیری از خستگی دانش‎آموزان، در صورت نیاز وقت استراحتی به آنها داده می‎شد. زمان پاسخگویی به کلیه پرسشنامه‎ها به‎طور متوسط ۵۵ دقیقه بود.
در مورد مراقبان اصلی نوجوان (عمدتاً مادران)، در جلسه‎ تعیین‎شده پس از برقراری ارتباط، مادران دفترچه‎ای حاوی چهار پرسشنامه دریافت می‎کردند. در ابتدای هر دفترچه، راهنمایی قرار شده بود تا شرکت‎کنندگان به‎‎طور کلی با تحقیق آشنا شوند و از محرمانه بودن نتایج آن مطمئن شوند. با این حال، به‎طور شفاهی نیز در باب تحقیق و این که نتایج آن محرمانه است، لزومی به ذکر نام نیست (قبلاً پرسشنامه ـ ها بر اساس کد دانش‎آموز، کدگذاری شده بود)، اطلاعات فردی به صورت کلی تفسیر خواهد شد و اینکه پاسخگویی به پرسشنامه‎ها ارتباطی به رابطه آنها با مدرسه ندارد و در نتایج تحصیلی فرزندان آنها بی‎تأثیر است، توضیحاتی داده می‎شد و پس از کسب موافقت والدین، پرسشنامه‎ها اجرا می‎گردید. والدینی که سواد کافی برای پاسخگویی به پرسشنامه‎ها را داشتند، خود به تکمیل آنها اقدام کردند. در این گروه از مادران، زمان پاسخگویی به‎طور متوسط ۴۰ دقیقه بود، اما در مورد والدین بی‎سواد و کم سواد، آزمونگر سؤالات را برای آنها می‎خواند و بدین‎ترتیب پرسشنامه‎ها تکمیل می‎شدند.
۲ـ۴ـ۳ پرسشنامه جمع‎آوری اطلاعات
برای دستیابی به اطلاعات جمعیت‎شناختی، پرسشنامه‎ هایی حاوی مواردی از مشخصات فردی و خانوادگی هم برای نوجوانان (۱۵مورد) و هم برای والدین (۲۰مورد) تدارک شد که هر دو گروه آنها را تکمیل کردند
بر اساس اطلاعات به‎ دست آمده از پرسشنامه‎های جمع‎آوری اطلاعات، از مجموع ۶۱۳ دانش‎آموز (۵۱ درصد دختر و ۴۹ درصد پسر)، ۳۳ درصد به منطقه ۱، ۳۳ درصد به منطقه سیزده و ۳۴ درصد به منطقه نوزده تعلق داشته‎اند. ۸۸ درصد از دانش‎آموزان و ۵۵ درصد از والدین متولد تهران و ۱۲درصد دانش‎آموزان و ۴۵
درصد والدین در شهرستان تولد یافته‎اند. ۹۱ درصد از والدین شرکت‎کننده را مادران (۸۶ درصد خانه دار، ۵۱ درصد دارای تحصیلات دبیرستانی و دیپلم) و ۹ درصد را پدران (۶۰ درصد دارای شغل آزاد، ۴۲ درصد دارای تحصیلات دبیرستانی و دیپلم) تشکیل داده‎اند. ۸۳ درصد از خانواده‎ها، تا پنج نفر عضو داشته‎اند.۸۳ درصد از دانش‎آموزان هم در خانواده با پدر، مادر و خواهران و برادران زندگی کرده‎اند.
۳ـ۴ـ۳ بافت خانواده
همان‎طور که پیش‎تر بیان شد (فصل یک: تعریف‎های مفهومی و عملیاتی متغیرها)، در پژوهش حاضر، بافت خانواده بر حسب متغیرهای (۱) دل‎مشغولی والدین در مورد زندگی نوجوان، (۲) والدگری مثبت، (۳) ارتباط
والد ـ نوجوان و نهایتاً (۴) حمایت خانواده عملیاتی شده است. هم والدین و هم نوجوانان کلیه مقیاس‎های مربوط به چهار نشانگر را تکمیل کردند.
