کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل


آخرین مطالب


 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل



جستجو


 



۰۰۰۱/۰>

 

۹۹/۰

 

(۰۰۰۱/۰>)2585/25

 

(۰۰۰۱/۰>)4059/20

 

(۰۰۰۱/۰>)4846/57

 

SMPf(SFA)

 

 

 

*. مخلوط­هایی از FHPO و SBO
اختصارها: SFA، اسیدهای چرب اشباع؛ SFC، محتوای چربی جامد؛ SMP، نقطه ذوب لغزشی، P، سطح اطمینان مدل؛ SE، خطای استاندارد؛ r، ضریب همبستگی بین داده ­های آزمایشی و پیش بینی شده؛ MAE، میانگین خطای مطلق. اعداد داخل پرانتز سطح معنی داری (P) هر یک از ضرایب مدل گمپرتز را نشان می­دهد.
۴-۲-۲-۴-۱٫ اعتبار سنجی مدل SMPf(SFA)
در اعتبار سنجی مدل SMPf(SFA)، نظیر مدل دو متغیره SFCf(T,SFA)، از داده ­های SMP مربوط به مخلوط­های دوتایی و سه تایی محتوای پالم اولئین و یا سویای کاملاً هیدروژنه استفاده شد. داده های آزمایشی SFC مربوط به مخلوط­های سه تایی پالم اولئین، روغن کلزا و آفتابگردان (فرمانی و همکاران، ۲۰۰۶)، مخلوط­های دوتایی پالم اولئین و روغن کانولا (فرمانی و همکاران، ۲۰۰۹)، مخلوط­های سه تایی سویای کاملاً هیدروژنه، روغن کلزا و آفتابگردان (فرمانی و همکاران، ۲۰۰۷) و مخلوط­های دوتایی سویای کاملاً هیدروژنه و روغن کانولا، اینتراستریفیه شده به روش­های آنزیمی و شیمیایی بودند (فرمانی و همکاران، ۲۰۰۹).
به منظور تأیید صحت مدل SMPf(SFA)، مقادیر SMP مخلوط­های دوتایی و سه تایی حاوی پالم اولئین و یا مخلوط­های حاوی سویای کاملاً هیدروژنه با بهره گرفتن از مدل پیشنهادی (معادله (۴-۱۱)) محاسبه و با مقادیر حاصل از آزمایشات تجربی مقایسه و نیکویی برازش آنها ارزیابی شد. به این ترتیب MAE مخلوط­های دوتایی حاوی پالم اولئین که به طریق آنزیمی و شیمیایی اینتراستریفیه شده بودند برابر با ℃۱۵/۱ و ℃۳۶/۱ (شکل ۴-۱۳، a،b) و برای مخلوط­های سه تایی حاوی پالم اولئین، اینتراستریفیه به طریق آنزیمی برابر با ℃۰۷/۱ است (شکل ۴-۱۳، c). همچنین ضریب تعیین (۹۴/۰) بین مقادیر آزمایشی و پیش بینی شده بدست آمد. میانگین خطای مطلق مدل برای مخلوط­های دوتایی حاوی جزء سویای کاملاً هیدروژنه، اینتراستریفیه به روش آنزیمی و شیمیایی، به ترتیب ℃۸۴/۴ و ℃۵۵/۲ بود (شکل ۴-۱۴، f و g). این شاخص برای مخلوط­های سه تایی حاوی جزء سویای کاملاً هیدروژنه اینتراستریفیه به روش آنزیمی و شیمیایی به ترتیب برابر با ℃۰۱/۴ و ℃۴۸/۳ است (شکل ۴-۱۴، d و e). با توجه به نمودارهای SMP به صورت تابعی از SFA مخلوط­های حاوی جزء سویای کاملاً هیدروژنه (شکل (۴-۱۴))، برازش مقادیر پیش بینی شده با نوع آزمایشی به خوبی انجام نشد. بر این اساس مدل قدرت بالایی در پیش بینی SMP مخلوط­های دوتایی یا سه تایی اینتراستریفیه شده آنزیمی یا شیمیایی حاوی FHSBO را نداشت. بطور کلی مقایسه MAE محاسبه شده برای مخلوط­های مذکور نشان می­دهد که مدل SMPf(SFA)، SMP مخلوط­های حاوی پالم اولئین را با خطای کمتری نسبت به مخلوط­های حاوی سویای کاملاً هیدروژنه پیش بینی می­ کند. علاوه بر این می­توان نتیجه گیری کرد مدل SMPf(SFA) در پیش بینی مقادیر SMP مخلوط­های اینتراستریفیه از نوع مواد شرکت کننده در واکنش تأثیر پذیر بوده و نوع واکنش (آنزیمی یا شیمیایی) تأثیری بر روی توانایی مدل در پیش بینی مقادیر SMP محصولات اینتراستریفیه ندارد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
a
شکل ۴-۱۳: اعتبارسنجی مدل SMPf(SFA): نشانگرها و خطوط به ترتیب SMP آزمایشی و پیش بینی شده مخلوط­های اینتراستریفیه شده a: دو تایی کانولا/ پالم اولئین، اینتراستریفیه به روش آنزیمی، b: دوتایی کانولا/ پالم اولئین، اینتراستریفیه به روش شیمیایی، c: سه تایی پالم اولئین/کلزا/آفتابگردان، اینتراستریفیه به روش آنزیمی را نشان می­دهد (فرمانی و همکاران، ۲۰۰۶؛ فرمانی و همکاران، ۲۰۰۷ و فرمانی و همکاران، ۲۰۰۹).
c
شکل ۴-۱۴: اعتبارسنجی مدل SMPf(SFA): نشانگرها و خطوط به ترتیب SMP آزمایشی و پیش بینی شده مخلوط­های اینتراستریفیه شده d: سه تایی سویای کاملاً هیدروژنه/کلزا/آفتابگردان، اینتراستریفیه به روش آنزیمی، e: دوتایی سه تایی سویای کاملاً هیدروژنه/کلزا/آفتابگردان، اینتراستریفیه به روش شیمیایی، f: دو تایی پالم اولئین/کانولا، اینتراستریفیه به روش آنزیمی، g: دو تایی کانولا/ سویای کاملاً هیدروژنه، اینتراستریفیه به روش شیمیایی را نشان می­دهد (فرمانی و همکاران، ۲۰۰۶؛ فرمانی و همکاران، ۲۰۰۷ و فرمانی و همکاران، ۲۰۰۹).
g
f
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات
۵-۱٫ نتیجه گیری
واکنش اینتراستریفیکاسیون موجب بهبود خواص روغن­ها و حفظ ارزش تغذیه­ای آنها از طریق تولید محصولات بدون ترانس شد. اینتراستریفیکاسیون آنزیمی مخلوط­های دوتایی FHPO:SBO، منجر به اصلاح ساختار تری آسیل گلیسرول­ها گردید که به موجب آن نقطه ذوب و محتوای چربی جامد مخلوط­ها کاهش یافت. در این مطالعه مخلوط­های اینتراستریفیه شده با نسبت­های مختلف، خصوصیات متناسب با اهداف مختلف صنعتی را نشان دادند که می­توانند جایگزین­ مناسبی برای چربی­های هیدروژنه شده نسبی باشند. مخلوط­های اینتراستریفیه شده با نسبت­های ۱۵:۸۵، ۲۵:۷۵ و ۳۵:۶۵ (FHPO: SBO) خصوصیات متناسب با ویژگی­ مارگارین­های نرم و اسپریدها و مخلوط­های محتوای %۴۵ و ۵۵% FHPO، خصوصیاتی مشابه با خصوصیات شورتنینگ­های چند منظوره و فرآورده ­های چربی مورد استفاده در نانوائی را نشان دادند.
علاوه بر تحقیقات تجربی، در تحقیقات مدل سازی، SFC مخلوط­های دوتایی FHPO و SBO به صورت تابعی از دما (SFCf(T))، اسید چرب اشباع (SFCf(SFA)) و همچنین SMP مخلوط­های اینتراستریفیه شده به صورت تابعی از SFA با بهره گرفتن از توابع سیگموئیدی گمپرتز مدل شدند. با تعدادی جایگزینی­ در مدل گمپرتز این امکان بوجود آمد که تابع سیگموئیدی دو متغیره برای بیان SFC به صورت تابعی از هر دو متغیر دما و محتوای SFA شرح داده شود. بررسی معیارهای برازش مدل از جمله ضریب تعیین و ضریب همبستگی بالا بین مقادیر آزمایشی و پیش بینی شده، خطای استاندارد و میانگین خطای مطلق کمتر، نشان داد که تمامی مدل­های ارائه شده از قدرت بالایی در پیش بینی مقادیر SFC و SMP مخلوط­های اینتراستریفیه شده برخوردار هستند. نتایج بدست آمده از ارزیابی صحت مدل SFCf(T,SFA)، نشان داد مدل دو متغیره قدرت بالایی در پیش بینی SFC مخلوط­های دوتایی و سه تایی اینتراستریفیه شده به یکی از روش­های شیمیایی و یا آنزیمی بر مبنای پالم اولئین یا سویای کاملاً هیدروژنه دارد. این امر نشان دهنده عدم تأثیر پذیری قدرت پیش بینی مدل SFCf(T,SFA) از نوع مواد شرکت کننده در واکنش و نوع واکنش می­باشد. پیشنهاد چنین مدل­هایی جهت پیش بینی مقادیر SFC، نیاز به دستگاه­های پیشرفته­ای نظیر pNMR را رفع کرده و در توسعه فرمولاسیون جدید محصولات می ­تواند بسیار سودمند واقع شود.
به منظور ایجاد کارایی بیشتر مدل SFCf(T)، ارتباط بین SMP مخلوط­های اینتراستریفیه و نقطه عطف توابع SFCf(T) بررسی شد. نقطه عطف توابع SFCf(T) از طریق مشتق گیری دوم محاسبه شد. مقدار نقطه عطف برابر با ضریب c (از ضرایب مدل گمپرتز) بود. همچنین نتایج مطالعات ریاضی نشان داد SMP مخلوط­های اینتراستریفیه اندکی بیشتر از مقدار نقطه عطف توابع SFCf(T) هر یک از مخلوط­های مربوطه است. برازش منحنی SMP به صورت تابعی از نقطه عطف توابع SFCf(T) با بهره گرفتن از رگرسیون خطی با Rبرابر با ۹۳/۰ انجام شد.
علاوه بر محاسبه SMP با بهره گرفتن از توابع SFCf(T)، پیش بینی این خصوصیت فیزیکی با بکارگیری مدل­­ سیگموئیدی گمپرتز به صورت تابعی از SFA نیز انجام شد. نتایج ارزیابی صحت مدل SMPf(SFA) نشان داد که این مدل می ­تواند در پیش بینی مقادیر SMP چربی­های اینتراستریفیه شده بر پایه پالم اولئین نسبت به مخلوط­های حاوی سویای کاملاً هیدروژنه با دقت بالایی عمل کند. با توجه به اینکه اندازه گیری مقدار نقطه ذوب روغن­ها به روش­های آزمایشگاهی زمانبر است، پیش بینی این خصوصیت فیزیکی از طریق مدل­های ارائه شده می ­تواند در کاهش زمان، هزینه واکنش و همچنین مصرف مواد اولیه مؤثر واقع گردد و نیاز به دستگاه­های پیشرفته را برطرف کند.
۵-۲٫ پیشنهادات
ارائه مدل جامعی که در آن پیش بینی محتوای چربی جامد محصولات اینتراستریفیه با توجه به تغییرات تری آسیل گلیسرول­ها امکان پذیر شود.
ارائه مدل توصیفی به منظور پیش بینی نقطه ذوب مخلوط­های اینتراستریفیه به صورت تابعی از تری آسیل گلیسرول­ها
مدل سازی سایر خواص چربی­های اینتراستریفیه نظیر قوام، ویسکوزیته و خصوصیات رئولوژیکی بر اساس نمودارهای سیگموئیدی SFC و یا ساختارهای تری آسیل گلیسرولی آنها
از آنجایی که خواص رئولوژیکی چربی­ها وابسته به شبکه کریستالی آنها می­باشد، پیشنهاد می­گردد خصوصیات شبکه کریستالی چربی­های اینتراستریفیه شده در دماهای مختلف مورد مطالعه قرار گرفته و حاصل مطالعات به صورت متغیرهای کمی در نمودارهایی ارائه شود. بر این اساس خصوصیات رئولوژیکی چربی­ها از روی نمودارهای ترسیم شده تحلیل و پیش بینی گردد.
علاوه بر مطالعات آماری پیشنهاد می­گردد زمینه سازی برای مطالعات شبیه سازی واکنش­ها صورت گیرد تا موجبات افزایش سرعت انجام تحقیقات و کاهش هزینه واکنش­ها فراهم گردد.
فصل ششم
منابع
بهمدی، ه. زندی، ز. گلدانی، م و قوامی، م. (۱۳۸۶). تولید چربی بازساخته از مخلوط روغن آفتابگردان و فِلیک سویا. مجله علوم تغذیه و صنایع غذایی ایران سال دوم، شماره ۴، زمستان ، ص ۲۰-۱۱
زمردی، ش. شکرانی، ر. شاهدی، م و دخانی، ش. (۱۳۸۲). استفاده از مخلوط روغن سویا با روغن هیدروژنه کامل برای ساخت انواع شورتنینگ. مجله علوم کشاورزی ایران جلد ٣۴، شماره۳، ۵٨٧-۵٩۵
فرمانی، ج. (۱۳۹۳)، پیش بینی درصد چربی جامد و نقطه ذوب چربی های اینتراستریفیه شده شیمیایی بر اساس ترکیب اسیدهای چرب آنها، طرح پژوهشی به شماره ۰۸-۱۳۹۲-۰۲، دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری
کوچک یزدی، ز و عالمزاده ، الف . (۱۳۹۱). بررسی تغییر ویژگی های کیفی مخلوط های روغن آفتابگردان و روغن پالم حاصل از واکنش استرکردن داخلی توسط آنزیم لیپاز. نشریه پژوهش و نوآوری در علوم و صنایع غذایی، جلد ۱، ص ۱۱-۲۲
ابراهیمی، ل و فرمانی، ج. (۱۳۹۱). کاربرد اینتراستریفیکاسیون در تولید محصولات چربی بدون ترانس. بیست و یکمین کنگره ملی علوم و صنایع غذایی، شیراز، ۷-۹ آبان
بهبودیان، ج. (۱۳۸۹). آمار ناپارامتری، چاپ هشتم، انتشارات دانشگاه شیراز.
سرمد، ز. بازرگان، ع و حجازی، الف. (۱۳۷۶). روش های تحقیق در علوم رفتاری. موسسه نشر آگه، تهران
طالبی، ه .(۱۳۷۳). رگرسیون کلاسیک و مدرن با کاربرد آن، انتشارات دانشگاه شهرکرد
کرلینجر، ف. (۱۳۸۹). مبانی پژوهش در علوم رفتاری. ترجمه شریفی و نجفی زند. جلد دوم. موسسه انتشارات آوای نور، تهران.
هومن، ح. (۱۳۸۴). مدل یابی معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار لیزرل، چاپ اول، انتشارات سمت، تهران.
ابدالی، س. (۱۳۹۲). بررسی اثر همزمان چربی و پایدار کننده­ها بر خواص فیزیکوشیمیایی و رئولوژیکی ماست قالبی کم چرب، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم و صنایع غذایی، دانشکده مهندسی زراعی، گروه علوم و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری
فرمانی، ج. (۱۳۸۴). بهبود کیفیت شورتنینگ خوراکی جامد با بهره گرفتن از ترانس استریفیکاسیون آنزیمی، پایان نامه کارشناسی ارشد علوم و صنایع غذایی، دانشکده مهندسی بیوسیستم کشاورزی گروه علوم و مهندسی صنایع غذایی دانشگاه تهران.
AOCS. (1996). Official methods and recommended practices of American oil chemists’ society, 4th edn, 3rd printing.” American Oil Chemists’ Society Press, Champaign.
Arumughan, C. Balachandran, C. Saritha, S & Reshma, M .(2008). Lipase catalyzed interesterification of palm stearin and rice bran oil blends for preparation of zero trans shortening with bioactive phytochemicals. Bioresource Technology 99: 5011–۵۰۱۹٫
Akoh, C. Pande, G & Shewfelt, L. (2012). Utilization of enzymatically interesterified cottonseed oil and palm stearin-based structured lipid in the production of trans-free margarine. Biocatalysis and Agricultural Biotechnology, 2: 76–۸۴٫
Akoh, C & Pande, G. (2013). Enzymatic synthesis of trans-free structured margarine fat analogs with high stearate soybean oil and palm stearin and their characterization. LWT - Food Science and Technology 50: 232-239
Asif, M. (2011). Process advantages and product benefits of interesterification in oils and fat International Journal of Nutrition, Pharmacology Diseases, 1:134-138.
Augusto, P. Soares, B. Chiu, M & Gonçalves, L. (2012). Modeling the effect of temperature on lipid solid fat content (SFC). Food Research International, 45: 132-135.

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
[جمعه 1400-08-14] [ 01:20:00 ب.ظ ]




۱۳/۱۱

 

CO -Q63

 

۱۳/۰

 

۴۳/۴

 

TO -Q70

 

۴۱/۰

 

۵۹/۸

 

 

 

REO -Q57

 

۵۵/۰

 

۳۸/۱۰

 

CO -Q64

 

۴۵/۰

 

۰۹/۹

 

TO -Q71

 

۲۷/۰

 

۶۴/۶

 

 

 

REO -Q58

 

۵۲/۰

 

۰۵/۱۰

 

CO -Q65

 

۷۹/۰

 

۲۷/۱۳

 

 

 

 

 

 

 

 

 

همانطور که گفته شد نتایج استخراج شده در جدول نشان می دهد مقدار قدر مطلق آماره t برای کلیه روابط بالاتر از ۹۶/۱ بوده و میزان واریانس تبیین شده هر متغیر بوسیله متغیر مکنون مقدار قابل قبولی می باشد لذا مدل از برازندگی قابل قبولی برخوردار و روایی سازه متغیر فرهنگ سازمانی مورد تایید می باشد.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
۴-۷- مدل اصلی
لازم است قبل از وارد شدن به مرحله آزمون فرضیات ابتدا از صحت مدل اندازه‌گیری اطمینان حاصل شود. در این پژوهش تحلیل عاملی تاییدی با بهره گرفتن از تحلیل مسیر،‌ برای آزمون معناداری در مورد عامل‌ها صورت گرفته است. این تحلیل توسط مدل معادلات ساختاری و با بهره گرفتن از نرم‌افزار آماری LISREL انجام شده است.
در بررسی هر کدام از مدل‌ها، قبل از تایید روابط ساختاری می‌بایست از مناسب بودن و برازش مطلوب مدل اندازه‌گیری اطمینان حاصل نمود. که بدین منظور بایستی آماره  و سایر معیارهای مناسب بودن برازش مدل مورد بررسی قرار گیرد. بدین صورت که مدلی مناسب است دارای حالت‌های بهینه ذیل باشد. میزان  به درجه آزادی باید کوچکتر از ۳ باشد و هر چه کمتر باشد بهتر است، زیرا این آزمون اختلاف بین داده و مدل را نشان می‌دهد. شاخص RMSEA، هر قدر به ۰/۰۵ نزدیک و از ۰۸/۰ کوچکتر باشد (به صفر نزدیکتر باشد)، برازش بیشتر مدل را نشان می‌دهد و در صورتی که معیارهای مدل برازش مناسبی را ارائه ندهد باید به اصلاحات در مدل با بهره گرفتن از خروجی مربوط به اصلاح مدل پرداخت و سپس با بهره گرفتن از مدل اصلاح شده به بررسی سوالات و فرضیه‌ها در مدل پرداخت.
۴-۸- بررسی مدلهای اندازه گیری به همراه آماره t، ضریب استاندارد و مقدار خطا در عوامل مختلف
به تعداد متغیر های مشاهده شده معادله اندازه گیری ارائه می شود .هر معادله شامل ضریب مسیر بین متغیر مشاهده شده و متغیر مکنون، خطای اندازه گیری متغیر مشاهده شده، همراه آزمون معناداری آن بر پایه مشخصه t و نیز مقدار R2 یعنی ضریب تعیین یا نسبت واریانس تبیین شده به وسیله متغیر مکنون است.
۴-۸-۱- فرهنگ سازمانی (OC)

 

 

جدول ۴-۸: جدول بررسی ضرایب و مقدار t برای شاخص فرهنگ سازمانی

 

 

 

آیتم ها

 

نماد

 

ضریب استاندارد

 

آماره t

 

ضریب تعیین

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:19:00 ب.ظ ]