برای کلیه مقیاس‎های والدگری، سؤالات مشابهی برای گزارش‎های نوجوان و والد مورد استفاده قرار گرفت، لکن متناسب با گزارش‎دهنده، فقط تطبیق‎های جزئی در بیان سؤال داده شد. برای مثال، جمله “وقتی با مادرم صحبت می‎کنم، او به من گوش می‎دهد"(گزارش نوجوان) به جمله"وقتی فرزندم با من صحبت می‎کند، من به او گوش می‎دهم"تغییریافت.
الف) مقیاس شیوه‎های والدگری
دل‎مشغولی والدین در مورد زندگی نوجوان و والدگری مثبت با بهره گرفتن از مقیاس"شیوه‎های والدگری” گورمن ـ اسمیت و دیگران (۱۹۹۶، اقتباس از شوارتز و دیگران، ۲۰۰۵) اندازه‎گیری شدند.
زیرمقیاس دل‎مشغولی والدین (گزارش نوجوان: ۱۱سؤال و گزارش والد: ۲۱ سؤال) میزان رغبت والدین و نگرانی آنها را در باره زندگی نوجوان می‎سنجد. پاسخ‎ها بر مبنای مقیاس لیکرت درجه‎بندی شده‎اند. نمره ـ های بالاتر در این زیرمقیاس مبیّن رغبت و نگرانی بیشتر والدین است (برای مثال، “وقتی خانه نیستید، آیا والدین‎تان می‎دانند که با چه کسانی بیرون هستید؟").
زیرمقیاس والدگری مثبت (گزارش نوجوان: ۱۰سؤال؛ گزارش والد: ۹ سؤال) میزان استفاده از پاداش ـ های مثبت و تشویق رفتار مناسب از سوی والدین را می‎سنجد. پاسخ‎ها بر مبنای مقیاس لیکرت سه درجه‎ای (تقریباً هرگز، ۱؛ بعضی اوقات، ۲؛ بیشتر اوقات، ۳ ) درجه‎بندی شده‎اند (برای مثال،"وقتی شما کاری انجام داده باشید که والدین‎تان دوست دارند یا آن را می‎پسندند، آیا آنها به شما لبخند می‎زنند؟").
گورمن ـ اسمیت و دیگران (۱۹۹۶)، پایایی زیرمقیاس‎ها را ۶۸/۰ تا ۸۱/۰ گزارش کرده‎اند. این زیرمقیاس‌ها در چندین پژوهش مورد استفاده قرارگرفته‎اند (برای مثال، شوارتز و دیگران۲۰۰۶؛ شوارتز و دیگران ۲۰۰۹). این پژوهشگران پایایی زیرمقیاس‎های مذکور را ۷۵/۰ تا ۸۹/۰ گزارش کرده‎اند.
در ادامه، به نتایج به‎ دست آمده در باب پایایی و اعتبار عاملی این زیرمقیاس‎ها در اجرای نهایی خواهیم پرداخت.
۱ـ الف) پایایی زیرمقیاس‎های دل‎مشغولی والدین و والدگری مثبت
پایایی دو زیرمقیاس از مقیاس شیوه‎های والدگری با بهره‎گیری از روش آلفای کرونباخ (حذف سؤال به شرط افزایش پایایی) محاسبه شد. پایایی زیرمقیاس دل‎مشغولی والدین (گزارش نوجوان) با حذف سؤالات ۱،۲،۳، ۶۲/۰ و برای گزارش والد ۷۴/۰ به‎ دست آمد. همچنین پایایی زیرمقیاس والدگری مثبت برای گزارش نوجوان ۶۲/۰ و برای گزارش والد ۶۶/۰ حاصل شد.
۲ـ الف) تحلیل عاملی اکتشافی زیرمقیاس دل‎مشغولی والدین
با بهره گرفتن از روش تحلیل عاملی اصلی، ساختار عاملی زیرمقیاس دل‎مشغولی والدین (گزارش نوجوان) مورد بررسی قرار گرفت. این زیرمقیاس بر اساس نتایج به‎ دست‎آمده از تحلیل پایایی با ۸ سؤال وارد تحلیل عامل اکتشافی شد. اولین تحلیل عاملی نشان داد که یکی از سؤال‎ها (سؤال ۷) دارای بار عاملی کمتر از ۳/۰ است. کلاین (۱۹۹۷، ص.۵۲) اظهار می‎دارد که بار عاملی ۳/۰ مبیّن این است که ۹ درصد واریانس توسط عامل تبیین می‎شود و این مقدار به اندازه‎ای بزرگ است که بار عاملی چشمگیر باشد، برای همین با حذف سؤال ۷، زیرمقیاس مجددا با ۷ سؤال تحلیل عاملی شد که در اینجا نتایج تحلیل دوم گزارش می‎شود (جدول۱ـ۳).