شکل (۱-۲): مراحل انجام روش تحقیق تئوری برخاسته از داده ۱۱
شکل (۱-۳): مسیر انجام و تکمیل تجزیه و تحلیل داده ها ۱۲
شکل (۲-۱): داده،اطلاعات و دانش ۱۷
شکل (۲-۲): هرم دانش ۱۸
شکل (۲-۳): مدل زنجیره دانش ۲۶
شکل (۲-۴): مدل فضای اطلاعاتی ۳۳
شکل (۲-۵): طبقه بندی استراتژی مدیریت دانش بهات ۳۸
شکل (۳-۱): گردآوری و تحلیل داده ها به طریق زیگ زاگ برای اشباع ۶۵
پایان نامه - مقاله - پروژه
شکل (۳-۲): رویه مقایسه مستمر در نظریهپردازی ۶۶
شکل (۳-۳): مدل پارادایمی کدگذاری محوری ۶۹
شکل (۵-۱): کدگذاری محوری براساس مدل پارادایم ۱۰۱
شکل (۵-۲): مدل نهایی بر اساس طبقات و اهمیت هر طبقه ۳۳
فصل اول: کلیات تحقیق
مقدمه:
در سال‌های اخیر با توجه به رشد رقابت در صنایع مختلف، مدیریت دانش به عنوان موضوع مهم و حیاتی مطرح شده است. در سازمان‌های سنتی تمرکز مدیران بر دارایی‌های مشهود (ساختمان، ماشین آلات و…) بوده و از ارزشمندترین سرمایه سازمان یعنی دانش سازمانی و حفظ آن ناآگاه بوده‌اند. دانش به عنوان عامل حیاتی برای حفظ رقابت پذیری و سودآوری در سازمان مطرح می‌باشد. در این فصل به بررسی اجمالی تعاریف اصلی پارامترهای مدیریت دانش، ادبیات موضوع و همچنین روش تحقیق می‌پردازیم.
۱-۱. بیان مسئله:
شرکت‌های متعددی در جستجوی مدیریت مؤثر دانش خود، به منظور تبدیل دانش به مزیت رقابتی می‌باشند. برای حصول اطمینان از اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش، موضوع مهم چگونگی انتخاب یک استراتژی مدیریت دانش مطلوب در شرکت می‌باشد تا بتوان نیاز به انتخاب اثربخش‌ترین نوع استراتژی مدیریت دانش را برآورده نمود. ضرورت شناخت عوامل مؤثر بر انتخاب نوع استراتژی مناسب مدیریت دانش بیش از پیش آشکار شده است. بهره‌گیری درست از دانش می‌توان هم افزایی مناسبی در سازمان ایجاد نماید که منجر به چابکی سازمان می‌گردد. قبل از پیاده‌سازی مدیریت دانش باید نسبت به عوامل مؤثر بر آن آگاهی کافی داشت. لذا شناخت و درک روشنی از این عوامل و میزان تأثیر آن‌ها، مدیران دانش را در اجرای هر چه بهتر برنامه‌های مدیریت دانش یاری می‌کند. از این رو با توجه به اهمیت و نقش انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش سازمان‌ها، در این پژوهش می‌کوشیم تا عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش را مورد مطالعه قرار دهیم.
۱-۲. تشریح موضوع، ضرورت و اهمیت تحقیق:
دانش مخلوطی از تجربیات، ارزش‌ها، اطلاعات موجود و نگرش‌های کارشناسی نظام یافته است که چارچوبی برای ارزشیابی و بهره‌گیری از تجربیات و اطلاعات جدید به دست می‌دهد (احمدی، ۱۳۸۳). پولانی[۱] (۱۹۶۶) دانش بشری را به دو دسته تقسیم بندی کرده است: دانش صریح و دانش ضمنی. دانش صریح بیان کننده دانشی است که در قالب زبان نظام مند و رسمی، قابل انتقال است. از طرف دیگر دانش ضمنی در معرفت جامع ذهن و جسم بشر جای دارد و به عبارت دیگر نتیجه تجربه خود فرد است. در حالی که دانش صریح می‌تواند در ذخایر کتابخانه‌ها، آرشیوها و پایگاه‌های اطلاعاتی ذخیره شده و به سادگی شکل دهی می‌شود.. مدیریت دانش[۲]، بهینه سازی دانش سازمان، برای رسیدن به کارایی بیشتر، از طریق استفاده از روش‌ها و تکنولوژی های مختلف است (کامارا، آنامبا و کاریلو[۳]، ۲۰۰۲). همچنین مدیریت دانش یک روش نظام‌مند برای کسب، سازماندهی و ارتباطات دانش در فرآیندهای سازمانی است (بنبیا، پاسیانت و بلبالی[۴]،۲۰۰۱). به طورکلی مدیریت دانش رویکرد جامعی جهت ترسیم چشم انداز گسترده و همه جانبه برای سازمان است و تمرکز اصلی آن بر ایجاد و به کارگیری دانش و در نهایت، دستیابی به اثربخشی سازمانی است. البته، چالش عمده مدیریت دانش، تبدیل هرچه بیشتر و بهتر دانش ضمنی به دانش صریح است (انواری رستمی و شهائی، ۱۳۸۸). بسیاری از شرکت‌ها برای واکنش به محیط کسب وکار بسیار رقابتی امروز، به اهمیت مدیریت دانش و استراتژی آن در منابع و قابلیت‌های منحصر به فرد خود تأکید دارند (کامارا، آنامبا و کاریلو، ۲۰۰۲). استراتژی سازی مدیریت دانش بخشی از برنامه ریزی استراتژیک مدیریت دانش است که اختصاص به تدوین و انتخاب استراتژی مؤثر مدیریت دانش برای سازمان و تدوین آن دارد (لی و کیم [۵]، ۲۰۰۱). استراتژی‌های عمده شناخته شده برای مدیریت دانش عبارت‌اند از استراتژی سیستم گرا و استراتژی انسانگرا (هانسن و همکاران[۶]، ۱۹۹۹). استراتژی سیستم گرا نوعی از استراتژی مدیریت دانش است که تمایل به اخذ و اکتساب دانش از خبرگان و دانشکاران سازمان و کددهی این دانش و بسته بندی آن برای استفاده‌های بعدی دارد، در حالیکه در استراتژی انسان گرا تأکید بیشتر بر خلق دانش از طریق تعامل میان دانشکاران و تکیه بر فرایند اجتماعی سازی دانش است. ضمن اینکه در سال‌های اخیر رویکردهای بالانس و پویا نیز به این دسته بندی اضافه شده است (چوی و هسوک[۷]، ۲۰۰۳). رویکرد بالانس نوعی استراتژی میانه بین دو سر طیف انسان گرایی و سیستم گرایی است و رویکرد پویا معتقد است، وضعیت دانش سازمانی در هر مقطع از زمان تعیین کننده میزان نزدیکی به هر کدام از این دو نوع استراتژی است. هر کدام از این استراتژی‌ها به تکنیک‌ها، راهکارها و پروژه‌های متفاوتی از مدیریت دانش سازمانی منجر می‌شوند. انتخاب استراتژی مدیریت دانش معمولاً شامل قضاوت‌های ذهنی و کیفی است. به طور خاص انتخاب استراتژی مدیریت دانش یک موضوع استراتژیکی است که محدود به نیازهای منابع پشتیبانی واقع بینانه نیازمندی‌های زمان و مطابق با نتایج مورد انتظار یا اهداف کسب و کار است (بیرلی و چاکرابرتی[۸]، ۱۹۹۶). انتخاب استراتژی مدیریت دانش نیاز به اداره کردن چندین فاکتور پیچیده به شیوه ای منطقی و معقول دارد. مدل حلزونی نوناکا و تاکوچی (شکل ۱) یکی از کامل‌ترین مدل‌های ارائه شده در فرایند خلق، انتشار دانش و تأثیر آن در استراتژی سازی مدیریت دانش می‌باشد. خلق دانش یک فرایند مستمر است، جایی که افراد و گروه‌ها در یک شرکت یا بین شرکت‌ها به قابلیت سازمان در خلق دانش، تسهیم و اشتراک دانش ضمنی و آشکار می‌پردازند (ایدمارک[۹]، ۲۰۰۲).
مدل نوناکا و تاکوچی شامل چهار وجه: اجتماعی سازی، آشکار سازی، تبدیل کردن و درونی سازی، مطابق شکل ۱-۱ می‌باشد. مشخص شده است که استراتژی‌های انسان گرا بیشتر بر فرایندهای اجتماعی سازی مؤثر هستند، در حالی که استراتژی‌های سیستم گرا بر فرایند تبدیل کردن تأثیر بیش‌تری دارند (لی و کیم، ۲۰۰۱).
آشکار سازی

 

دانش آشکار فرد
تبدیل کردن
دانش پنهان فرد
اجتماعی کردن
دانش آشکار جمع دانش پنهان جمع