جدول ۱ـ۳٫ تحلیلی عامل اکتشافی زیرمقیاس دل‎مشغولی والدین (گزارش نوجوان)

 

کفایت نمونه گیری کایزر، میر، اولکین ( KMO ) آزمون کرویت بارتلت درجه آزادی معناداری ارزش ویژه درصد واریانس
تبیین شده
۷۲۶/۰ ۵۰۶/۵۳۲ ۲۱ ۰۰۱۰>P ۳۵۶/۲ ۶۵۲/۳۳
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:32:00 ب.ظ ]




الف: آغاز نزول وحی
در مورد چگونگی آغاز نزول قرآن و رسالت پیامبر اکرم(ص) روایات متعددی ذیل آیه اول سوره علق ذکر شده است. برخی از این روایات با هیچ یک از اصول اعتقادی اسلام سازگاری نداشته و از شک و تردید حضرت محمد(ص) نسبت به رسالت و نبوت خود خبر داده از جمله آنچه الدر المنثور از بخارى، مسلم، ابن جریر و… از طریق ابن شهاب از عروه بن زبیر از عایشه روایت کرده ‏است که:
اولین روزنه‏اى که از وحى به روى رسول خدا(ص) باز شد، این بود که در عالم رؤیا در خواب چیزهایى مى‏دید که چون صبح روشن در خارج واقع مى‏شد.سپس علاقه به خلوت و تنهایى در دلش انداخته شد، و (غالباً) تنها در غار حرا به سر مى‏برد، تا آنکه شبى که در غار حرا بود، فرشته خدا حق را بر او نازل کرد، و بدو گفت: “اقرأ” رسول خدا(ص) پاسخ داد: من خواندن بلد نیستم. رسول خدا (ص) فرمود: آن فرشته مرا گرفت و فشارى بر من وارد آورد، به طورى که تاب و توانم از دست رفت آن گاه رهایم کرد، و دوباره گفت:” اقرأ” گفتم من خواندن بلد نیستم. بعد از سه بار گفت: ” اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ اقْرَأْ وَ رَبُّکَ الْأَکْرَمُ الَّذِی عَلَّمَ بِالْقَلَمِ … [۴۰۵]“. پس رسول خدا(ص) این سوره را گرفت، و برگشت.در ادامه ابراز ناراحتی و هراس پیامبر(ص) از این واقعه و تسلی دادن خدیجه(س) و بردن حضرت نزد ورقه بن نوفل و گفتگوی بین آنها می آید تا این که ورقه پیامبر را از پیامبری اش آگاه می کند:
«ورقه گفت: این همان شریعتی است که خدا بر موسایش نازل مى‏کرد، اى کاش زنده مى‏ماندم تا آن روزى که قوم تو از مکه بیرونت مى‏کنند… هیچ پیامبرى نیاورده مثل آنچه تو آورده‏اى، مگر آنکه مورد دشمنى قومش قرار گرفته و من اگر آن روز تو را دریابم یاریت خواهم کرد ، چیزى نگذشت که ورقه از دنیا رفت و مدتى وحى تعطیل شد.»[۴۰۶]
علامه(ره) می گوید:«این داستان که در روایات آمده خالى از اشکال و بلکه اشکالها نیست، زیرا اولاً به رسول خدا(ص)، نسبت شک در نبوت خود داده و گفته که: آن جناب احتمال داده آن صدا و آن شخصى که بین زمین و آسمان دیده و آن سوره‏اى که به او نازل شده همه از القائات شیطانى باشد و ثانیاً به وى نسبت داده که اضطراب درونیش زایل نشد، تا وقتى که یک مرد نصرانى- ورقه بن نوفل- که خود را به رهبانیت زده بود به نبوتش شهادت داد، با اینکه خداى تعالى در باره آن جناب فرموده:” قُلْ إِنِّی عَلى‏ بَیِّنَهٍ مِنْ رَبِّی”[۴۰۷] و چگونه ممکن است چنین کسى از سخنان یک نصرانى تحت تاثیر قرار گیرد و براى آرامش خاطرش محتاج به آن باشد. مگر در آن سخنان چه حجت روشنى بوده؟ و مگر خداى تعالى در باره آن جناب نفرموده:” قُلْ هذِهِ سَبِیلِی أَدْعُوا إِلَى اللَّهِ عَلى‏ بَصِیرَهٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِی”[۴۰۸]و آیا اعتماد کردن به قول ورقه بصیرت است؟ و…آیا وضع سایر انبیاء هم بدین منوال بوده، و آنجا که خداى تعالى مى‏فرماید: “إِنَّا أَوْحَیْنا إِلَیْکَ کَما أَوْحَیْنا إِلى‏ نُوحٍ وَ النَّبِیِّینَ مِنْ بَعْدِهِ”[۴۰۹] امت این انبیا هم اعتمادشان به نبوت پیغمبرشان براى این بوده که مثلا پیر مردى همانند ورقه گفته است که نوح پیغمبر است و یا هود و صالح پیغمبرند؟ قطعاً پایه تشخیص نبوت یک پیغمبر اینقدر سست نیست. بلکه حق این است که نبوت و رسالت ملازم با یقین و ایمان صد در صد شخص پیغمبر و رسول است. او قبل از هر کس دیگر یقین به نبوت خود از جانب خداى تعالى دارد، روایات وارده از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) هم همین را مى‏گوید. [۴۱۰]
طبری روایت مذکور را با این تفاوت آورده است که بعد از این که جبرئیل بشارت رسالت را به پیامبر(ص) دادند ایشان تصمیم به پرتاب کردن خود از کوه گرفتند![۴۱۱]
فخر رازی روایتی در این باره نیاورده است[۴۱۲].
ابوالفتح رازی و طبرسی روایتی آوردهاند که مضمون کلی آن با روایت مذکور یکی است اما ایشان هیچ نقد و توضیحی در این باره ندارند[۴۱۳].
آیت اله مکارم ذیل این روایت میگوید:
«البته در بعضی از کلمات مفسرین یا کتب تاریخ، مطالب ناموزونی درباره این فصل از زندگی پیامبر(ص) به چشم میخورد که مسلماً از احادیث مجعول و اسرائیلیات است مثل اینکه: پیغمبر بعد از ماجرای نخستین نزول وحی بسیار ناراحت شد و ترسید که القائات شیطانی باشد! یا اینکه چند بار تصمیم گرفت خود را از کوه به زیر پرتاب کند! و امثال این لاطائلات که نه با مقام شامخ نبوت سازگار است نه با آنچه در تاریخ از عقل و درایت فوقالعاده پیامبر و مدیریت و شکیبایی و تسلط بر نفس ایشان ثبت شده است. به نظر میرسد اینگونه روایات ضعیف و رکیک ساخته و پرداخته دشمنان اسلام است و …»[۴۱۴]
افسانه ی غرانیق نمونه ای دیگر از این مورد است که مفسرانی آن را نقد کرده اند.[۴۱۵]
بخش ششم: جمع بندی
اسرائیلیات زیر مجموعه ای از روایات جعلی است که پیدایش و گسترش آن از سوی غیر مسلمانان به ویژه یهود می باشد. یهود به دلیل دیدگاهی که به معارف دین و مقامات معنوی انسانی داشتند و برای ارضاء روحیه ی برتری جویی و سلطه طلبی خود به قداست شکنی از انبیاء الهی و تحریف حقایق و شعائر پرداختند.
پایان نامه
علامه طباطبایی(ره) در این باره می گویند: افراط برخی در پذیرش حدیث- که بر خلاف صریح عقل و صریح قرآن است- باعث شد یهودیان مشتى کفریات مخالف عقل و دین را به صورت روایات در دست و دهان آنان انداخته و به کلى حق و حقیقت را از یادشان ببرند و اذهانشان را از معارف حقیقى منصرف نمایند. بطورى که مى‏بینید(یهود) براى معارف دین جز حس هیچ اصل ثابتى قائل نبوده و براى مقامات معنوى انسانى از قبیل نبوت و ولایت و عصمت و اخلاص، هیچ پایه و اصلى جز وضع و اعتبار نمى‏شناسند و با آنها معامله اوهام دائر در مجتمع اعتبارى انسانى کرده‏اند که جز قرار داد و نام‏گذارى، حقیقت دیگرى که بدان متکى باشد، ندارند. در نتیجه نفوس انبیاء کرام را با سایر نفوس عوام که چون، اسباب بازى ملعبه هوى و هوسها قرار مى‏گیرد و به خساست و جهالت مى‏کشاند قیاس نموده‏اند، غافل از اینکه میان این دو، از زمین تا آسمان فرق است[۴۱۶].
در روایات مربوط به آفرینش و اقوام و اماکن می بینیم این روایات از جهتی در پی فضیلت تراشی برای یهودیان و تظاهر به برتری علمی آنان است و از طرفی درصدد توجیه و تنزیه اعمال قوم یهود می باشد.چنانچه شهید مطهری(ره) تحریف و قلب حقایق را از کارهای اساسی یهود و انگیزه ی جاعلان یهودی را از افسانه ی عوج ابن عنق و عمالقه، رد زیرکانه ی انتقاد قرآن از قوم یهود دانسته است. [۴۱۷]
علامه(ره) نفوذ اسرائیلیات در میان روایات را حقیقتی انکارناپذیر میدانند، لذا به بررسی آن ها عنایت ویژه ای دارند. ایشان در بررسی علل اختلاف روایات داستانی، زمینه های پیدایش و گسترش اسرائیلیات را مطرح می کنند و در تقسیم بندی دلایل نقلی به اقسام اسرائیلیات اشاره دارند.
ایشان- مانند اغلب محققان- شیوع اسرائیلیات در روایات داستانی به ویژه داستان انبیاء را بیشتر می دانسته اند. علامه(ره) از معدود عالمانی است که در تفسیر، به نقل مستقیم از تورات اهتمام داشته و با مقایسه تورات با قرآن کوشیده است استواری در قرآن و انحراف در تورات را بنمایاند.[۴۱۸] مانند داستان هابیل و قابیل[۴۱۹] ، داستان حضرت ابراهیم(ع)[۴۲۰]، داستان حضرت نوح(ع)[۴۲۱]، داستان حضرت موسی (ع)[۴۲۲]. در مواردی نیز به تاثیرپذیری روایات از تورات اشاره کرده اند؛ مانند: آفرینش حوا از دنده ی آدم (ع)[۴۲۳] و داستان حضرت داود(ع) و همسر اوریا.[۴۲۴]
علامه در داستان های قرآن برای روایت آحاد حجیتی قائل نیست مگر آن که همراه با قرائن علم و اطمینان آور باشد.[۴۲۵] ایشان با این مبنا بسیاری از روایات اسرائیلی را رد کرده اند، از جمله؛ عروج موسی (ع) توسط جبرئیل و برگرفتن سامری از جای پای اسب جبرئیل برای حیات بخشی به مجسمه ی گوساله.[۴۲۶]
ایشان در داستان آفرینش و اقوام و اماکن از معیار؛ قرآن، عقل سلیم، علم و تاریخ قطعی بیشتر استفاده کرده اند و در داستان انبیاء و ملائکه معیار قرآن، سنت قطعی، عصمت و شأن نبی و عقل برای ایشان مهمتر می نماید. البته قرآن هماره معیار بی بدیل علامه(ره) در آسیب شناسی و نقد روایات است. هرچند روش علامه بر نقد متن روایات استوار است اما از نقد سند روایات اسرائیلی غافل نیست و کعب الاحبار و وهب ابن منبه را مهمترین راویان اسرائیلی می داند.
علامه(ره) به شدت از ترویج روایات اسرائیلی می پرهیزد به این نحو که؛ اهم آنها را با دقت و حساب شده مطرح می کند تا به نقادی آن ها بپردازد، در مواردی نیز تنها به وجود روایات ذیل آیه اشاره می کند ولی به دلایلی از جمله ضعف روایت و پیشگیری از طولانی شدن بحث[۴۲۷] یا بی ارتباط بودن آن با هدف تفسیر[۴۲۸]، از نقل آنها خوداری می کند.