درونی کردن
شکل ۱-۱: مدل حلزونی دانش نوناکو و تاکوچی [۱۰]،۱۹۹۵
ضرورت انجام تحقیق: مدیریت دانش تکنولوژی است که با تمرکز و تأکید بر دانش در موقعیت‌های مشکل، در یک سیستم به حل مشکل می‌پردازد (اسپکتور و ادموندز[۱۱]، ۲۰۰۲). مدیریت دانش رویکردی ساختاریافته و برنامه ریزی شده برای مدیریت ایجاد، تسهیم، بهره‌برداری و نفوذ دانش به عنوان دارایی سازمانی است که توانایی، سرعت و اثربخشی شرکت را در تحویل محصولات و خدمات برای رضایت مشتریان همراستا با استراتژی کسب و کار تقویت می‌کند (پلسیز و بون[۱۲]، ۲۰۰۴). از مزایای مدیریت دانش می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
جلوگیری از افت دانش و بهبود تصمیم گیری: سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا تخصص فنی حیاتی خود را حفظ کرده، افت دانش حیاتی که از بازنشستگی، کوچک سازی، اخراج کارکنان و تغییرات ساخت حافظه انسانی ناشی می‌شود، جلوگیری کند.
انعطاف پذیری و انطباق پذیری: به کارکنان اجازه می‌دهد درک بهتری از کار خود به عمل آورده، راه‌ حل ‌های نوآور مطرح کنند، با سرپرستی مستقیم کمتر کار کنند و کمتر نیاز به مداخلات داشته باشند. در نتیجه، کارکنان می‌توانند در موقعیت‌های چند وظیفه‌ای فعال باشند و سازمان می‌تواند روحیه کارکنان را بالا ببرد) رادینگ، (۱۳۸۳.
مزیت رقابتی و مدیریت مشتری: سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا کاملاً مشتریان، دیدگاه‌ها و بازار و رقابت را درک کرده، بتوانند شکاف‌ها و فرصت‌های رقابتی را شناسایی کنند. دانش مشتری باعث سرعت پاسخ به سؤالات، توصیه‌ها و شکایت‌های مشتری می‌شود.
به کارگیری سرمایه گذاری‌ها در بخش سرمایه انسانی: از طریق توانایی بخشیدن به سهیم شدن در درس‌های یاد گرفته شده، فرایندهای اسناد و بررسی و حل استثنائات و در اختیار گرفتن و انتقال دانش ضمنی، سازمان‌ها می‌توانند به بهترین وجه در استخدام و کارآموزی کارکنان سرمایه گذاری کنند.) ابزری و کرمانی القریشی، (۱۳۸۴
برای حصول اطمینان از اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش، موضوع مهم چگونگی انتخاب یک استراتژی مدیریت دانش مطلوب در شرکت می‌باشد تا بتوان نیاز به انتخاب اثربخش‌ترین نوع استراتژی مدیریت دانش را برآورده نمود. ضرورت شناخت عوامل مؤثر بر انتخاب نوع استراتژی مناسب مدیریت دانش بیش از پیش آشکار شده است. بهره‌گیری درست از دانش می‌توان هم افزایی مناسبی در سازمان ایجاد نماید که منجر به چابکی سازمان می‌گردد. قبل از پیاده‌سازی مدیریت دانش باید نسبت به عوامل مؤثر بر آن آگاهی کافی داشت. لذا شناخت و درک روشنی از این عوامل و میزان تأثیر آن‌ها، مدیران دانش را در اجرای هر چه بهتر برنامه‌های مدیریت دانش یاری می‌کند. از این رو با توجه به اهمیت و نقش انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش سازمان‌ها، در این پژوهش می‌کوشیم تا عوامل مؤثر بر انتخاب استراتژی مناسب مدیریت دانش را مورد مطالعه قرار دهیم.
۱-۳. سابقه تحقیقات و مطالعات انجام گرفته:
در پاسخ به سؤال اساسی این تحقیق، تحقیقات زیادی به انجام نرسیده است. بخش عمده‌ای از تحقیقات انجام شده تلاش نموده است تا پیاده سازی مدیریت دانش را به موضوع طراحی یک سیستم اطلاعاتی مدیریت دانش و تزریق دانش در آن و یا یک سیستم ثبت و نگهداری حافظه سازمانی محدود نماید. این رویکرد معمولاً با قدم‌هایی نظیر نحوه شناسایی و بدست آوردن دانش و کدگذاری آن و سپس ذخیره سازی در سیستم اطلاعاتی و در نهایت بهره‌برداری و به اشتراک‌گذاری دانش همراه است (شانکا، سینگ وگاپتا و همکاران[۱۳]، ۲۰۰۳) و (ونگ و آسپینوال[۱۴]،۲۰۰۴). بخش دیگری از تحقیقات انجام شده، با رویکرد متدولوژی -محور تلاش نموده است تا مراحل این دسته از تحقیقات پیاده سازی مدیریت دانش را به تصویر درآورد (بارس[۱۵]،۲۰۰۵) و (شانکار و گوپتا[۱۶]،۲۰۰۵). معمولاً مراحل پیاده‌سازی را به چهار قدم تفکیک می‌کنند: ۱- مرحله طراحی سیستم مدیریت دانش، ۲- مرحله استقرار، ۳- مرحله بهره‌برداری و ۴- مرحله بازنگری.
مزیت رویکرد حاضر نسبت به دو دسته ی ذکر شده در این است که این پژوهش از سطحی بالاتر به پیاده‌سازی مدیریت دانش می‌نگرد و با ارائه الگویی از عوامل مؤثر بر انتخاب مدیریت دانش، سازمان‌ها را قادر می‌سازد تا قبل از پیاده‌سازی مدیریت دانش از نوع استراتژی مدیریت دانش مناسب خود مطلع گردند.
بررسی عوامل حیاتی موفقیت در پیاده‌سازی مدیریت دانش (حیدری و همکاران، ۱۳۹۲): این تحقیق میزان تأثیرگذاری عوامل حیاتی را در پیاده‌سازی مدیریت دانش سازمان جهاد کشاورزی بر طبق مدل مفهومی هونگ و همکارانش که مبتنی بر ده عامل اساسی یعنی فرهنگ سازمانی، تعهد مدیران ارشد، مشارکت، آموزش، کار تیمی، توانمند سازی، سیستم‌های اطلاعاتی، سنجش عملکرد، الگو سازی و ساختار دانش می‌باشد بررسی شده است. علت بکارگیری تنها یک مدل (هونگ و همکاران) در این پژوهش به روشنی بیان نشده است. در قسمت پایانی با بهره گرفتن از آزمون رتبه بندی شاخص‌ها (فرید من)، شاخص‌هایی که بیش‌ترین تأثیر را در مدیریت دانش پذیرفته‌اند و از نظر امتیازبندی بیش‌ترین وزن و سهم را در تأثیرپذیری داشته‌اند، مشخص گردید.
انتخاب یک استراتژی مدیریت دانش با بهره گرفتن از ترکیب رویکرد ANP و TOPSIS: مطالعه موردی در شرکت لاستیک پارس (فتحی و همکاران،۲۰۱۱): این تحقیق بر اساس یک چارچوب ۵ مرحله‌ای برای تصمیم‌گیری استراتژی مدیریت دانش، اقدام نموده است. معیار ارزیابی استراتژی مدیریت دانش را محدود به حمایت مدیر ارشد، ارتباطات، خلاقیت، فرهنگ و مردم، اشتراک دانش، انگیزه دانسته است. گزینه‌های استراتژی مدیریت دانش شامل دو نوع از استراتژی‌های مدیریت دانش می‌باشد: استراتژی، استراتژی شخصی و استراتژی ترکیبی. برای بدست آوردن نتایج نهایی اولین گام تعریف هدف تصمیم‌گیری است که در اینجا تنها انتخاب یک استراتژی مدیریت دانش مناسب در نظر گرفته شده است. دومین گام شناسایی معیارها و روابط میان آن‌هاست. گام سوم نشان دادن روابط وابستگی میان معیارها و بدست آوردن وزن معیارهاست (از طریق رویکرد ANP). سپس بر اساس وزن‌های بدست آمده از معیارها، مرحله چهارم که ساختن یک ماتریس تصمیم‌گیری می‌باشد، شکل گرفته است و گام آخر به‌کارگیری روش TOPSIS برای رسیدن به نتایج رتبه‌بندی نهایی می‌باشد.
بخش بندی عوامل مهم برای موفقیت در پیاده‌سازی مدیریت دانش با بهره گرفتن از روش DEMATEL فازی (وو،۲۰۱۲): در این مقاله عوامل مهم برای پیاده‌سازی موفقیت مدیریت دانش با بهره گرفتن از روش DEMATEL فازی و با گسترش برنامه‌های کاربردی عملی از نظریه مجموعه فازی و EDEMATEL در زمینه مدیریت دانش استخراج شده است. اما این معیارهای استخراج شده جهت پیاده‌سازی مدیریت دانش (حمایت مدیریت ارشد، ارتباطات، فرهنگ و مردم، انگیزه، زمان و هزینه)، صرفاً برای یک سازمان (مطالعه موردی) کاربرد دارد.
استفاده از فرایند تحلیل شبکه در انتخاب استراتژی‌های مدیریت دانش (پرسین،۲۰۱۰): این تحقیق بر توسعه یک مدل ANP جامع برای انتخاب و ارزیابی یک استراتژی مدیریت دانش برای شرکت‌های تولیدی ترکیه قرار گرفته است. در این مدل برای وزن کاندیدهای مدیریت دانش ٬فرایند استراتژی٬ فناوری٬ فرهنگی و مالی در نظر گرفته شده است.
از نقاط ضعف این مدل می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود: در این مدل تمام خوشه‌ها ٬عناصر و تعاملات بین آن‌ها را در نظر گرفته نشده است و با توجه به محیط تصمیم گیری معیارهای دیگری می‌تواند اضافه شود. به عنوان مثال چندین معیار مانند یادگیری سازمان ٬قابلیت‌های نوآورانه و اهداف استراتژیکی سازمان به صراحت در این مدل گنجانده نشده است. همچنین این مدل بسیار وابسته به وزن‌های تولید شده توسط تصمیم‌گیرندگان می‌باشد و اثربخشی آن بستگی به صحت و مقدار ارائه شده توسط تصمیم‌گیرندگان دارد.
عوامل مهم در اتخاذ یک سیستم مدیریت دانش برای صنعت داروسازی (هونگ و همکاران،۲۰۰۵): این پژوهش بر اساس مطالعات میدانی و بررسی ادبیات پیشین، ۳۲ متغیر در انتخاب سیستم مدیریت دانش مؤثر دانسته است. پس از تجزیه و تحلیل آماری پرسشنامه‌های ارسالی به اعضای انجمن دارویی تایوان، هفت عامل به عنوان مؤثرترین عوامل انتخاب شد (ساختار دانش؛ فرهنگ سازمانی؛ فن‌آوری اطلاعات؛ مشارکت کارکنان و آموزش، رهبری و تعهد مدیریت ارشد). از محدودیت‌های پژوهش می‌توان به صنعت خاصی که انتخاب نموده است اشاره نمود که جز صنعت داروسازی در سایر صنایع کاربرد ندارد.
عوامل حیاتی موفقیت مدیریت دانش در سازمان‌های عمومی (قربانی زاده و همکاران،۱۳۹۰): نتایج تحقیق نشان می‌دهد که پنج عامل مهم به عنوان عوامل کلیدی موفقیت مدیریت دانش عبارت‌اند از: فرهنگ سازمانی، نقش‌ها و رفتارهای مدیران، ساختار سازمانی، منابع انسانی و فناوری در سازمان مورد مطالعه مؤثر بوده است. جامعه آماری این تحقیق، کلیه کارکنان دانشی یکی از سازمان‌های بخش عمومی کشور به تعداد ۹۶ نفر می‌باشند که به صورت سرشماری مورد مطالعه قرار گرفته‌اند. از محدودیت‌های تحقیق می‌توان به این نکته اشاره کرد که در این تحقیق فقط به مطالعه عوامل درون سازمانی مؤثر بر مدیریت دانش پرداخته شده است و عوامل برون سازمانی مؤثر بر موفقیت مدیریت دانش مورد مطالعه قرار نگرفته است. در جدول ۱-۱ به بررسی خلاصه مطالب ذکر شده می‌پردازیم.
جدول ۱-۱: پیشینه تحقیق

عنوان تحقیق
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:19:00 ب.ظ ]




بنابراین جامعه آماری تحقیق حاضر، شامل سهامداران وسرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
۳-۵- نمونه آماری
نمونه عبارت است از مجموعه ای از نشانه ها که از یک قسمت، یک گروه، یا جامعه ای بزرگتر انتخاب می شود، بطوریکه “این مجموعه معرف کیفیات و ویژگی های آن قسمت، گروه، یا جامعه بزرگتر باشد". معمولا حجم نمونه را با n نشان می دهند. به عبارت دیگر می توان گفت که نمونه عبارت است از “تعدادی از افراد جامعه که صفات آنها با صفات جامعه مشابهت داشته و معرف جامعه بوده از تجانس و همگنی با افراد جامعه برخوردار باشند"(شاه محمدی،۱۳۸۸،ص ۹۰). در ابتدا تعداد ۳۰ پرسشنامه به صورت تصادفی در میان سهامداران و سرمایه گذاران، توزیع و جمع آوری شد و پس از محاسبه انحراف معیار نمونه اولیه (   )، نسبت به تعیین حجم نمونه اقدام گردید. مقدار انحراف معیار برای نمونه ۳۰ تایی، ۹۴۵/۰ محاسبه شد. همچنین مقدار پارامتر d ، ۱/۰ فرض شده است و با توجه به نامحدود بودن جامعه مورد مطالعه از فرمول کوکران برای جوامع نامحدود بدون جایگزاری در سطح اطمینان ۹۵% استفاده شده است، حجم نمونه محاسبه شده به صورت فرمول زیر می باشد.
۳-۶-روش نمونه گیری
برای نمونه‌گیری می‌توان از روش‌های متنوعی استفاده نمود که مهمترین این روش‌ها به شرح زیر می‌باشد.
نمونه‌گیری تصادفی ساده [۷]
روش نمونه‌گیری سیستماتیک[۸]
نمونه‌گیری طبقه ای[۹]
نمونه‌گیری خوشه ای[۱۰]
نمونه‌گیری چند مرحله ای[۱۱]
روش نمونه گیری مورد استفاده در این تحقیق، نمونه گیری ساده است.
۳-۷- ابزار تحقیق
پرسشنامه[۱۲] یکی از ابزارهای رایج تحقیق و روشی مستقیم برای کسب داده های تحقیق است. پرسشنامه مجموعه ای از سوال ها(گویه ها[۱۳]) است که پاسخ دهنده با ملاحظه آن ها پاسخ لازم را ارائه می دهد. این پاسخ، داده مورد نیاز پژوهشگر را تشکیل می دهد. از طریق سؤال های پرسشنامه می توان دانش، علایق، ‌نگرش و عقاید فرد را مورد ارزیابی قرار داد، به تجربیات قبلی وی پی برده و به آنچه در حال حاضر انجام می دهد آگاهی یافت.
در این تحقیق از پرسشنامه با سوالات بسته استفاده شده است. در سوالات پرسشنامه مقیاس ۵نقطه ای استفاده شده است.
جدول۱-۳: طیف لیکرت

 

کاملا موافقم موافقم بی نظرم مخالفم کاملا
مخالفم
۵ ۴ ۳ ۲ ۱

۳-۸- روائی و پایائی تحقیق
۳-۷-۱- روائی پرسشنامه
مفهوم روایی یا اعتبار به این سوال پاسخ میدهد که ابزار اندازه گیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را میسنجد. بدون آگاهی از اعتبار ابزار اندازه گیری نمیتوان به دقت داده های حاصل از آن اطمینان داشت. ابزار اندازه گیری ممکن است برایاندازه- گیری یک خصیصه ویژه بر روی یک جامعه آماری دارای اعتبار باشد، در حالیکه برای سنجش همان خصیصه بر روی یک جامعه آماری دیگر، از هیچگونه اعتباری برخوردار نباشد(سرمد و دیگران،۱۳۸۵،ص۱۷۰).
به عبارت دیگر منظور از روایی این است که مقیاس و محتوای ابزار یا سوالات مندرج در ابزار گردآوری اطلاعات دقیقا متغیر ها و موضوع مورد مطالعه را بسنجد؛ یعنی این که داده های گردآوری شده عین واقعیت را نشان دهد (حافظ نیا،۱۳۸۹، ص ۱۸۲).روایی پرسشنامه توسط اساتید وخبرگان تایید می گردد.
۳-۷-۲- پایائی پرسشنامه
مقصود از قابلیت اعتماد یک وسیله اندازه گیری آن است که اگر خصیصه مورد سنجش را با همان وسیله(همان ابزار اندازه گیری)، تحت شرایط مشابه، به طور مکرر اندازه گیری کنیم، نتایج بدست آمده تا چه حد مشابه، دقیق، و قابل اعتماد میباشند.
به عبارت دیگر میتوان گفت که مقصود از قابلیت اعتماد این است که ابزار اندازه گیری تا چه حد در شرایط یکسان نتایج مشابهای را بدست میدهد. دامنه ضریب قابلیت اعتماد از صفر(عدم ارتباط نتایج بدست آمده در اندازهگیریهای مکرر بر روی جامعه)، تا یک (ارتباط کامل نتایج بدستآمده دراندازهگیریهای مکرر بر روی جامعه)،قابل تغییر است(سرمدو دیگران۱۳۸۵،ص۱۶۷).
در این تحقیق برای اندازه گیری پایائی از روش آلفای کرونباخ استفاده میشود، لذا فقط به توضیح آن اکتفا شده و از توضیح روش های دیگر خودداری میشود:
برای محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، ابتدا باید انحراف معیار نمرات هر زیرمجموعه از سوالات پرسشنامه و انحراف معیار کل سوالات(زیر مجموعه ها) را محاسبه کرده، سپس با بهره گرفتن از فرمول ذیل ضریب آلفای هر زیر مجموعه از سوالات را بدست آورد:

= ضریب آلفای کرونباخ
= انحراف معیار زیر مجموعه j ام
=انحراف معیار کل
با بهره گرفتن از تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از طریق نرمافزار آمار SPSS.16، ضریب آلفای کرونباخ کل سوالات پرسشنامه تعیین شده است. بنابراین می توان گفت سوالات پرسشنامه تحقیق از پایایی مناسب و مطلوبی برخوردار میباشند. ضرایب آلفای کرونباخ برای هر یک از متغیرهای پژوهش نیزدرجدول (۳-۲) آمده است:
جدول (۳-۲): ضرایب آلفای کرونباخ

 

متغیر تعداد سوالات
موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:19:00 ب.ظ ]




در حالت کلی می توان گفت که بازنمایی در نقاشی ولاسکوئز از سه دیدگاه محقق می شود: ناظری که به تصویر نگاه می کند و اجزا و مولفه های آن را کنار یکدیگر می چیند (که در نقاشی نشان داده نشده است). نقاشی که به ترسیم تصویر پرداخته است ]و می پردازد[ که از یک منظر در جایگاه ما ایستاده است و در عین حال در تصویر حاضر است و خود را بازنمایی می کند. سومین منظر این است که نقاشی را از نگاه مردی که پشت سر ندیمه ها و در پادری ایستاده است و همه چیز را زیر نظر دارد ولی مانند ما و نقاش در نقطه ای خارج از نقاشی است، تصویر را بخوانیم.
در نهایت باید به «آئینه» آوزیران بر دیوار عقبی توجه کرد. آئینه ای «واقعی» که می بایست ما (ناظر) را بازنمایی کند و بازتابی از ما باشد؛ چراکه ما (ناظر) در مقابل آن ایستاده ایم ولی این آئینه از جایگاه ما، تصویری دیگر نشان می دهد: شاه و ملکه اسپانیا. تحلیل بدیع فوکو را شاید بتوان
به عنوان یکی از نخستین تحلیل هایی در نظر گرفت که با بهره گرفتن از یک روش شناسی پیچیده به بررسی یک تصویر پرداخته است. (Rojek، ۲۰۰۷، ۷۷)
رد پاهای تحلیل نشانه شناختی و تحلیل گفتمانی در این تحلیل به وضوح دیده می شود و در نهایت ابزارهای تحلیلی سودمندی که از نوشته فوکو استنباط می شود در تحلیل های تصویری بسیار کارا و سودمند است. از سوی دیگر تحلیل فوکو ابزارهای مناسبی برای پشتیبانی از دیدگاه برساخت گرایی هال ایجاد می کند که می توان آنها را در خوانش هال از فوکو استخراج کرد:
پایان نامه - مقاله - پروژه
نگاه گفتمانی و تلاش برای استخراج رابطه قدرت – دانش که در آثار فوکو به هدف غایی تبدیل شده است سبب می شود که تحلیل فوکویی نقاشی ندیمه ها از نگاه صرف نشانه شناختی (که بری از نگاه فرازبان شناختی است) فراتر رود.
هال به وضوح اظهار می کند که آنچه در این نقاشی مطرح شده است در دسته بندی سه گانه تئوری های بازنمایی شکلی از رویکرد «برساخت گرایی» است و آن را نمی توان جزو رویکردهای بازتابی یا تعمدی قرار داد چرا که گفتمان تصویر چیزی فراتر از تلاش برای ارائه تصویری آینه ای از جهان واقع است.
بازی دوگانه حضور/ غیاب که در تمام عناصر موجود در نقاشی وجود دارد به عنوان مبنای عمل بازنمایی نقاشی عمل می کند. این دوگانه که در آثار ژاک دریدا با عنوان «متافیزیک حضور/ غیاب» مطرح شده است، خوانش فوکویی را از نگاه صرف ساخت گرایی به دیدگاه پساساخت گرایی رهنمون می شود.
بحث فوکو مبنی بر وجود برخی جانشینی ها و تغییر مکان ها، این ایده را پیش می کشد که بسته به منظری که از آن به تصویر نگریسته می شود با دو سوژه و دو مرکز رو به رو هستیم که نوع چیدمان تصویر ما را مجبور می کند که در بین دو سوژه و دو مرکز در نوسان باشیم که ایجاد معانی متکثر و چندگانه را ممکن می سازد. هال دیدگاه چند معنایی خود را وامدار رویکرد «چند صدایی» ولوشینف است. از منظر ولوشینف زبان مخرج مشترک اعمال ایدئولوژیک ]گفتمانی (از منظر فوکویی)[ است (همان).در تشریح دیدگاه چند صدایی (چند آوایی) وولوشینف می نویسد: «نگاه هال به ارتباطات مشتمل بر دیدگاه کشمکش بر سر معنا است و او این دیدگاه را از رویکرد چند صدایی ولوشینف به زبان اخذ می کند. ولوشینف عرصه ایدئولوژی را محل تقاطع علایق و منافع اجتماعی می داند و برای او نشانه ها محل وقوع کشمکش های ایدئولوژیک است» (ibid، ۱۱۶).ولوشینف بر این نکته تأکید دارد که «نشانه ها نه تنها مجموعه ای از معانی را با خود حملمی کنند بلکه به شکل فعالانه ای تحت تأثیر بافت یا زمینه مجادل نشانه های تغییر می یابند» (ibid، ۴۲).نتیجه گیری روژک از این مبحث قابل توجه است : «مشخصه بازنمایی بودن جهان به شکل رادیکالی منجر به تصدیق ایده متنی بودن معنا شد و معنا را به جایگاه یک واژه در متن وابسته کرد» (ibid، ۵۰). این ایده هم ارز دیدگاه دریدایی از بین المتونیت است. روژک مفهوم بین المتونیت در بیان دریدایی را متضمن دو بعد افقی و عمودی می داند : «در بعد افقی به موقعیت یک نشانه در زمینه متنی اشاره می شود که به محدود بودن معانی به وسیله سایر معانی دلالت دارد. معنای عمومی طبق نگاه دریدا به این مفهوم است که هر نشانه به واسطه «حضور» آن بیان می شودو با به غیاب راندن معانی دیگر تحقق می یابد» (ibid، ۵۱).
گرچه ما به عنوان ناظر می توانیم خود را در موقعیت های مختلف درون و بیرون نقاشی قرار داده و «معنا»ی آن را بسازیم اما از نگاهی دیگر، ما موقعیت های مختلف مشخص شده گفتمانی را
می پذیریم و خود را با آن یکی می کنیم. به عبارت دیگر خود را موضوع نقاشی قرار می دهیم و «سوژه» های آن می شویم. این نگاه ما را به دیده آلتوسری «استیضاح» یا «خطاب» نزدیک
می کند که بر مبنای آن متون به مثابه ابزار و ساز و کارهای ایدئولوژیک افراد در موقعیت
سوژه شدگی قرار می دهند.
آخرین نکته در تحلیل فوکو مربوط به ایده «دیده شدگی» است. لیچی در تحلیل سیاست های عرضه و نمایش فرهنگ های دیگر در موزه ها به این نکته اشاره می کند که فوکو تحلیل خود از قدرت/ دانش را بر مبنای یک نظریه مبتنی بر «دیده شدگی» استوار می کند و «در جستجوی این است که بفهمد چه سوژه ها و ابژه هایی نشان داده می شوند و چه مواردی به غیاب رانده می شوند» (Litchi، ۱۹۹۷، ۱۹۵).
آنچه ذیل دسته پنجم و از خلال مفهوم سوژه شدگی عنوان شد، ما را به یکی از محوری ترین مفاهیم مرتبط با بازنمایی ارجاع می دهد؛ هویت یابی فرهنگی. برای این اساس بازنمایی ها فرایندهایی فرهنگی اند که سبب شکل گیری و تثبیت هویت های فردی و جمعی می شوند. بر اساس این نگاه به بازنمایی و فرایندهای سوژه شدگی است که «وودوارد» بازنمایی ها را پراکتیس های معنایی و نظام های نمادینی می داند که «از خلال آنها، موقعیت های سوژه شدگی شکل می گیرند» (Hall، ۱۹۹۷، ۲۴).
متون ابزاری برای برساختن هویت های فرهنگی اند. هال تأکید می کند که «هویت ها در دوران گفتمان، بازنمایی ها و تفاوتها ساخته می شوند» (ibid). نکته دیگر این است که نهادها و ساختارهای اجتماعی امکان کنترل بسیاری از سویه های بازنمایی را دارند. این نهادها و ساختارها، محمل پدید آمدن بازنمایی ها در کسوت نشانه ها، نمادها و سبک های هنری اند و آنها را به شکل مستقیم یا غیر مستقیم تحت نظارت خود قرار می دهند. به عنوان مثال، در فیلم های سینمایی، انتخاب سبک خاص هنری می تواند آثار هنری یک نظام خاص بازنمایی را برای مخاطبان مهم تر و جذاب تر از موارد مشابه جلوه دهد و بالعکس. در این میان، تفسیر بازنمایی ها ابزاری برای نشان دادن دلالت های ایدئولوژیک و ارزشی است که پس پشت متون پنهان اند.
هال بر تأکید بر سودمندی نظریه فوکویی در شکل بندی نظریه بازنمایی برساخت گرا، دو نقد مهم بر ایده فوکویی گفتمان وارد می کند. هال معتقد است اولاً فوکو به میزان بسیار زیادی در گفتمان فرو
می رود و ثانیاً فوکو با اغراق در نقش گفتمان گاهی در نسبیت مطلق می غلطد. (Hall، ۱۹۹۷، ۲۲۵)
به طور کلی در هر ۴ برهه، مطالعات فرهنگی بازنمایی را به عنوان یکی از مهم ترین مسائل پیش روی خود مورد مطالعه قرار می دهد اما نکته ای روژک به درستی بدان اشاره می کند این است که نگاه مطالعات فرهنگی به مفهوم بازنمایی، نگاهی چند وجهی است و آن را به زبان هال می بایست در «ترکیب بندی» با سایر مفاهیم مانند سیاست، قدرت، امر عامه پسند، ایدئولوژی و بازتولید قرار داد. بر این اساس است که نمی توان مرز بندی های دقیق و قاطعی میان ۴ برهه مطالعات فرهنگی قائل شد. یکی از این مفاهیم مهم که می بایست در بررسی مفهوم بازنمایی مورد توجه قرار گیرد، مفهوم «دیگری» است. هال در مقاله «نمایش دیگری» به مفهوم بنیادین «دیگری» به عنوان یکی دیگر از مفاهیم بنیادین در بازنمایی اشاره می کند. هال بحث خود را با این سوال آغاز می کند که ما چگونه مردم و مکان هایی که به وضوح «متفاوت» از ما هستند را نمایش می دهیم و چرا تفاوت، مفهومی مناقشه انگیز در بازنمایی است؟ او در جواب به این سوالات به پراکتیس های بازنمایی در فرهنگ عامه به عنوان عرصه بروز تفاوت ها معطوفمی شود و رد پای استراتژی های بازنمایی از قبیل طبیعی سازی و کلیشه سازی را در گزارش های روزنامه ها درباره مهاجران و سیاه پوستان، منازعات نژادی، جنایت های شهری و فیلم ها و مجلات مورد بررسی قرار می دهد. بازنمایی موضوعی پیچیده است به ویژه زمانی که با «تفاوت»ها سر و کار داشته باشیم با احساسات، نگرش ها، عواطف، ترس و اضطراب در بیننده همراه است که در سطوح عمیق تری از آنچه ما به عنوان «عرف عام» می نامیم می تواند عمل کند (همان).
عرف عام مفهوم دیگری است که در بررسی نظری و مفهومی بازنمایی می بایست مورد توجه قرار گیرد. هال این مفهوم را از گرامشی اخذ می کند و آن را به یکی از محوری ترین مباحث مطالعات فرهنگی بدل می کند.
در جامعه شناسی گرامشی، عرف عام به دانش مورد توافق بین یک گروه یا طبقه خاصی از افراد اطلاق می شود که سبب ایجاد دیدگاهی مشترک در بین آن افراد می شود و «از آنجایی که این دانش شکل کج و معوجی ]از واقعیت[ هستند و به وسیله نهادهای مبتنی بر زور ]و قدرت[ شکل می گیرند مترادف و هم ارز با عقل جمعی نیستند» (Rojek، ۲۰۰۳، ۱۱۳).
از منظر گرامشی، عرف عام به امر روزمره گره می خورد و امری تکه پاره و غیر منسجم است که مدام در حال تغییر و تحول است. اما نکته مهم این است که شکل گیری «عرف عام» به واسطه برخی نهادها شکل می گیرد که مبتنی بر دو گانه دانش/ قدرت خود و جهت دهی، تغییر شکل و تحمیل خواسته های خود در قالب عرف عام می پردازند. هال بدین ترتیب بازنمایی را به عرف عام گره می زند و بنا به ویژگی سیال بودن معنا در کشمکش تفاوت های موجود در بین سوژه های اجتماعی به نتیجه درخور توجهی می رسد. «تلاش برای تثبیت معنا در نتیجه عمل بازنمایی محقق می شود که سعی می شود پای معانی بالقوه متفاوتی به یک متن کشیده شود و به یکی از معانی ارجحیت داده شود» (Hall، ۱۹۹۷، ۲۲۸).
هال این معنای حاصل از بازنمایی را «معنای مرجح» می نامد. او معتقد است یکی از روش های رایج در ارجحیت بخشیدن به یک معنا استفاده از بازنمایی دوگانه هایی مانند خوب/ بد، متمدن/ بدوی، زشت/ جذاب و … است. هال در خوانش صفحه اول مجله «ساندی تایمز» از مسابقه فینال دو صد متر مردان دونده سیاه پوست را در نتیجه این نظام دوگانه (مردمی که به هر نحوی از انحاء به شکل معنی داری با اکثریت (ما) متفاوت اند) و تحت عنوان «آنها» در مقابل «ما» تحلیل می کند. هال با بکارگیری ایده فوکویی«رژیم های حقیقت» به ایده «رژیم بازنمایی» می رسد. هر تصویری معنای خاص خود را به همراه دارد اما در سطحی گسترده تر وقتی به بررسی چگونگی بازنمایی «تفاوت» و «غیریت» در یک فرهنگ خاص و در هر دوره زمانی بپردازیم می توانیم پراکسیس های بازنمایی مشابه و تصاویر تکراری را تشخیص دهیم که از متنی به متن دیگر و از بازنمایی به بازنمایی دیگر متفاوت است. این انباشت معنا در بین متون مختلف که از تصویری به تصویر دیگر ارجاع می دهد یا به وسیله خوانش معنای بدیلی از خوانش بافت و زمینه تصاویر دیگر حاصل می شود همان بین المتونیت است. بر این مبنا، می توان تمام تصاویر آماده نمایش و تأثیرات بصری از آنچه که «تفاوت» در یک لحظه تاریخی را بازنمایی می کند، با عنوان کلی «یک رژیم بازنمایی» مطرح کرد. هال پرسش از «تفاوت» در مطالعات فرهنگی را به شکل خلاصه در چهار دسته از نظریه های مرتبط با این مفهوم طبقه بندی می کند:
گروه اول منتج از زبان شناسی و دیدگاه سوسوری به زبان است که تفاوت را عنصری محوری برای معنی سازی می داند که بدون وجود آن معنا نمی تواند تحقق یابد. در نگاه پساساختارگرایی رابطه مبتنی بر تقابل و تضاد میان قطب های مفهومی امری بدیهی تلقی می شود.
تعبیر دوم نیز از تئوری های زبان منتج می شود ولی از مکتب دیگری که معتقد است معنا فقط در گفتگو با دیگری ساخته می شود. برای باختین معنا به هیچ کدام از طرفین گفتگو تعلق ندارد بلکه از داد و ستد بین متکلمان حاصل می شود. از منظر باختین و همکارش ولوشینف، دیدگاه گفتگویی ما را به کشمکش بر سر معنا وادار می کند. برمبنای دیدگاه گفتگویی، «دیگری» برای معنی دار شدن ارتباط الزامی و ضروری است. این سویه مثبت دیدگاه باختین است ولی نقدی که بر این دیدگاه وارد است این است که معنا هیچگاه تثبیت نخواهد یافت و هیچ شخص و یا گروهی نمی تواند عهده دار کامل معنا باشد. (Rojek، ۲۰۰۳، ۷۲)
سومین تعبیر، نگاه انسان شناختی است. بر اساس این دیدگاه مرزهای نمادین برای هر فرهنگی لازم و ضروری اند و «تفاوت» پایه و اساس نظم نمادینی است که آن را فرهنگ می نامیم. در درون هر فرهنگی با مجموعه ای از طبقه بندی ها رو به رو هستیم که اغلب بر پایه تضادهای دوگانه عمل می کنند. لویی اشتراوس در مثال غذا اشاره می کند که برای معنادار کردن غذای متفاوت
می بایست آنها را طبقه بندی کرد مثل غذاهای خام/ پخته یا غذاهای گوشتی/ گیاهی و … . بر همین اساس تفاوت ها به شکل نمادینی هادی جامعه می شوند: هر چیز ناخالصی را طرد می کنند و به شکل متناقضی نمایی سبب تقویت «تفاوت» می شوند. (همان)
تعبیر چهارم مربوط به روان کاوی است. بر این اساس «دیگری» برای ساخت نفس، ساخت سوژه و هویت یابی جنسی لازم است. این دیدگاه در دیدگاه فروید بر مبنای «اسطوره اودیپی» شکل گیری نفس به واسط دیگری تحقق می یابد. لاکان این ایده را تا جایی پیش می برد که شکل گیری زبان و بسط هویت جنسی را در ارتباط با دیگری ممکن می داند. دیدگاه روانکاوانه، سوبژکتیویته را وابسته به روابط ناخودآگاه سوژه با دیگری می داند اما نقدی که بر این دیدگاه وارد است عبارت است از این نکته مهم که در دیدگاه روانکاوانه هیچ مرکز درونی ثابت برای نفس و هویت وجود ندارد و بنابراین هرگز سوژه یکپارچه و منسجمی شکل نمی گیرد. به طور کلی رشته های مختلف از راه های متفاوت به مسئله تفاوت و غیریت پرداخته اند و این امر به اهمیت روز افزون این ایده در تحلیل های مختلف اشاره می کند. از سوی دیگر «تفاوت» تیغی دو لبه است. از یکسو برای تولید معنا، شکل گیری زبان و فرهنگ، هویت یابی اجتماعی و جنسی و در کل سوژه شدگی لازم و ضروری است و از سوی دیگر می تواند امری تهدید کننده، خطرناک و دارای احساسات منفی، خصومت آمیز و تهاجمی نسبت به «دیگری» باشد. به طور کلی هال و دیگران با نظری برساخت گرایانه این بحث را مطرح می کنند که «رسانه ها واقعیت را بازتاب نمی دهند بلکه آن را به رمز در می آورند.» (همان) و این امر بی تردید در ارتباط با دیگری و از خلال تفاوت های معنایی شکل می گیرد.
۳-۳-۲- استراتژی های بازنمایی
«کلیشه سازی (Stereotype) از واژه یونانی (Stereo) به معنای جامد و سفت و سخت مشتق شده است. کلیشه در اصل اصطلاحی مربوط به دوره صنعت چاپ است که در اشاره به یک صفحه چاپی بدست آمده از نمونه چاپی متحرک به کار می رود که برای افزایش شماره‌های نسخه چاپی مورد استفاده قرار می گرفت. این اصطلاح در ساده ترین خالت بر ویژگی هایی ثابت و تکراری دلالت می کند. کلیشه ها در واقع ایده ها و فرضیاتی هستند در حال جریان درباره گروه های خاصی از افراد. کلیشه ها به مانند دو روی یک سکه عمل می کنند؛ آنها از یکسو به طبقه بندی گروه ها می پردازند و از سوی دیگر به ارزیابی آنها اقدام می کنند.» بنابراین کلیشه ها در برگیرنده سویه ای ارزشی هستند که قضاوتی جهت دار را در بر دارند. گرچه کلیشه ها به دو شکل مثبت و منفی دیده می شوند اما اغلب آنها دارای بار منفی هستند و سعی می کنند از مجرای موضوعاتی سهل الوصول ادراکی از موقعیت یک گروه را فراهم آورند که به شکل قطعی و مشخصی، تفاوت های موجود در بین گروه ها را برجسته سازند. این امر در حالی از خلال فرایندهای کلیشه سازی تحقق می یابد که از طیف وسیعی از تفاوت ها در بین گروه های مد نظر چشم پوشی می شود و کلیشه ها از خلال فرایندهای ساده سازی سعی در یکدست سازی این تفاوت ها دارند. در حالت کلی کلیشه سازی فرایندی است که براساس آن جهان مادی و جهان ایده ها در راستای ایجاد معنا، طبقه بندی می شوند تا مفهومی از جهان شکل گیرد که منطبق با باورهای ایدئولوژیکی باشد که در پس پشت کلیشه ها قرار گرفته اند. هال کلیشه سازی را کنشی معنا سازانه می داند و معتقد است «اساساً برای درک چگونگی عمل بازنمایی نیازمند بررسی عمیق کلیشه سازی ها هستیم» (Hall، ۱۹۹۷، ۲۵۷).
هال در بیان دیدگاه خود درباره کلیشه سازی به مقاله «ریچارد دایر» با عنوان «کلیشه سازی» اشاره می کند. دایر در این مقاله به تفاوت مهمی اشاره می کند که میان دو اصطلاح طبقه بندی و
کلیشه سازی وجود دارد. از منظر دایر، بدون استفاده از طبقه بندی ها امکان معنادهی به جهان بسیار دشوار است (گرچه ناممکن نیست، چرا که مفاهیم یا طبقه بندی های موجود در ذهن است که با انطباق آنها با مفاهیم عام، امکان درک و مواجهه با جهان ممکن می شود. مبنای نظری بحث دایر، مفهوم طبقه بندی آلفرد شوتز است. بنابراین و در حالت کلی، هال سه تفاوت بنیادین میان طبقه بندی و کلیشه سازی را اینگونه بر می شمرد:
اولاً کلیشه ها، تفاوت ها را تقلیل داده، ذاتی، طبیعی و نهایتاً تثبیت می کنند و ثانیاً با بسط یک استراتژی منفک سازی و شکاف طبیعی و قابل قبول را از آنچه که غیر طبیعی و غیرقابل قبول است تفکیک می کنند… ثالثاً کلیشه ها از نابرابری های قدرت حمایت می کنند. قدرت همواره در مقابل فرودستان و گروه های طرد شده قرار می گیرد (ibid، ۲۵۸).
بنابراین کلیشه ها نگهدارنده نظم اجتماعی و نمادین اند و بسیار سفت و سخت تر از طبقه بندی ها عمل می کنند. از منظر فوکویی، کلیشه ها بر مبنای گفتمان های دانش/ قدرت شکل می گیرند و عمل می کنند. همان گونه که قبلاً نیز ذکر شد، قدرت در اینجا در معنای محدود آن و در اصطلاحاتی همچون قدرت اقتصادی و اجبار فیزیکی عمل نمی کند بلکه شکل نمادین دارد که با طرد آئینی همراه است. راینر و دیگران کارکرد کلیشه ها را تعمیم می دانند: «آنچه که کلیشه ها انجام می دهند این است که گروهی از مردم را با اطلاق برخی کیفیت ها یا ویژگی هایی که ممکن است در بخش اندکی از آنها وجود داشته باشد، به کل گروه تعمیم می دهند. این ویژگی ها اغلب در فرایند کلیشه سازی با اغراق و غلو همراه اند» (ibid،۶۵).
تئو وان دایک بر مبنای پژوهش هایی که در اواخر دهه نود در زمینه گفتمان های مختلف و بازتولید نژادپرستی انجام داده است معتقد است که «تعصبات و کلیشه ها بر تمامی فرایندهای پردازش اطلاعات یعنی خواندن، فهم و به خاطر سپردن گفتمان اثر می گذارد» (وان دایک، ۱۳۸۲، ۲۹۸).
بنابراین هر آنچه در فرایند پردازش اطلاعات دخیل است می تواند ابزار کلیشه سازی باشد، از تأثیرات تکنولوژیک گرفته تا ساختارهای روانشناختی افراد. رسانه ها به عنوان میانجی انتقال اطلاعات از فرایند تولید کلیشه ها مستثنی نیستند. آنها کلیشه ها را می سازند، تقویت می کنند، بازتولید می کنند و حتی به اضمحلال می کشند. سینما هم به مثابه رسانه ای مهم در جهان معاصر در امر کلیشه سازی دخیل است. در دنیای سینما، ابتدا کلیشه ها برای کمک به ادراک روایت از سوی مخاطب شکل گرفتند. از سوی دیگر کلیشه ها سبب ایجاز در روایت سینمایی می شوند. آنها تحت تأثیر عوامل زمینه ای نیز هستند. بنابراین «کلیشه ها به تبعیت از تغییر بافت سیاسی – فرهنگی تغییر می کنند» (هیوارد، ۱۳۸۱، ۲۷۰).
به عنوان نمونه، بازنمایی کمونیسم در سینمای هالیوود دهه های ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۰ طیفی را تشکیل می دهد که از کمونیسم به مثابه تهدید (یعنی نیرویی بیگانه که می بایست شکست داده شود) تا نظام
بی کفایت و فاسدی که محکوم به شکست است، در نظر گرفته شده است. از سوی دیگر کلیشه ها در بازنمایی تیپ ها و هنجارها به کار گرفته می شود و از آنجایی که «محصولاتی اجتماعی – فرهنگی هستند که شکل هنجاری به خود می گیرند، ]پس[ می بایست در مناسبت با نژاد، جنسیت، تمایلات جنسی، سن، طبقه و ژانر مورد بررسی قرار گیرند» (همان).
هال در مثالی گویا، کلیشه های موجود در سینمای آمریکا را در دوره های مختلف (از زمان تولد یک ملت اثر گریفیث تا دوره معاصر) بررسی می کند و در این میان به مطالعه دایر در تحلیل آثار خواننده سیاهپوست آمریکایی پل رابینسون می پردازد. طبق تحلیل دایر، بازنمایی سیاهپوستان برمبنای تقابل دوگانه سیاه و سفید، خرد و احساس و فرهنگ و طبیعت عمل می کند. دایر به نگاه متفاوت میان سیاهپوستان و سفیدپوستان اشاره می کند: «]پل رابینسون[ برای سیاهان بیان رنج طولانی و امید به آزاد بودن و همزمان برای سفید پوستان که صدای روحانی او را می شنیدند نماد حزن، مالیخولیا و رنج بود» (Dayer in Hall، ۱۹۹۷، ۲۱)
۴-۳-۲- طبیعی سازی
طبیعی سازی به فرایندی گفته می شود که از طریق آن ساخت های اجتماعی، فرهنگی و تاریخی به صورتی عرضه می شوند که گویی اموری کاملاً طبیعی هستند. طبیعی سازی دارای کارکردی ایدئولوژیک است. در فیلم و تلویزیون، دنیا به صورت طبیعی به شکل دنیایی سفید، بورژوازی و پدرسالار نشان داده می شود و بر این اساس طبیعی سازی وظیفه تقویت ایدئولوژی مسلط را برعهده می گیرد. گفتمان های طبیعی ساز چنان عمل می کنند که نابرابری های طبقاتی، نژادی و جنسیتی به صورت عادی بازنمایی می شوند. «تصویر زن به شکل موجود درجه دوم و ابژه نگاه خیره مرد نشان داده می شود. میل جنسی مردان و زنان سیاهپوست به شکل اغراق آمیزی نیرومند و در نتیجه خطرناک نشان داده می شود که می بایست مهار شود» (هیوارد، ۱۳۸۱، ۲۰۴).
مفهوم طبیعی سازی در آثار رولان بارت ذیل عنوان اسطوره سازی به گویاترین شکل ممکن مطرح شده است. بارت اسطوره را نوعی گفتار می داند که صرفاً محدود به گفتار شفاهی نیست. «این گفتار مشتمل بر شیوه هایی از نوشتار و بازنمایی ها، نه گفتمان نوشتاری بلکه همچنین عکاسی و سینما و گزارش و ورزش و نمایش ها و تبلیغات نیز شامل آن می شود و تمامی اینها می تواند در خدمت پشتیبانی از گفتار اسطوره قرار گیرد» (بارت، ۱۳۸۰، ۸۶).
باید توجه داشت که در اسطوره دو مضمون (دال و مدلول) کاملاً آشکار هستند؛ «یکی پشت دیگری پنهان نشده است… اسطوره چیزی را پنهان نمی کند؛ کارکرد اسطوره تحریف کردن و مخدوش کردن است نه ناپدید کردن» (همان، ۹۷). در این روند است که اسطوره دست به «طبیعی سازی» می زند و اینگونه است که اسطوره شکل می گیرد: «اسطوره تاریخ را به طبیعت بدل می کند… اسطوره گفتاری است که به شیوه مفرط موجه جلوه داده می شود» (همان، ۱۰۵). به عبارت دیگر اسطوره ها عقل سلیم را که امر تاریخی است به گونه ای عرضه می کنند که انگار چیزی طبیعی است. این امر بی شک نوعی سوء استفاده ایدئولوژیک است. بارت اسطوره را «گفتاری سیاست زدوده» می داند چرا که «طبیعی جلوه دادن پدیده های تاریخی هدفی ندارد جز سیاست زدایی» (اباذری، ۱۳۸۰، ۱۴۵).
حاصل کار از بین رفتن عمل سیاسی در معنای واقعی کلمه، تبدیل علم انسانی به علم طبیعی و نهایتاً جایگزینی گزارش به حای تبیین است. برای بارت اسطوره ها به عملکرد ایدئولوژیک «طبیعی سازی» کمک می کنند تا واکنش های فرهنگی به اموری کاملاً «طبیعی»، «عادی»، «خودآگاه» و مطابق با «عقل سلیم» به نظر برسند. «طبیعی سازی، بازنمودهای ایدئولوژیک خاص را به صورت عقل سلیم در می آورد و بدین وسیله آنها را غیر شفاف می کند، یعنی به عنوان ایدئولوژی به آنها نگاه نمی شود» (فرکلاف، ۱۳۷۹، ۵۰).
۵-۳-۲- ساخت اجتماعی واقعیت
آلفرد شوتز زمانی گفته بود: «با قدرت تمام می توان گفت که هیچ فاکت به شکل ناب و سرراست وجود ندارد. تمام فاکت ها از فاکت های بیرونی مشتق می شوند و محصول گزینشی از میان یک بافت جهان شمول اند که این گزینش از طریق فعالیت های ذهن افراد صورت می گیرد. بنابراین ]این فاکت ها[ همواره مورد تفسیر قرار می گیرند و حتی گاهی اوقات با انتزاع ساختگی از بافت شان مجزا می شوند یا به عنوان وضعیتی ویژه یا خاص تصور می شوند. در هر کدام از این حالت ها، فاکت ها افق های معنایی درونی و بیرونی خود را حمل می کنند. این دیدگاه شوتز هم ارز با نگاه گودمن است. از نگاه گودمن «جهان برساخته اجتماعی است که از طریق اشکال مختلف دانش – از دانش روزمره گرفته تا اشکال متفاوت علم و هنر ساخته می شود» (Filck، ۲۰۰۵، ۳۱).
«براساس دیدگاه شوتز و گودمن، تحقیق اجتماعی «عبارت است از تحلیل روش هایی که جهان بر مبنای آنها و در اشکال خاص و خودبسنده ای ساخته می شود.» بنابراین دانش و درک روزمره که مبنا و پایه علم اجتماعی است برای شوتز مبتنی بر وجود ایده «واقعیت های چندگانه» است. پس دانش اجتماعی متضمن فرایندهای مختلفی است که برسازنده اجتماعی واقعیت اند: زندگی روزمره، برساخت های ذهنی، برساخت های علمی و بسیاری از موارد مشابه که در فرایندهایی تفسیری از تجربه های زیستی ساخته می شوند و به سهم خود تجربه ها را بر می سازند. تفسیر رابطه میان برساخت ها و تفسیر (ibid،۳۵).
ایده های مشترک افراد درباره جهان و اشکال مختلف تجربیات زیستی در حوزه های مختلف مانند سیاست، فرهنگ، جنسیت، مذهب و شیوه های تفسیر آنان در جهان «با فرایندهای پیچیده آموزش، جذب، فرهنگ پذیری و پذیرش تعیین می گردد که از بدو تولد فرد آغاز می شوند» (کالکر، ۱۳۸۴، ۳۵).
بنابراین واقعیت همواره چیزی درباره جهان است و با وجود اینکه جهان مادی به شکل خودبسنده وجود دارد، لیکن همواره از طریق دیدگاه های مختلف متغیر و ویژگی های فرهنگی و اجتماعی شکل می گیرد. نظریه ساخت اجتماعی واقعیت بر نقش عوامل زمینه ای در شکل دهی شناخت سوژه ها از جهان مادی استوار است. عوامل زمینه ای در قالب ایدئولوژی، اراده معطوف به قدرت، خواسته ها و امیال گروهی و بسیاری از مولفه های دیگر نمود می یابند و آنچه از واقعیت شکل می گیرد را در کسوت امری برساختی ارائه می دهند. بی شک چنین مکانیسمی بر مبنای حمایت از تحقق هدف یا اهدافی خاص شکل می گیرد. چنین مکانیسمی به شکل جهان شمول و همه گیر عمل می کند. بنابراین «چیزی به نام تجربه خالص، ریان و عینی درباره جهان واقعی وجود ندارد و علیرغم اینکه دنیای عینی وجود دارد اما قابلیت درک آن به رمزهای معنی یا نظام های علائمی مانند زبان بستگی دارد» (استریناتی، ۱۳۸۴، ۱۵۳).
«پیشتر به وضوح نشان داده شد که زبان شناسی جدید بر مبنای مفهوم اجتماعی بودن زبان شکل گرفته است. به جرأت می توان این امر را به سایر نظام های نشانه ای نیز تعمیم داد. نظام های نشانه ای استوار بر متون، بین سوژه ها دست به دست می شود و چنین متونی (مراد از متن، متن در معنای عام آن است) منابع اصلی شواهدی هستند که ادعای ما درباره ساختارها، روابط و فرایندهای اجتماعی بر مبنای آنها بنا گذاشته می شود.»
۴-۲- شالوده شکنی
شالوده شکنی یا ساختار شکنی، یعنی شیوه ای از تحقیق که براساس آن همه نوشته ها سرشار از سردرگمی و تناقض است و قصد نویسنده می تواند بر تناقضات و سردرگمی‌های نهفته در خود زبان، غلبه کند. دریدا به همین دلیل، صداقت و معنای حقیقی و دائمی را از متن می گیرد. این مفهوم در همه انواع هنر و علوم اجتماعی همچون زبان شناسی، انسان شناسی، علوم سیاسی و حتی معماری جریان یافته است.» ژاک دریدا با جنبشی که به نام ساختار شکنی شناخته شده نزدیکی و پیوندی تنگ دارد. هدف اصلی او در واقع خنثی کردن چیزی است که خود آن را عقل مداری حاکمیت عقل خوانده است. دریدا این باور ساختارگرایان را که معنا در ذات متن است، رد می کند. او نمی پذیرد که واژگان حامل و بارور معنایند. بلکه بر آن است که واژگان تنها به واژگان اشاره دارند. معنا وابسته به داننده است و نه متن و زمانی بروز می یابد که مفسر با متن به گفتمان درآید. پس دلایلی بنیادی که بتوان بدانها تکیه کرد وجود ندارد. دریدا فرد را وا می دارد تا از اندیشه واقعیت متعالی دست بشوید و به جای آن روی متن متمرکز شود. آن چنان که متن خود به گونه ای مستقیم با شخص از در سخن درآید.
بنابراین برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر می آید، شالوده شکنی یا ساخت شکنی یک متن به معنای ویران کردن آن نیست. «هدف از میان بردن شالوده نیست تا نشان دهیم که فاقد معناست.
شالوده شکنی از ویرانی دور و به تحلیل متن نزدیک است… در متنی که شالوده اش شکسته می شود با سالاری یک وجه دلالت بر سویه های دیگر، دلالت از بین می رود و متن به این اعتبار چند ساحتی

موضوعات: بدون موضوع  لینک ثابت
 [ 01:18:00 ب.ظ ]
 
مداحی های محرم