در بین تفاسیر بررسی شده، المیزان از نظر قدرت و دقت در نقد اسرائیلیات بی نظیر بود.
در این تحقیق بررسی مجزای اسرائیلیات درباره ی قرآن به این دلیل انجام شد که این روایات در باب معجزه ی حضرت موسی(ع)[۴۲۹] و قرآن به نحو معناداری پررنگ بود؛ اسرائیلیات درباره ی عصای حضرت موسی(ع) بسیار مبالغه آمیز ودر جهت تقویت جنبه ی اعجاز آن و درباره ی «قرآن» درصدد تضعیف وجه اعجاز آن بود؛ سعی در تردید پیامبر در وحیانی بودن آن، تردید افکنی در دریافت و ابلاغ درست آن، اثبات عدم مصونیت وحی از تصرف و تحریف یعنی همان نکاتی که تورات و انجیل را بی اعتبار کرد.
علامه(ره) درباره ی عجایب داستان عصای حضرت موسی(ع) معتقدند بیشتر عجایب آن در قرآن ذکر نشده و دلیلی جز استبعاد بر رد آنها نیست. همچنان که قبول آنها محتاج به حسن ظن زیادی است…بیشتر آنها بلکه همه ی آنها روایاتی اند که به دلیل ارسال ، وقف یا ضعف سند یا جهات دیگر قابل قبول نیستند، صرف نظر از تعارضی که بین آنهاست؛ پس چشم پوشی از آنها بهتر است.[۴۳۰]
فصل پنجم:
نقل به معنا در روایات تفسیری
بخش اول: مفهومشناسی و پیشینه
نقل به معنا در اصطلاح به معنی نقل محتوای یک خبر، بدون اصرار بر واژهها و تعابیر آن است[۴۳۱].
این اصطلاح در مقابل نقل به الفاظ قرار دارد که در آن راوی، حدیث را همانگونه که به او رسیده، بدون هیچگونه تغییر لفظی نقل میکند. نقل به معنا در حدیث یکی از پدیده های انکارناپذیر تاریخی به شمار میرود. طبق اقوال رسیده از پیامبر اکرم(ص) علاوه بر تأیید و تشویق مسلمانان از سوی حضرت برای کتابت و نقل به لفظ[۴۳۲] روایات، نقل به معنا نیز جایز بوده است[۴۳۳]. اغلب صحابه حدیث را از روی نوشته نمیخواندند و به ذهن میسپردند، بدیهی است روایت را نقل به معنا میکردند. سیره بزرگان صحابه نیز بر این منوال بوده است. چنانچه آوردهاند که عبداله بن مسعود و انس و ابی الدارداء وقتی حدیثی را نقل میکردند از عباراتی نظیر «شبیه ذا»، «نحو ذا»، «کما قال رسولالله» و … استفاده میکردند[۴۳۴]. اما پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)، خلفای سهگانه و برخی از صحابه با طرح دلایل و ایجاد موانعی نقل و نگارش حدیث را ممنوع کردند. دلایلی چون جلوگیری از اختلاف افتادن بین مسلمین[۴۳۵] ، ترس از نسبت دادن خلاف به پیامبر(ص)[۴۳۶]، کافی بودن قرآن و در نتیجه عدم نیاز به حدیث[۴۳۷]، ترس از اختلاط حدیث با قرآن و پرداختن به غیر قرآن[۴۳۸] و ایجاد موانعی مثل تحت فشار گذاشتن برخی صحابه به دلیل نقل حدیث[۴۳۹] !
حتی نقل شده ابوبکر روایاتی را که در اختیار داشت از بین برد[۴۴۰].
از نظر محققان هیچیک از دلایل یاد شده علت اصلی ممنوعیت نقل و نگارش حدیث نبوده[۴۴۱] و این ممنوعیت با حوادث سیاسی آن عصر ارتباط داشته است از جمله آنکه هدف مهم مانعان، از بین رفتن احادیثی از پیامبر درباره فضایل و رذایل اشخاص بود[۴۴۲].
بنابراین عامل شیوع نقل به معنی، منع کتابت حدیث میباشد چنانچه علامه میفرماید:
«در صدر اسلام مقام خلافت از ثبت حدیث و کتابت آن شدیداً مانع بود. هر جا ورقه و لوحی که حدیثی در آن نوشته شده بود به دست میآورد توقیف کرده، میسوزانید و این قدغن تا آخر قرن اول هجری یعنی تقریباً نود سال ادامه داشت. این رویه راه نقل به معنا را بیش از حد ضرورت به روی روات و محدثین باز کرد.»[۴۴۳]
البته موضع شیعه از آغاز همواره جواز نگارش حدیث بود[۴۴۴]. لذا این مشکل در روایات شیعی کمتر دیده میشود.
بخش دوم: جواز و عدم نقل به معنا
در مورد جواز نقل به معنا در حدیث، اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی آن را مطلقاً منع کردهاند، بعضی فقط نقل به معنای مترادف را اجازه دادهاند، عدهای آن را در طبقه صحابه جایز شمردهاند، گروهی هم گفتهاند به شرط آنکه معنای حدیث به طور کامل رسانده شود و نقل به معنا موجب سقوط روایت از حجیت نگردد، جایز است[۴۴۵].
رأی صحیح و مشهور میان امامیه قول اخیر میباشد. همانطور که اشاره شد سیره صحابه نیز چنین بوده است. فرزند شهید ثانی (م ۱۰۱۱ ق) میفرماید: جایز است نقل به معنا … آگاهی نیافتیم بر مخالفی در این مسئله از اصحاب امامیه، آری برخی از اهل خلاف در آن مخالفت کردهاند که برای آنان دلیلی که قابل اعتنا باشد، نیست.[۴۴۶]
بند اول: ادله مخالفان
مخالفان نقل به معنا به دلایلی از جمله احادیثی از پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) استناد کردهاند که در آنها در نقل به الفاظ حدیث تأکید فرمودهاند که روایات زیر از آن جمله اند:
- پیامبر خدا(ص) فرمودند: خدا رحمت کند کسی را که حدیثی از ما شنیده، آن را حفظ کند؛ سپس آن را به کسی که از او فهیمتر است برساند[۴۴۷].
- پیامبر خدا(ص) فرمودند: خدا شاداب و نورانی گرداند بندهای را که گفته مرا شنیده، حفظ کند و به دیگران برساند؛ چه بسا نگهبان و رساننده فقهی که خودش فقیه نیست و چه بسا فقیهی که نگهبان و رساننده فقه به فقیهتر از خودش است[۴۴۸].
- علی بن ابراهیم به سند خودش از ابوبصیر نقل میکند که امام صادق(ع) درباره آیه ۱۸ سوره زمر فرمود: مراد کسی است که حدیثی را میشنود و همانطور که شنیده، بدون زیاده و نقصان آن را برای دیگران نقل میکند[۴۴۹].
بند دوم: ادله ی موافقان
طرفداران نقل به معنا دلایل بیشتری بر جواز نقل به معنا اقامه کردهاند:
الف) قرآن کریم، گاه سرگذشت و حادثهای را با الفاظ و عبارات گوناگون مطرح میکند. صاحب معالم میفرماید: خداوند یک داستان را با الفاظی گوناگون نقل کرده و بدیهی است که آن داستان به غیر عربی یا به یک عبارت واقع شده است و این دلیل بر جواز نسبت به گوینده است، گر چه لفظ متفاوت باشد[۴۵۰].
ب) از مهمترین ادله، روایات بسیاری است که در منابع حدیثی فریقین آمده است؛ از جمله:
- حدیث عبداله بن سلیمان الکیمه لیس؛ راوی به پیامبر(ص) عرض میکند: من روایاتی را از شما میشنوم، اما نمیتوانم آنها را همانگونه که شنیدهام برای دیگران نقل کنم؛ بلکه دچار کاستی و فزونی میشوم. حضرت فرمودند: اگر حلالی را حرام و حرامی را حلال نکنید و معانی را برسانید، مانعی ندارد[۴۵۱].
- محمدبن مسلم میگوید به امام صادق(ع) عرض کردم: من از شما حدیث شنیده، اما در مقام نقل دچار زیاده و نقصان میشوم. امام(ع) فرمود: اگر در صدد انتقال معانی باشد، اشکالی ندارد[۴۵۲].

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 12:32:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم